طبیعت، به معنای واقعی کلمه، معادل جهان یا عالم طبیعی، فیزیکی و مادی است. طبیعت در حالت کلی، به پدیده جهان فیزیکی و همچنین زندگی اشاره دارد. و همچنین اندازهٔ آن از ذرات زیراتمی تا خود گیتی متغییر است.
اگرچه واژهٔ طبیعت امروزه در معناهای مختلفی به کار میرود، اغلب به مفهوم زمینشناسی و حیات وحش اشاره دارد. طبیعت به حوزه کلی انواع متنوع گیاهان و حیوانات زنده و گاهی اوقات نیز به فرآیندهای مرتبط با اشیای بیجان باز میگردد (روشی که انواعی از اشیای مخصوص وجود دارند و تغییرات خود به خودی، مانند آبوهوا و زمینشناسی و همچنین ماده و انرژی که تمام این چیزها را تشکیل داده است). این اغلب به معنای محیط زیست یا طبیعت وحش (حیوانات وحشی، صخرهها، جنگلها، سواحل، و به طور کلی چیزهایی که به طور قابل ملاحظهای با مداخلات انسانی تغییر کردهاند، یا با وجود این مداخلات به کار خود ادامه دادهاند) است. این موضوع نسبتا قدیمی اشیای طبیعی که هنوز امروزه یافت میشود، به تفاوتی بین اشیای طبیعی و مصنوعی با موجودات مصنوعی ادراک شده به عنوان چیزهایی که توسط خودآگاهی یا ذهن انسان وارد وجود شدهاند، اشاره دارد. براساس این زمینه ویژه، واژه "طبیعی" باید از "غیر طبیعی"، "فراطبیعی" یا "دستساخته" متمایز گردد. آنچه که انسان، در پدید آوردن آن، دخالت نداشته باشد را طبیعت گویند. طبیعت، محصول دیالکتیک ذهنی انسان و جهان ابژهها است. انسان، پیش از زندگی در شهرها، در طبیعت میزیستهاست.دگرگونی از ویژگیهای طبیعت است. متن صفحه.[۱] ایرانیها به طبیعت بکر علاقه زیادی دارند، در همین راستا یک روز را به نام روز طبیعت (سیزده به در) نام گذاری کردند و در آن روز به طبیعت گردی میپردازند.
زیباییشناسی و زیبایی
پینگوئیکولا گرندیفلورا که به گیاه کرهای مشهور است.
به طور تاریخی، زیبایی طبیعت، موضوعی متداول در هنر و کتابها بوده است و همواره بخش عظیمی از کتابخانهها و کتابفروشیها را به خود اختصاص میدهد. طبیعت در هنر، عکاسی و شعر مسجم و ستوده شده است و ادب و هنر قدرتی را که افراد بسیاری را وابسته به طبیعت و زیبایی میکند، نشان میدهد. دلیل اینکه چرا این وابستگی وجود دارد و این وابستگی شامل چه چیزهایی است، در شاخهای از فلسفه با نام زیباییشناسی مطالعه میشود. فراتر از ویژگیهای معین سادهای که بسیاری از فلاسفه برای توضیح آن چه که زیباست موافقت دارند، عقاید تقریبا پایان ناپذیرند. طبیعت و حیات وحش در دوران مختلف تاریخ جهان موضوع مهمی بودهاند. سنت اولیه نقاشی منظره در چین و در طول دوره حکومت سلسله تانگ (۶۱۸-۹۰۷) آغاز شد. سنت نشان دادن طبیعت به آن شکلی که هست، به یکی از اهداف نقاشی چینی تبدیل شد و تاثیر چشمگیری بر هنر آسیا گذاشت.
اگرچه عجایت طبیعی در مزامیر و کتاب ایوب ستوده شدهاند، در قرن ۱۸ ام تصاویر طبیعت وحش در هنر و به خصوص در کارهای جنبش رمانتیک رواج بیشتری یافتند. هنرمندان بریتانیایی، جان کانستبل و ویلیام ترنر توجه خود را معطوف به اسیر زیبایی طبیعت در نقاشیهای خود کردند. پیش از آن، نقاشیها در درجه اول درباره صحنههای دینی و انسانها بودند. شاعر معروف، ویلیام وردزورث در حالی شگفتی طبیعت را توصیف کرد، که پیش از آن طبیعت به عنوان مکانی ترسناک قلمداد میشد. ارزش طبیعت به طور فزایندهای به بخشی از فرهنگ غربی تبدیل شد. این جنبش هنری با جنبش تعالیگرایی همزمان بود. یک ایده رایج طبقهبندی هنر زیبا، تقلید از طبیعت است. در قلب ایدههای پیرامون زیبایی طبیعت این موضوع قرار دارد که کامل، در ضمن اشکال هندسی کامل و الگوهای طبیعی قرار دارد. همانطور که دیوید روزنبرگ گفته است "زیبایی ریشه در علم و هدف هنر دارد، و این بالاترین چیزیست که انسانیت خواهان دیدنش است."
