loading...
.......................
آیت الکرسی
عزاداری حسینی-محرم 1393-پادگان مجاهدین پارسیان ایران
آیت الله طالقانی - مجاهد نستوه ، انقلابی رو سفید

اخبار جدید مجاهدین

اخبار جدید مجاهدین 


حمله به اردوگاه دشمن 13دی1393


دشمن ازحمله مجاهدین با خبر بود
چراکه قبل از رسیدن
رزمندگان مجاهدین پارسیان ایران
مکان های مهم راتخریب کرده و

فقط مقر فرماندهی سالم بود
وهمه ی فرماندهان فرار کرده و فقط یک فرمانده وتعداد کمی سرباز در اردوگاه باقی مانده بودند.

 در این حمله 3مجاهد پارسیان به شهادت رسیدند.

و درآخر مجاهدین اروگاه دشمن را فتح کرده وبرای آمادگی بیشتر ارتش را به منطقه ای دیگری خواهد برد.  




تاریخ:1393/10/13

......... بازدید : 8 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (0)

ویژه نامه عید سعید فطر:

پنج انوان درباره ي عيدسعيدفطر:

 

-1عيد فطر در قرآن کريم

 

عيد چيست؟

عيد در لغت از ماده عود به معني بازگشت است، و لذا به روزهايي که مشکلات از قوم و جمعيتي بر طرف مي‌شود و بازگشت به پيروزي‌ها و راحتي‌هاي نخستين مي‌کند عيد گفته مي‌شود، و در اعياد اسلامي به مناسبت اين که در پرتو اطاعت يک ماه مبارک رمضان و يا انجام فريضه حج، صفا و پاکي فطري نخستين به روح و جان باز مي‌گردد و آلودگي‌ها که بر خلاف فطرت است، از ميان مي‌رود، عيد گفته شده است. (1)
بسياري از آيات قرآن بر اجتماعي بودن شئون اسلامي دلالت مي‌کند و صفت اجتماعي بودن در تمامي احکام و قوانين اسلامي حاکم است. شارع مقدس اسلام در مسئله جهاد، اجتماعي بودن را به طور مستقيم تشريع کرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع، به آن مقداري که دشمن دفع شود واجب است.
روزه و حج بر هر کسي که مستطيع و قادر به انجام آن دو باشد و عذري نداشته باشد واجب است، اجتماعيت، در اين دو واجب به طور مستقيم نيست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتي روزه‌دار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عيد فطر، اين اجتماع به حد کامل مي‌رسد، و نيز وقتي مکلف به زيارت خانه خدا گرديد قهراً با ساير مسلمانان يک جا جمع مي‌شود، و در روز عيد قربان اين اجتماع به حد کامل مي‌رسد. و نيز نمازهاي پنج‌گانه يوميه را بر هر مکلفي واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولي اين رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافي کرده و اجتماع براي نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.
عيد فطر در قرآن با مراجعه به قرآن شريف آياتي را مي‌توان يافت که به طور مستقيم و با کمي دقت بر عيد فطر و آداب آن توجه دارند و نشان مي‌دهند که اين مسئله از ديد قرآن پنهان نمانده است. آن آيات عبارتنداز:

1- آيه 185 سوره مبارکه بقره:

در اين آيه خداوند متعال ضمن معرفي ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخي از احکام مربوط به اين ماه شريف اشاره کرده و مي‌فرمايد: هر يک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد بايد روزه بگيرد و کسي که در حال سفر و يا مريض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهاي ديگر بايد، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه مي‌فرمايد: خداوند اين احکام را به خاطر راحتي شما و نه به خاطر به سختي افتادنتان تشريع نموده است و اين که عدد را تکميل کنيد و خدا را به خاطر هدايت بزرگ بداريد.
«يريدالله بکم اليسر ولايريد بکم العسر و لتکملواالعدة و لتکبروالله علي ماهدئکم و لعلکم تشکرون».
ولتکموا... عطف به يريد و مبين علت غائي است. خداوند در تشريع احکام براي شما آساني خواسته نه سخت‌گيري، تا روزه ايام معدود را به هر صورتي که بتوانيد چه در ماه رمضان يا غير آن به کمال رسانيد ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر يا فليصمه باشد: تا از اين امر «فليصمه» (و هر امري) آنچه آسانست و بتوانيد، انجام دهيد و آن را تکميل نماييد، چون امر ولتکموا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهري آن معناي اتمام مي‌باشد. و کمال معنوي آن انجام با شرايط و آداب آن است تا با گذشت ايام اراده ايماني، حاکم بر انگيزه‌ها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگير و ياد عظمت او زنده و فعال گردد يادي که بر طريق هدايت استوار شود:
و لتکبروالله علي ماهداک و در پرتو آن، نعمت‌ها مشخص و شکرگزاري شود.
در روايات منظور از تکبير در جمله: و لتکبرواالله علي ما هديکم تعظيم، و منظور از هدايت، ولايت است.
اين که هدايت به معناي ولايت باشد از باب تطبيق کلي بر مصداق است و ممکن است از قبيل همان قسم بياناتي باشد که نامش را تاويل گذاشته‌اند، چنانکه در بعضي از روايات آمده و در معناي دو کلمه يسر و عسر فرموده‌اند: يسر ولايت و عسر مخالفت با خدا و دوستي با دشمنان خداست.
پس معناي آيه اين است که تا خداوند را بزرگ بداري و اجلالش کني به خاطر آن هدايت و راهنمايي که براي شما در دينتان بيان کرد و به خاطر آن که به شما توفيق داد تا ماه رمضان را روزه بداريد اين ماه اختصاصي شما امت مسلمان مي‌باشد و امم ديگر از آن بي‌بهره‌اند.
بيشتر دانشمندان گفته‌اند که مقصود از ولتکبراالله، تکبيرهايي است که در شب عيد فطر وارد شده است که اين تکبيرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عيد و نماز عيد فطر گفته مي‌شود. در عيد فطر اين گونه مي‌گويند: «الله‌اکبر الله‌اکبر لااله الاالله و الله‌اکبر الله‌اکبر و لله‌الحمد الحمد علي ما هدانا و له الشکر علي ما اولانا.» (2)
توضيح- برخي براي روز عيد اين تکبيرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عيد نيز ذکر کرده‌اند. حضرت امام خميني و آية‌الله اراکي جزء اين دسته از فقها مي‌باشند مستند اين حکم، روايتي است از قول امام صادق عليه‌السلام که فرمود: در عيد فطر هم تکبير هست، عرضه داشتم تکبير که غير از روز قربان نيست، فرمود: چرا در عيد فطر هم هست، ليکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عيد گفته شود. (3)
همچنين سعيد نقاش از امام صادق عليه‌السلام روايت کرده است که فرمود: براي من در شب عيد فطر تکبير هست، اما واجب نيست بلکه مستحب است، مي‌گويد، پرسيدم اين تکبير در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عيد در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عيد آنگاه قطع مي‌شود، عرضه داشتم: چگونه تکبير بگويم؟ فرمود: مي‌گويي الله‌اکبر، الله‌اکبر، لااله الاالله، و الله‌اکبر، الله‌اکبر و لله الحمد، الله‌اکبر علي ما هدانا و منظور از کلام خدا که مي‌فرمايد: و لتکموا العدة همين است، چون معنايش اين است که نماز کامل کنيد. و خدا را در برابر اين که هدايتتان کرده تکبير کنيد ‌(4) و تکبير همين است که بگوييد: الله‌اکبر، لااله الاالله، و الله‌اکبر، و لله الحمد راوي مي‌گويد در روايت ديگري آمده که تکبير آخر را چهار بار بايد گفت.
مرحوم علامه طباطبائي ضمن بيان دو روايت ياد شده در حل تعارض بين آن ‌دو مي‌نويسد: اختلاف اين دو روايت که يکي تکبير را در ظهر و عصر نيز مستحب مي‌‌‌داند و ديگري نمي‌داند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، يعني دومي مستحب باشد، و اولي مستحب‌تر، و اين که فرمود: منظور از (و لتکملوا العدة) اکمال نماز است شايد منظور اين باشد با خواندن نماز عيد، عدد روزه را تکميل کنيد و باز خود تکبيرات را بگوييد. که خدا شما را هدايت کرد، و اين با معنائي که ما از ظاهر جمله، ولتکبرواالله علي ما هديکم ... فهميديم منافات ندارد، براي اين که کلام امام استفاده حکم استحبابي از مورد وجوب است. (5)
شافعي معتقد است که بايد الله‌اکبر را سه بار گفت و از زماني‌که ماه ديده مي‌شود و تا زماني‌که امام به نماز مي‌ايستد اين تکبيرها تکرار شود. وقتي امام بيرون آمد همراه تکبير او بايد تکبير گفت در حالي که در عيد قربان بايد همين تکبيرها را پشت سر ده نماز خواند که اولين آنها نماز ظهر روز عيد قربان تا ده نماز بعد از آن مي‌باشد. کساني که در شهرها هستند پشت سر ده نماز اين تکبيرها را مي‌گويند و کساني که در منا مي‌باشند پشت سر 15نماز که اول آنها نماز ظهر عيد قربان است اين تکبيرها را تکرار مي‌کنند. (6)

2- آيات 14 و 15 سوره مبارکه که اعلي:

در آيات مورد بحث به نجات اهل ايمان و عوامل اين نجات اشاره مي‌کند، نخست مي‌فرمايد: مسلماً رستگار مي‌شود کسي که خود را تزکيه کند (قد افلح من تزکي) و نام پروردگارش را به ياد آورد و به دنبال آن نماز بخواند (و ذکر اسم ربه فصلي)
به اين ترتيب عامل فلاح و رستگاري و پيروزي و نجات را سه چيز مي‌شمرد: تزکيه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز، در اين که منظور از تزکيه چيست تفسيرهاي گوناگوني ذکر کرده‌اند: نخست اين که منظور پاک‌سازي روح از شرک است، به قرينه آيات قبل، و نيز به قرينه منظور پاک‌سازي دل از رذائل اخلاقي و انجام اعمال صالح است، به قرينه آيات فلاح در قرآن مجيد از جمله آيات آغاز سوره مومنون که فلاح را در گرو اعمال صالح مي‌شمرد، و به قرينه آيه 9 سوره شمس که بعد از ذکر مسئله تقوا و فجور مي‌فرمايد: قد افلح من زکي‌ها: رستگار شد کسي که نفس خود را از فجور و اعمال زشت پاک کرد و به زينت تقوا بياراست.
ديگر اين که منظور زکات فطره در روز عيد فطر است که نخست بايد زکات را پرداخت و بعد نماز عيد را بجا آورد.
قابل توجه اين که: در آيات فوق نخست سخن از تزکيه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است.
به گفته بعضي از مفسران مراحلي عملي مکلف سه مرحله است: نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفةالله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت. آيات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به اين سه مرحله کرده است.
اين نکته نيز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار مي‌شمرد، اين به خاطر آن است که تا به ياد او نيفتد و نور ايمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نمي‌ايستد به علاوه نمازي ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشي از ياد او باشد، و اين که بعضي ذکر پروردگار را تنها به معني الله‌اکبر يا بسم‌‌الله الرحمن الرحيم که در آغاز نماز گفته مي‌شود تفسير کرده‌اند در حقيقت بيان مصداق‌هاي از آن است.
همان طور که مي‌دانيم وظيفه پيغمبر تزکيه است. دل‌هاي مستمد و حق طلب و حقيقت خواه آيات را مي‌شنوند، متأثر مي‌شوند، مي‌پذيرند و مي‌گروند، و دل‌هاشان از نجاست شرک، با آب توحيد پاک و پاکيزه مي‌شود.
و ذکر اسم ربه فصلي- اسامي پروردگار همگي اوصاف ذات مقدسش هستند. ذکر ممکن است به زبان باشد، مثل معني رحمن و رحيم و آثار رحمت واسعه خداوند در همه کائنات و در وجود خودمان بينديشيم. توجه به معاني رحمت و علو و عظمت يا خالق و رازق بودن قادر متعال قهراً و قطعا خضوع و خشوع مي‌آورد. برجسته‌ترين نمونه اظهار خشوع نماز است. ببينيد چگونه در سه کلمه، جميع مراحل را جمع فرموده است.
1- پاک شدن از شرک و اخلاق رذيله به توحيد و ايمان و باور داشتن اصول عقايد (تزکي).
2- در آثار قدرت و حکمت پروردگار و نعمت‌هاي مادي و معنوي و جسمي و روحي انديشيدن که هر ساعتي از اين تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. علاوه بر اين ذکر قلبي، با زبان نيز کلمه شهادت گفتن (و ذکر اسم ربه).
3- اظهار شکستگي و فروتني و کوچکي در پيشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلي) هر کس اين سه مرحله را پيمود بسر منزل فلاح و رستگاري مي‌رسد و اين است معني (قد افلح من تزکي).
عده‌اي بر اساس روايات رسيده معتقدند که منظور از «تزکي» دادن زکات فطره و خواندن نماز عيد است (7)، بعضي نيز تزکيه را در اينجا به معني دادن صدقه مالي دانسته‌اند. مهم اين است که تزکيه معني وسيعي دارد که همه اين مفاهيم را در برمي‌گيرد، هم پاک‌سازي روح از آلودگي شرک و هم پاک‌سازي از اخلاق رذيله، و هم پاک‌سازي عمل از محرمات، و هر گونه ريا، و هم پاک‌سازي مال و جان به وسيله دادن زکات در راه خدا، زيرا طبق آيه اخذ من اموالهم صدقه تطهر هم تزکيهم بها: (از اموال آنها صدقه‌اي (زکات) بگير تا آنها را به وسيله آن پاک‌سازي و تزکيه کني) دادن زکات سبب پاکي روح و جان است. بنابراين، تمام تفسيرها ممکن است در معني گسترده آيه جمع باشد.
چند روايت که در ذيل اين روايت آمده است را مرور مي‌کنيم: عبدالله بن مسعود گفته است که مقصود از آيه «ذکر اسم ربه فصلي» آن است که انسان زکات مال خود را بدهد و نماز را اقامه کند و بر اين اساس مرتباً مي‌گفت:« رحم الله امرءا تصدق ثم صلي يعني خدا بيامرزد کسي را که صدقه بدهد و نماز بخواند. سپس آيه ياد شده را تلاوت کرد.
عده‌اي ديگر گفته‌اند منظور از صدقه همان زکات فطره است که در اول ماه شوال پرداخت مي‌شود. و تکبيرهاي روز عيد و نماز عيد فطر را نيز شامل مي‌شود. و به عبدالله بن عمر نافع مي‌گفت: آيا صدقه داده‌اي؟ اگر پاسخ مي‌‌داد بله صدقه داده‌ام به وي مي‌گفت پس بيا به مصلي برويم و نماز بخوانيم و اگر پاسخ مي‌داد: صدقه نداده‌ام به او مي‌گفت صدقه بده تا به مصلي برويم و نماز بخوانيم. سپس آيه ياد شده را تلاوت مي‌کرد.
ابوخالد گفت: نزد ابوالعاليه رفتم، به من گفت روز عيد قبل از آن که براي نماز بروي به اينجا مي‌آيي؟ پاسخ دادم: بله وقتي روز عيد فرارسيد به نزد وري رفتم، از من پرسيد آيا افطار کرده‌اي؟ پاسخ ‌دادم: بله پرسيد آيا غسل کرده‌اي؟ گفتم: بله گفت: آيا صدقه داده‌اي گفتم بله گفت تو را به اين خاطر به اينجا فرا خوانده‌ام که در ابتدا اين اعمال را انجام دهي و پس از آن به مصلي بروي، آنگاه اين آيه را خواند و گفت مردم مدينه هيچ صدقه‌اي را برتر از آن نديدند که کسي به کس ديگر آب دهد. (8)
شخصي از امام صادق عليه السلام پرسيد معناي آيه قد افلح من تزکي چيست؟ فرمود: اين است که هر کس زکات فطره بدهد، رستگار ميشود. پرسيد معناي آيه و ذکر اسم ربه فصلي چيست؟ فرمود اين است که (براي نماز عيد) به سوي جبانه برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است. (9)
رسول خدا صلي الله عليه و آله همواره در روزهاي عيد فطر قبل از رفتن به مصلي فطره را تقسيم مي‌کرد و اين آيه را مي‌خواند: «قد افلح من تزکي و ذکر اسم ربه فصلي.» (10)
آداب نماز عيدخداوند متعال در فرازي از آيه 31 سوره اعراف مي‌فرمايد: «خذوا زينتکم عند کل مسجد...» يعني هنگام رفتن به مسجد زينت‌هاي خود را برداريد. اين خطاب به همه فرزندان آدم به عنوان يک قانون هميشگي که شامل اعصار قرون مي‌شود که زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشيد.
اين جمله مي‌تواند هم اشاره به زينت‌هاي جسماني باشد که شامل پوشيدن لباس‌هاي مرتب و پاک و تميز و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن مي‌شود، و هم شامل زينت‌هاي معنوي، يعني صفات انساني و ملکات اخلاقي و پاکي نيت و اخلاص و اگر مي‌بينيم در بعضي از روايات اسلامي تنها اشاره به لباس خوب يا شانه کردن موها شده و اگر مي‌بينيم تنها سخن از مراسم نماز عيد و نماز جمعه به ميان آمده است، دليل بر انحصار نيست بلکه هدف بيان مصداق‌هاي روشن است و هم‌چنين اگر مي‌بينيم که در بعضي ديگر از روايات، زينت به معني رهبران و پيشوايان شايسته تفسير شده دليل بر وسعت مفهوم آيه است که همه زينت‌هاي ظاهري و باطني را در بر مي‌گيرد.
در کتاب المقنع گفته است: «سنت در افطار عيد قربان اين است که بعد از نماز انجام شود و در عيد فطر قبل از نماز. (11)
از امام صادق عليه السلام نقل شده که فرمود: اگر در روز عيد فطر براي رسول خدا صلي الله عليه و آله عطر مي‌آوردند اول به زنان خود مي‌داد. (12)

پي نوشت :

1- تفسير نمونه، ج 5، ص131.
2- تفسير ابوالفتوح رازي، ج 2، ص 18.
3- مستدرک الوسائل، جلد 6، ص 137.
4- وسايل‌الشيعه، ج 7، ص 455/ الکافي، کليني ج4، ص 166.
5- الميزان، علامه طباطبايي، ج2، ص 28.
6- تفسير ابوالفتوح رازي، ج2 ، ص 68.
7- بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 93، ص 104، ح 3.
8- تفسير ابوالفتوح رازي، ج12، ص 62.
9- من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج1، ص 501، ح 1474.
10- تفسيرالميزان، ج20، ص 271.
11- همان ج 6، ص 337.
12- من لا يحضره الفقيه، ج2، ص 174، ح 2055.