گیاهان و حیوانات
گزیدهای از گونههای گیاهی
گزیدهای از گونههای حیوانی
در اصل، ارسطو همه موجودات زنده را به دو دسته گیاهان، که به طور کلی حرکشان برای انسان قابل مشاهده نیست، و حیوانات تقسیم کرد. در سیستم کارل لینه این شامل فرمانرو سبزیجات (گیاهان) و حیوانات میشود. از آن پس، آشکار شده است که گیاهان، همانطور که توصیف میشوند شامل چندین گروه نامرتبط، و قارچها و چند گروه از جلبکها میباشد. اما، اینها هنوز در اغلب متون، به عنوان گیاهان به حساب میآیند. زندگی باکتریایی گاهی اوقات شامل گیاگان نیز میشود و برخی طبقهبندیها، واژه گیاگان باکتریایی را جدا از گیاگان گیاهی میدانند.
در میان روشهای مختلف طبقهبندی گیاهان، که بر اساس هدف مطالعه انجام میشوند، گیاگان فسیلی نیز وجود دارد که عبارتست از بقایای حیات گیاهی عصر گذشته. مردم بسیاری از مناطق و کشورها، به گیاگان مشخص خود مفتخرند ٬که به دلیل اختلافات آبوهوایی و موقعیت زمینی، میتواند به طور عمدهای در سراسر جهان متنوع باشد.
گیگانهای محلی به طور معمول به دستههای چون گیاگان بومی، کشاورزی و باغچهای تقسیم میشود، که آخرین مورد نام برده عمدتا کشت میشود. برخی انواع گیاگان محلی از قرنها قبل به وسیله افرادی که از منطقه یا قارهای به جایی دیگر مهاجرت کرده، معرفی شدهاند٬و به بخش مهمی از یک محل تبدیل شدهاند. این مثالیست که نشان میدهد تعاملات بشر چگونه میتواند مرزهای طبیعت شناخته شده را در نوردد.
دسته دیگری از گیاهان به طور تاریخی با نام علف هرز شناخته شدهاند. اگرچه این واژه در گیاهشناسی به عنوان راهی رسمی برای دستهبندی گیاهان به درد نخور مورد استقبال قرار نمیگیرد، استفاده غیررسمی از واژه "علف هرز"، برای توصیف گیاهانی که حذفشان ارزشمند است، روشنگر تمایل عمومی مردم و جوامع به تغییر دادن و دخالت در مسیر طبیعت است. به طور مشابه٬حیوانات نیز با توجه به ارتباطشان با زندگی بشر، در دستههای مانند اهلی، دامها، حیوانات وحشی، آفات کشاورزی و غیره قرار میگیرند.
دسته جانوران، دارای چند ویژگی است که آنها را از سایر اشیا زنده جدا میکند. حیوانات یوکاریوتی و معمولا چندیاختهای هستند (مخاطزیان را ببینید)، که آنها را از آغازیان، باکتریها و بیشتر باستانیان جدا میکند. آنها دگرپرورده اند و به طور کلی غذا را در محفظهای داخلی هضم میکنند، که این ویژگی آنها را از گیاهان و جلبکها جدا میکند. آنها همچنین با داشتن دیواره یاخته از گیاهان، جلبکها و قارچها متمایز میگردند.
با چند استثنا، به ویژه اسفنج دریایی، حیوانات دارای بدنهایی هستند که به بافتهای جداگانه تقسیم میشوند. اینها شامل ماهیچهها، که قادرند برای کنترل حرکت٬منقبض شوند، و دستگاه عصبی که سیگنالها را ارسال و پردازش میکنند، هستند. آنها همچنین دستگاه گوارش داخلی دارند. سلولهای یوکاریوتی در تمام حیوانات به وسیله غشای خارج سلولی ساخته شده از کلاژن و گلیکوپروتئین مشخص میشوند. این خود سبب شکلگیری ساختارهایی چون صدف، استخوان و سیخک میشود، چهارچوبی که بر اثر آن سلولها قادر به حرکت و در طول توسعه و بلوغ شناسایی میشوند و این چهارچوب آناتومی پیچیده لازم را برای تحرک فراهم میسازد.
دریاچه
دریاچه ماپوریکا، نیوزیلند
دریاچه یک زمینچهره است، بدنهای از مایع بر روی سطح زمین که در انتهای فرورفتگی قرار دارد، و به اگر محرک باشد، به آرامی پیش میرود. در زمین٬زمانی به یک بدنه آبی، دریاچه میگویند که درون کشوری قرار داشته، نه در اقیانوس، از آبگیر بزرگتر و عمیقتر باشد و به وسیله یک رود تغذیه شود. به جز زمین، تنها جهانی که دریاچه دارد، تیتان، بزرگترین قمر مشتریست، که دارای دریاچههای اتان است، که احتمالا با متان ترکیب شده است. نمی دانیم که آیا دریاچه تایتان به وسیله رودخانه تغذیه میشود یا نه، اگرچه در سطح تایتان مسیرهای رودخانهای ایجاد شده است. دریاچههای طبیعی زمین به طور عمومی در مناطق کوهستانی، مناطق بریده و یا مناطق دارای یخچالهای طبیعی در حال حرکت یافت میشوند. سایر دریاچهها در حوضه بسته یا همراه مسیر رودخانههای بالغ پیدا میشوند. در برخی از نقاط جهان، دریاچههای فراوانی به علت الگوهای زه کشی بی نظم، که از آخرین عصر یخبندان باقی مانده، به وجود آمدهاند. تمام دریاچهها در طول دورههای زمانی جغرافیایی، موقتی هستند، زیرا به آرامی به وسیله رسوبات پر خواهند شد و یا حوزه رودخانه تغذیه کننده عوض میشود.
آبگیر
مخزن وستبرو، در وستبرو، ماساچوست
یک آبگیر بدنه آب راکد است. آبگیر میتواند طبیعی یا مصنوعی باشد و اغلب از دریاچه کوچکتر است. تعدادی زیادی از بدنههای مصنوعی از جمله باغهای آبی طراحی شده برای تزیینات زیبایی، استخرهای پرورش ماهی طراحی شده برای تولید مثل تجاری ماهی و آبگیرهای خورشیدی طراحی شده برای ذخیره انرژی گرمایی، در دسته آبگیرها قرار میگیرند. آبگیرها و دریاچهها از طریق سرعت جریان متمایز میگردند. درحالی که جریانها به آسانی دیده میشوند، آبگیرها و دریاچهها دارای جریانهای کوچک حرارتی و جریانهای بادی معتدل هستند. این ویژگیها آبگیر را از سایر عوارض زمینی جدا میکنند.
رودخانهها
رودخانه نیل در قاهره، پایتخت مصر.
رودخانه یک روان آب معمولا شیرین است، که به سوی یک اقیانوس٬دریاچه، دریا یا یک رودخانه دیگر در حال حرکت است. در برخی شرایط، یک رودخانه به سادگی به داخل زمین جریان مییابد یا قبل از رسیدن به یک بدنه آبی دیگر خشک میشود. رودخانههای کوچک نامهای دیگری دارند، از جمله: روانه، نهر، جوی، جویبار. هیچ قانون کلی وجود ندارد که بیان کند باید چگونه از یک رودخانه نام برد. بسیاری از نامهای رودخانهها به علت موقعیت جغرافیایی مخصوص هستند، برای مثال رودخانه برن در اسکاتلند و شمال شرق انگلستان. گاهی وقتها رودخانه به موارد بزرگتر از نهر گفته میشود، اما شرایط همیشه بدین گونه نیست. رودخانه بخشی از چرخه آب است. آب داخل رودخانه اغلب از تجمع بارندگی، رواناب سطحی، آبهای زیرزمینی، چشمهها و آب ذخیره شده در یخچالهای طبیعی تشکیل میشود.
روانه
یک روانه یک بدنه جریان آبی است، و به بستر و حاشیه روانه محدود میشود. در ایالات متحده آمریکا یک روانه کم ارتفاعتر از ۱۸ متر (۶۰ پا)، مسیل تلقی میشود. روانهها به عنوان خطوط لوله در چرخه آب، ابزار تجدید آبهای زیرزمینی، و دالانی برای مهاجرت ماهیان و حیات وحش اهمیت فراوانی دارند. نام زیستگاه بیولوژیک در مجاورت یک روانه، منطقه حاشیه رودخانه است. با توجه به شرایط مداوم انقراض هولوسن، روانهها نقش دالانی مهمی در پیوند زیستگاههای تکهتکهشده و در نتیجه تنوع زیستی بازی میکنند. مطالعه روانهها و آبراهها شامل شاخههای متعدد میان رشتهای علم طبیعی و مهندسی از جمله آبشناسی، ژئومورفولوژی/ژئومورفولوژی نهری، محیط زیست آبزیان، زیستشناسی ماهیان، محیط زیست مجاورت روانهای و غیره میباشد.