 

 

-2آداب عيد سعید فطر

 

1. احياء شب عيد

امام صادق عليه‏السلام به نقل از پدر بزرگوارش فرمود:
«كانَ عَلِىُّ ابْنُ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام يُحْيى لَيْلَةَ عَيْدِ الْفِطْرِ بِالصَّلاةِ حَتّى يُصْبِحَ وَ يَبيتُ لَيْلَةَ الْفِطْرِ فِى الْمَسْجِدِ؛ (1) امام سجاد عليه‏السلام ، شب عيد فطر را با نماز به صبح مى‏آورد و در مسجد به شب زنده‏دارى مى‏پرداخت.»

2. زيارت امام حسين عليه‏السلام

سيد ابن طاووس در اقبال الاعمال از جمله آداب شب عيد فطر را، زيارت امام حسين عليه‏السلام معرفى مى‏كند.

3. غسل شب و روز عيد

از جمله آداب شب و روز عيد فطر، غسل است. وقت غسل شب عيد، از اول مغرب تا اذان صبح است؛ گرچه انجام آن در ابتداى شب بهتر است. و وقت غسل روز عيد، از اذان صبح تا غروب آفتاب است؛ گرچه بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورد و اگر از ظهر تا غروب بجا آورد، احتياط واجب آن است كه به قصد رجاء انجام دهد. (2)

4. پرداخت زكات فطره

همچنان كه تمام بودن نماز به صلوات بر پيامبر و آل اوست و بدون صلوات نماز ناتمام است، تمام بودن روزه نيز به پرداخت زكات فطره است.
قال ابوعبداللّه‏ عليه‏السلام : «اِنَّ مِنْ تَمامِ الصَّوْمِ اِعْطاءُ الزَّكاةِ ـ يَعْنِى الْفِطْرَةَ ـ كَما اَنَّ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تَمامُ الصَّلاةِ، لاَِنَّهُ مَنْ صامَ وَ لَمْ يُوَدِّ الزَّكاةَ فَلا صَوْمَ لَهُ اِذا تَرَكَها مُتَعَمِّدا؛ (3) امام صادق عليه‏السلام فرمودند: از جمله كارهايى كه موجب كامل شدن روزه است، پرداخت زكات فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، موجب كامل شدن نماز مى‏شود. اگر كسى روزه بدارد ولى زكات فطره را از روى عمد پرداخت نكند، در واقع روزه نداشته است [و روزه‏اش مقبول نيست.]»
زكات فطره، علاوه بر آنكه باعث تمام بودن روزه است، نقصان زكات مال را نيز جبران مى‏كند.
امام على عليه‏السلام فرمود: «مَنْ اَدّى زَكاةَ الْفِطْرَةِ اَتَمَّ اللّهُ بِها ما نَقَصَ مِنْ زَكاةِ مالِهِ؛ (4) كسى كه زكات فطره پرداخت كند، خداوند به وسيله آن، نقصان در [پرداخت] زكات مالش را جبران مى‏كند.»

5. تكبير خداوند

به پاس امداد الهى و يارى رساندن او در پيروزى بر ديو نفس و برخوردارى از نعمت هدايت و سرمايه معنويت، بايد ولى نعمت را بزرگ داشت و او را تكبير گفت.
بعد از نماز مغرب و عشاى شب عيد، پس از نماز صبح و ظهر و عصر روز عيد و نيز پس از نماز عيد فطر مستحب است چنين تكبير بگويند: «اللّه اكبر، اللّه اكبر، لا اله الا اللّه واللّه اكبر، اللّه اكبر وللّه الحمد، اللّه اكبر على ما هدانا.» (5)

6. كراهت روزه تا سه روز پس از عيد فطر

در برخى روايات توصيه شده است كه تا سه روز پس از عيد فطر، از روزه گرفتن خوددارى شود.
امام صادق عليه‏السلام فرمودند: «لا صِيامَ بَعْدَ الاَْضْحى ثَلاثَةَ اَيّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ اِنَّها اَيّامُ اَكْلٍ وَ شُرْبٍ؛ (6) تا سه روز پس از عيد قربان و عيد فطر، روزه داشتن روا نيست. اين روزها، روزهاى خوردن و آشاميدن است.»

پي نوشت :

1. حر عاملى، وسائل الشيعه، (آل البيت)، ج8، ص87.
2. رساله امام خمينى رحمه‏الله ، مسئله 644.
3. سيد ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج1، ص466؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص119.
4. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص119.
5. رساله امام خمينى رحمه‏الله ، مسئله 1526.
6. حر عاملى، وسايل الشيعه، (آل البيت)، ج10، ص519.

-3عيد فطر و نقش آن در تحولات فردي و اجتماعي

 

روز بازگشت‏به فطرت

در فرهنگ اسلامي اولين روز ماه شوال به عنوان عيد فطر و جشن بازگشت‏به فطرت معين شده است، زيرا مسلمانان روزه‏دار در طول ماه رمضان با ارتباط‌هاي پي در پي با خداوند متعال و استغفار از گناهان به تصفيه روح و جان خويش همت گماشته و از تمام آلودگي‏هاي ظاهري و باطني كه بر خلاف فطرت آن‏هاست، خود را پاك نموده و به فطرت واقعي خود برمي‏گردند. اميرمؤمنان علي عليه السلام نيز از همين زاويه به عيد فطر مي‏نگرد و با اشاره به روز عيد مي‏فرمايد: «انما هو عيد لمن قبل الله صيامه وشكر قيامه وكل يوم لا يعصي الله فهو عيد (1) ; اين عيد كسي است كه خدا روزه‏اش را پذيرفته و نماز او را ستوده است و هر روز كه خدا نافرماني نشود، آن روز عيد است. »
بلي روز ترك گناه و فاصله گرفتن از زشتي‏ها و پليدي‏ها و روز غلبه بر شياطين، روز عيد است . عيد فطر روز بازگشت‏به فطرت است، اين معنا رامي‏توان از لغت «عيد فطر» هم فهميد، چرا كه «عيد» به معناي بازگشت و «فطر» به معناي «فطرت و طبيعت‏» است .
مسلمانان در اين روز در اثر يك ماه ضيافت و مهماني خداوند به صفاي باطن دست‏يافته و در حقيقت، شخصيت واقعي خويش را بازيافته‏اند، آري، فطرت پاك انسان در طول سال در اثر غبارهاي جهل و ناداني و غفلت‏به انواع گناهان و معصيت‏ها مبتلا شده و از حقيقت‏خود دور مي‏شود و در نتيجه دچار خودفراموشي و خدا فراموشي مي‏گردد . اما با فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضاي معنوي آن ماه و تلاش‏هاي خويش به يك زندگي نوين دست مي‏يابد، كه مي‏توان آن را «بازگشت‏به خويشتن‏» ناميد .
در روز عيد فطر گوئي يك مسلمان از نو متولد مي‏شود، چرا كه طبق گفتار اميرمؤمنان عليه السلام، روزه‏داران در شب عيد فطر از تمام آلودگي‏ها و پليدي‏ها پاك شده‏اند و كمترين پاداش خود را كه پاكي و پاكيزگي است دريافت نموده‏اند . آن حضرت چنين مي‏فرمايد: «واعلموا عباد الله! ان ادني ما للصائمين والصائمات ان يناديهم ملك في آخر يوم من شهر رمضان: ابشروا عباد الله! فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون (2) ; اي بندگان خدا! بدانيد كه كوچكترين چيزي كه براي مردان و زنان روزه‏دار است، اين است كه فرشته‏اي در روز آخر ما مبارك رمضان به آن‏ها ندا مي‏دهد: اي بندگان خدا! بشارتتان باد كه [خداوند متعال ] تمام گناهان گذشته شما را آمرزيد، پس بنگريد كه بعد از اين چگونه عمل خواهيد كرد .»
شيخ مفيد مي‏نويسد: اينكه روز اول ماه شوال عيد اهل ايمان قرار داده شده است، به خاطر اين است كه آنان براي قبولي اعمالشان در ماه رمضان خوشحالند و از اينكه خداوند متعال گناهانشان را بخشيده و بر عيب‏هاي آنان پرده كشيده و مژده و بشارت از طرف خداوند رسيده است كه ثواب‏هاي بسياري براي روزه‏داران عطا خواهد كرد و از اينكه مؤمنين در اثر تلاش‏هاي شب و روز ماه مبارك رمضان چند مرحله به قرب الهي نزديك شده‏اند، حالت‏سرور و نشاط دارند . در اين روز غسل معين شده و اين علامت پاكي از گناهان مي‏باشد، عطر زدن و بوي خوش استعمال كردن و لباس زيبا و تميز پوشيدن و به صحرا رفتن و زير آسمان نماز خواندن همه‏اش علامت‏شادي و سرور و از روي حكمت مي‏باشد (3).