طبیعت وحش
جنگلهای قدیمی راش اروپایی در پارک ملی بیورادسکا گورا در مونتهنگرو.
طبیعت وحش به طور کلی به مناطقی گفته میشود که انسان آنها را به طور قابل ملاحظهای تغییر نداده است. شالوده حیات وحش جزییات بیشتری دارد که طبیعت وحش را بدین گونه توصیف میکند: "دستنخوردهترین و مختلنشدهترین مناطق طبیعی وحشی باقی مانده در سیاره ما، آن مناطق باقی مانده واقعا وحشی که تحت کنترل بشر نیستند و جادهها، خطوط لولهکشی یا سایر ساختارهای صنعتی بدانها راه نیافتهاند." مناطق طبیعت وحش در کشتارگاهها، ایالات، روستاها، شکارگاههای حفاظتشده، مزارع، جنگلهای ملی، پارکهای ملی و حتی منطقه پرجمعیت شهری، در کنار رودخانهها، آبگذرها و سایر مناطق توسعهنیافته، یافت میشوند. مناطق حیات وحش و پارکهای حفاظت شده نقش مهمی در بقای گونههای معین، مطالعات زیستمحیطی، حفاظت و تفریح دارند. برخی نویسندگان طبیعت معتقدند مناطق طبیعت وحش برای روحیه و خلاقیت انسان حیاتی اند و برخی از بوم شناسان مناطق حیات وحش را به عنوان بخش کامل و خودکفای اکوسیستم طبیعی سیاره (زیستکره) میدانند. آنها همچنین از صفات ژنتیکی تاریخی نگه داری میکنند و برای گیاگان و زیاگان، زیستگاهی فراهم میکنند که به سختی میتوان بار دیگر در باغوحشها، درختستانها و آزمایشگاهها ساخت.
زندگی
مرغابی مونث و جوجههایش–تولید مثل برای ادامه زندگی، حیاتی است.
اگرچه هیچ توافق جهانی درباره تعریف زندگی وجود ندارد، دانشمندان پذیرفتهاند که حیات به وسیله ارگانیسم، دگرگشت، رشد، سازگاری، پاسخ به محرکها و تولید مثل مشخص میشود. همچنین حیات میتواند حالت مشخصکننده ارگانسمهاباشد.
خواص رایج ارگانیسمهای زمینی (گیاهان، جانوران، قارچها، آغازیان، باستانیان و باکتریها) عبارست از داشتن سلول، اساس کربن و آب با ساختاری پیچیده، سوختوساز، ظرفیت رشد، پاسخ به قارچها، و تولید مثل. داشتن این خواص در حالت کلی به معنای داشت حیات است. اما، تمام این خصوصیات برای داشتن حیات ضروری نیستند. حیات مصنوعی ساخت بشر نیز میتواند زندگی به شمار آید.
زیست کره پوسته خارجی زمین-شامل خشکی، سخرههای سطحی، آب، هوا و اتمسفر- است که حیات درون آن روی میدهد، و فرآیندهای زیستی در آن متحول و جابجا میشوند. از وسیعترین دیدگاه ژئوفیزیولوژیکی، زیستکره سیستم جهانی زیستمحیطیست که تمام موجودات زنده و ارتباطاتشان را که شامل تعاملات آنها با عناصر سنگکره (سنگها)، آبکره (آب) و هواکره (هوا) میباشد، یکپارچه میسازد.
بیش از ۹۰ درصد زیست توده بر روی زمین حیات گیاهیست، که حیات حیوانی به شدت به وجود آن بستگی دارد. تاکنون بیش از ۲ میلیون گونه از گیاهان و حیوانات شناخته شده است و تقریب تعداد واقعی گونههای موجود از چندین میلیون تا ۵۰ میلیون متغییر است. تعداد گونههای منحصر به فرد، با توجه به گونههایی که به تازگی آشکار میشوند و یا منقرض میگردند، به طور مداوم دستخوش تغییر است. در حال حاضر تعداد کلی گونهها در حال کاهش سریع است.