مراتب روزه‏داران در عيد فطر

بدون ترديد تك تك مسلمانان با فرا رسيدن عيد سعيد فطر نوعي شادي و لذت دروني در خود احساس مي‏كنند، اما استقبال مسلمانان از روز عيد فطر يكنواخت و مساوي نيست . زيرا هر كسي نسبت‏به معرفت و ايمان خود به اين عيد بزرگ و با عظمت مي‏نگرد و از آن بهره مي‏گيرد . زمينه‏ها، ذهنيت‏ها، مراتب ايمان و عوامل ديگري در نگرش و انگيزه افراد دخالت دارد .
به همين جهت عارف واصل ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي‏قدس سره (4) روزه داراني را كه به عيد سعيد فطر وارد مي‏شوند، به پنج گروه تقسيم مي‏كند و نوع نگرش آنان رانسبت‏به اين روز با عظمت توضيح مي‏دهد . ايشان در مورد پايين‏ترين مراتب استقبال كنندگان از عيد فطر مي‏نويسد: «گروهي از روزه‏داران حقيقت روزه را نشناخته‏اند و با زحمت و تكلف از خوردن و آشاميدن و ساير مبطلات خود داري مي‏كنند و اين را نوعي طاعت مي‏شمارند و خود را منت‏دار خداوند مي‏دانند . آنان از اعضاء و جوارح خود مراقبت نكرده و با دروغ و غيبت و بهتان و افترا و دشنام، به آزار ديگران پرداخته و زحمات خود را هدر مي‏كنند و در نزد خداي عالميان منزلتي ندارند، مگر اينكه حضورشان در روز عيد براي حسن ظن به عنايت‏خداي بزرگ باشد و در نمازگاه خود در روز عيد فطر از گناهان استغفار نموده و طلب آمرزش كنند .»
وي عالي‏ترين مرتبه استقبال كنندگان از عيد فطر را از آن روزه‏داران عارفي مي‏داند كه لذت نداي خداي «جل جلاله‏» ، رنج گرسنگي و تشنگي و شب زنده داري را از ياد آنان برده و با شوق و شكر بلكه با وجد و سكر (5) آن را پيشواز نموده، در سرعت‏سير و سلوك و پيشروي به سوي خير، جديت‏به خرج داده و از عمق جان به نداي رب الارباب لبيك گفته‏اند .
خداوند متعال اعمال را از اين گروه به حسن قبول مي‏پذيرد و آن‏ها را به مقام قرب نزديك مي‏نمايد و در پيشگاه صدق در جوار خود با اولياء و اصفياء مي‏نشاند و از «جام اوفي‏» به آن‏ها مي‏چشاند و به مقام «او ادني‏» مي‏رساند (6) . آري، در حقيقت در سحرگاه عيد فطر اولياء الهي با حضرت حق چنين نجوا دارند:
اي عيد عاشقان به حقيقت جمال تو
هر لحظه عيديي رسدم از وصال تو
عيد كسان غره شوال و عيد من
آن ساعتي بود كه ببينم جمال تو
حل مشكلات اقتصادي و اجتماعي در مورد ابعاد اقتصادي و اجتماعي عيد فطر مي توان به پرداخت زكات فطره به عنوان عاملي ارزشمند براي فقرزدايي، توسعه اقتصادي و حل مشكلات اجتماعي در جامعه اسلامي اشاره نمود . افزون بر اينكه در كنار كمك به فقراء، موارد مصرف ديگري نيز براي زكات فطره در اسلام منظور شده است كه از جمله آن‏ها احياي روحيه همياري و تعاون، رسيدگي به وضع بهداشتي، درماني و فرهنگي مسلمانان مي‏باشد . از زكات فطره مي‏توان قرض بدهكاران حقيقي و افرادي را كه در راه معصيت و خلاف بدهكار نشده‏اند، پرداخت نمود . در ساختن مسجد، مدرسه، پل‏ها و راه‏ها و بيمارستان‏ها و برطرف كردن ساير نيازهاي مسلمانان نيز مي‏توان از اين بودجه مردمي استفاده كرد .
همچنين با اين بودجه مي‏توان باورهاي ديني و اعتقادات مسلمانان ضعيف الايمان را تقويت نمود و كساني را كه در معرض شبهات و وسوسه‏هاي دشمنان قرار دارند ياري كرد .
مسلمانان با عمل به اين موارد كه با پرداخت زكات فطره انجام مي‏شود، در حقيقت‏به بخشي از دعاهاي ماه رمضان - كه در مدت يكماه بعد از نماز زمزمه مي‏كردند - ، در روز عيد فطر جامه عمل مي‏پوشانند . گذشته از اين‏ها، پرداخت زكات فطره كه با نيت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام مي‏شود، نوعي بهره‏گيري از ماديات براي رسيدن به معنويات است .
بدين جهت گفته‏اند كه قبول روزه موكول به پرداخت زكات فطره مي‏باشد، چرا كه دادن زكات موجب جدايي از تعلقات مادي و هواهاي دنيوي و نفساني است و انسان مؤمن براي دوام فطرت الهي خويش و بازگشت‏به عهد فطري «الست‏» از هر آنچه رنگ تعلق دارد، بايد رها و آزاد باشد و زنجير ماديات را از پاي خود بركند تا سبك بال به سوي خداوند گام نهد . همچنانكه امام علي عليه السلام فرمود:
«تخففوا تلحقوا (7) ; سبكبال باشيد تا [به مقصد] برسيد .»
رسيدن به وصال حق باگران باري و تعلقات بسيار سازگار نيست . خداوند متعال مي‏فرمايد: «قد افلح من تزكي وذكر اسم ربه فصلي‏» (8) ; «همانا رستگار شد كسي كه [با پرداخت زكات، ] خود را تزكيه نمود و آنكه نام پروردگارش را ياد نموده و سپس نماز خواند .»
يكي از مصاديق اين آيه، عيد فطر و زكات فطره مي‏باشد . در روايات آمده است كه همواره رسول خدا صلي الله عليه و آله روزهاي عيد فطر قبل از رفتن به مصلي فطره را تقسيم مي‏كرد و اين آيه را مي‏خواند (9) .

تعظيم شعائر اسلامي

خداوند متعال مي‏فرمايد: «ومن يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب‏» (10) ; «هر كس شعائر الهي را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواي دل‏هاست .»
تعظيم شعائر الهي يكي ديگر از ويژگي‏هاي عيد سعيد فطر مي‏باشد . شعار تكبير و تهليل و تحميد و تقديس از جمله اعمالي است كه به روز عيد جلوه خاصي مي‏بخشد .
يك مسلمان بايد از راه‏هاي مختلف نداي حياتبخش توحيد را به گوش جهانيان برساند، كه يكي از آن راه‏ها بيان شعارهاي مذهبي است . رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‏فرمايد: «زينوا اعيادكم بالتكبير (11) ; عيدهاي خود را با [شعار] تكبير زينت دهيد .» و در حديث ديگري مي‏فرمايد: «زينوا العيدين بالتهليل والتكبير والتحميد والتقديس (12) ; عيدهاي فطر و قربان را با شعارهاي لا اله الا الله و الله اكبر و الحمدلله و سبحان الله زينت دهيد .»
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خود نيز چنين مي‏كرد . آن حضرت در روز عيد فطر از منزل بيرون مي‏آمد و تا رسيدن به مصلا با صداي بلند، شعار «لا اله الا الله‏» و «الله اكبر» سر مي‏داد و حتي در ميان خطبه‏ها و قبل و بعد از آن با صداي رسا اين كلمات را تكرار مي‏نمود . حضرت رضا عليه السلام در مورد علت تكبيرهاي زياد در روز عيد فطر مي‏فرمايد: «تكبير، تعظيم و زرگداشت‏خداوند متعال است و نوعي تشكر از هدايت‏ها و نعمت‏هاي پروردگار جهانيان مي‏باشد . (13) »

تقويت وحدت مسلمانان

اجتماع روز عيد فطر مي‏تواند در پيوند و همدلي مسلمانان نقش آفرين باشد . آنان در گردهمايي روز عيد فطر و قرار گرفتن در كنار هم، از نظرات، مشكلات و گرفتاري‏هاي همديگر آگاه مي‏شوند . در اين گردهمايي بغض‏ها و كينه‏ها تبديل به دوستي و همدلي مي‏شود و مؤمنان در يك صف واحد احساس اتحاد و نزديكي بيشتري به همديگر مي‏كنند .
عيد فطر از سويي حكايت از پيوند معنوي انسان با خداي خويش دارد و از سوي ديگر حكايت‏گر ارتباط وي با هم‏كيشان خود است.
حضرت سجاد عليه السلام روز عيد فطر را روز جشن و شادي و اجتماع و همياري مسلمانان نسبت‏به يكديگر مي‏داند و مي‏فرمايد: «اللهم انا نتوب اليك في يوم فطرنا الذي جعلته للمؤمنين عيدا وسرورا ولاهل ملتك مجمعا ومحتشدا (14) ; پروردگارا! ما به سوي تو برمي‏گرديم در روز عيد فطرمان كه آن را براي اهل ايمان روز عيد و شادي و براي اهل ملت‏خودت روز اجتماع و همياري قرار دادي .»
حضرت رضا عليه السلام در مورد نقش عيد فطر در تحولات معنوي، اقتصادي و اجتماعي جامعه مي‏فرمايد: «انما جعل يوم الفطر العيد، ليكون للمسلمين مجتمعا يجتمعون فيه ويبرزون لله عزوجل فيمجدونه علي ما من عليهم، فيكون يوم عيد ويوم اجتماع ويوم زكات ويوم رغبة ويوم تضرع و . . . فاحب الله عزوجل ان يكون لهم في ذلك مجمع يحمدونه فيه ويقدسونه (15) ; روز فطر، عيد مقرر شده تا مسلمانان در اين روز گرد هم آيند و براي خداوند ظهور كنند و او را به خاطر نعمت‏هايش تعظيم كنند . پس اين روز، روز عيد، روز اجتماع، روز فطر، روز زكات، روز رغبت و روز تضرع و . . . است . پس خداوند بزرگ دوست دارد كه مسلمانان در چنين روزي اجتماعي داشته و در آن، او را ستايش كرده و مقدس بدارند .»

عيد فطر و حركت‏هاي سياسي

در طول تاريخ، اجتماع روز عيد فطر آنچنان مهم و تحول آفرين بوده كه رهبران سياسي نيز از آن بهره گرفته‏اند . در اين مورد مي‏توان از حركت‏سياسي ابومسلم خراساني و شورش وي بر عليه دستگاه خلافت‏بني اميه نام برد . وي به سليمان بن كثير دستور داد به اقامه نماز عيد فطر و ايراد خطبه بر عليه امويان بپردازد .
سليمان نيز انقلاب و شورش بر عليه سلطنت اموي را در خطبه نماز عيد فطر اعلام كرد . به اين ترتيب آنان در سال 129 ق در روز عيد فطر در شهرهاي ماوراء النهر به پا خاسته و قيام خود را اعلام كردند (16) و در مدت كوتاهي سلسله بني اميه را منقرض ساختند .

حركت امام رضا عليه السلام براي نماز عيد

در اين ميان حركت معنوي، اجتماعي و سياسي حضرت رضا عليه السلام براي نماز عيد اهميت‏خاصي در تاريخ اسلام دارد . اين حماسه جاويدان نشان مي‏دهد كه اگر پيشوايان معصوم عليهم السلام و بزرگان دين و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت مي‏يافتند و مي‏توانستند از نمازهاي عيد فطر و قربان بهره برداري كنند، چه نتايج پرباري براي مسلمانان داشت .
براي آشنايي خوانندگان گرامي با عظمت اين حركت و نقش آن در تحولات معنوي و سياسي جهان اسلام و همچنين توجه به سيره اهل بيت عليهم السلام در اجراي مراسم عيد فطر و قربان خلاصه‏اي از آن واقعه را مي‏خوانيم:
بعد از جريان ولايتعهدي حضرت رضا عليه السلام، عيد فرا رسيد . مامون با اصرار زياد از آن حضرت خواست تا براي اجراي مراسم عيد حضور يابد و ضمن اقامه نماز عيد خطبه بخواند . امام رضا عليه السلام به فرستاده مامون فرمود: شروطي را كه ميان من و تو در پذيرفتن امر ولايتعهدي بود، خودت مي‏داني [ . بنا، بر اين بود كه من از اين گونه امور معاف باشم] . مامون پيغام داد كه: من مي‏خواهم با اين عمل دل مردم آرامش يابد و فضيلت‏شما را بشناسند .
پيغام‏ها از سوي مامون و امتناع حضرت رضا عليه السلام پيوسته ادامه داشت تا آنكه حضرت رضا عليه السلام در اثر پافشاري خليفه فرمود: دوست دارم مرا از اين امر معاف داري و اگر معاف نمي‏داري، من همچنانكه پيامبر صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام براي نماز عيد بيرون مي‏آمدند، خواهم آمد . مامون گفت: هر طور كه دوست داري بيرون بيا و مراسم عيد را به انجام برسان . آن‏گاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسكوني حضرت رضا عليه السلام اجتماع نمايند . با انتشار اين خبر مردم مرو مشتاقانه براي شركت در مراسم و بهره‏گيري از وجود حضرت رضا عليه السلام خود را آماده كردند . هنگامي كه خورشيد طلوع كرد، امام عليه السلام غسل نمود و عمامه سفيدي را كه از پنبه تهيه شده بود بر سر گذاشت و يك سر آن را روي سينه و سر ديگر را ميان دو شانه انداخت . دامن را به كمر زد و به همه پيروان و دوستدارانش دستور داد چنان كنند . آن‏گاه عصاي پيكان داري به دست گرفت و از منزل بيرون آمد . آن حضرت در حالي كه پا برهنه بود و پيراهن و ساير لباس‏هايش را به كمر زده بود، به همراه غلامان و ياران نزديك خويش - كه آنان نيز چنين كرده بودند - به همين شكل از منزل به سوي مصلا حركت كردند .
موقع خروج از منزل، امام رضا عليه السلام سر به سوي آسمان بلند كرد و چهار تكبير گفت، اين تكبيرها آن چنان با صلابت و روحانيت‏خاصي ادا مي‏شد كه گويي آسمان و در و ديوار با نواي حضرتش هم آواز هستند . سرداران و نظاميان و ساير مردم كه با آمادگي و آراستگي تمام در بيرون منزل صف كشيده بودند، هنگامي كه امام رضا(ع) و يارانش را به آن صورت مشاهده كردند به پيروي از امام رضا عليه السلام و هماهنگ با او فرياد تكبير سردادند .
شهر مرو يكپارچه فرياد تكبير سر داد و به دنبال آن از گريه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بيت عليه السلام به لرزه در آمد، سرداران هنگامي كه حضرت را با آن حال ديدند از مركب‏هاي خود پياده شدند و كفش‏هاي خود را در آورده و كنار گذاشتند و به دنبال امام عليه السلام به راه افتادند . حضرت رضا عليه السلام پياده راه مي‏رفت و هر ده قدم يك بار مي‏ايستاد و سه تكبير مي‏گفت .
ياسر خادم مي‏گويد: در اين حال ما خيال مي‏كرديم كه آسمان و زمين و كوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو يكپارچه گريه و شيون بود، فضل بن سهل ذوالرياستين با مشاهده اين اوضاع به مامون گفت: اگر [امام ] رضا عليه السلام با اين وضع به مصلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد [و ممكن است‏با يك اشاره طومار حكومت را در هم پيچند، ] به نظر من بهتر است كه از او بخواهي تا برگردد .
مامون هم فورا كسي را فرستاد واز حضرت رضا عليه السلام در خواست نمود تا از ميانه راه برگردد . امام رضا عليه السلام هم كفش‏هاي خود را طلبيد و سوار مركب شده، به منزل مراجعت كرد . (17)
اين روايت گذشته از اينكه تدبير و دورانديشي حضرت رضا (ع) را براي شكست‏سياست‏هاي شيطاني مامون نشان مي‏دهد، چگونگي اجراي مراسم باشكوه عيد در سيره اهل بيت‏7 و كيفيت‏يك نماز واقعي عيد را بيان مي‏كند

پي نوشت :

1) نهج البلاغه، حكمت 428 .
2) امالي شيخ صدوق، ص‏100 .
3) مسار الشيعة، ص‏30 .
4) ايشان كه استاد اخلاق و عرفان برجسته‏اي در حوزه علميه قم بود، در سال 1343ق به ديار حق شتافت . در مكتب تربيتي اين عارف فرزانه بزرگان فراواني تربيت‏شدند كه از جمله آن‏ها مي‏توان از حضرت امام خميني‏قدس سره، آيت الله مرعشي نجفي‏قدس سره، شيخ اسماعيل تائب تبريزي، آخوند ملا علي معصومي و ميرزا عبد الله شالچي تبريزي نام برد . در مورد مقام عرفاني و جذبه اين استاد كامل عرفان همين قدر كافي است‏بدانيم كه حضرت امام خميني‏قدس سره آن‏گاه كه پس از يكدوره طولاني تبعيد، در اوج عزت و افتخار از پاريس به ايران مراجعت كرده و به شهر قم وارد شد، در اولين فرصت‏به مزار شيخان رفته و در كنار قبر استادش حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي حاضر شده و در كنار آن نشست، آن‏گاه به نشانه تواضع و حق‏شناسي، تحت الحنك عمامه خود را باز كرد - و با آنكه هميشه دستمال همراه داشت - با گوشه عمامه خود غبار سنگ استاد عارف را زدود و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداخت .
5) سكر، يك اصطلاح عرفاني است و عبارت است از يك نوع كيفيت نفساني كه موجب انبساط روح است و آن بواسطه غلبه سروري است كه هرگاه عشق و محبت‏سالك به آخرين درجه برسد، بر وي عارض مي‏شود . او در آن حال بر قواي حيواني و نفساني خويش چيره مي‏گردد و حالت‏بهت و سكر و حيرت پديد مي‏آيد و اين حالت، عارف سالك را مبهوت و متحير و سرگردان مي‏كند . در شرح كلمات باباطاهر آمده است كه سكر حقيقي آن است كه سالك در فنا مقام گيرد .(فرهنگ علوم عقلي، ص‏300).
6) برگرفته از المراقبات، ص‏334 .
7) نهج البلاغه، خطبه 21 .
8) اعلي/14 و 15 .
9) تفسير الميزان، ذيل آيه 14 سوره اعلي .
10) حج/31 .
11) كنزالعمال، ح‏24094 .
12) همان، ح‏24095 .
13) عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص‏122 .
14) صحيفه سجاديه، دعاي 45 .
15) وسائل الشيعه، ج‏7، ص‏481، ح‏4 .
16) تاريخ طبري، ج‏6، ص‏26 .
17) اصول كافي، مولد ابي الحسن الرضا عليه السلام، حديث 7 .

-4عيد فطر روز پيروزى بر طاغوت نفس

 

نويسنده:محمد محمدى اشتهاردى

واژه «عيد» از ريشه عود گرفته شده‏و به معناى بازگشت است، و واژه « فطر» از فطرت‏گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراين عيد فطر; يعنى بازگشت‏به فطرت و سرشت.
بازگشت از اين نظر كه آيا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طور صحيح برقرار است‏يا نه؟ آيا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و بر اثر حجاب‏هاى‏جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رويش نشسته، در كلاس ماه رمضان زنگارها زدوده‏شده‏اند يا نه؟ كه اگر چنين است‏بايد ابتداى نجات و آغاز پيروزى بر طاغوت نفس رادر نماز عيد فطر اعلام بدارند و جشن بگيرند. به عنوان اين كه: آن چه را در ماه‏رمضان آموخته‏اند و در راه خودسازى و بهسازى به كار برده‏اند ابراز بدارند، باكلمات و حركات، بلكه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعار آميخته باشعور و فرياد برون و درون كه:
« الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر و لله الحمد والحمدلله على ما هدانا و له الشكر على ما اولانا; خدا بزرگ‏تر از آن است كه توصيف‏گردد. آرى چنين است، معبودى جز خداى يكتا و بى‏همتا نيست، و خدا بزرگ‏تر از آن‏است كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاك خدا دارد به خاطر آن كه ما رادر راستاى پاكسازى و بهسازى هدايت كرده، و شكر او را كه جمعيت ما و امت ما رابرترين جمعيت و امت قرار داده است.» رمضان اندك اندك پايان مى‏پذيرد، و به‏انتهاى خود مى‏رسد، مسلمانان در مكتب رمضان و روزه، در پرتو آيات قرآن و نيايش‏هاو تقويت صبر و اراده، پس از فراگيرى و آموزش به خودسازى پرداخته‏اند; اينك جشن‏مى‏گيرند كه در راه پر دست‏انداز جهاد اكبر، با گام‏هاى استوار عبور كرده‏اند و به‏مقصود رسيده‏اند. چرا كه براى انسان بازگشت‏به خويشتن، فرا رسيدن بهار معنويت‏است; مانند درختانى كه پس از گذران زمستان سرد زمستانى، به بهار رسيده‏اند و درمسير حركت قرار گرفته‏اند، به راستى چه عيدى شيرين‏تر و چه پيروزى‏اى شكوهمندتر ازبازگشت‏به خويشتن، و پيروزى بر طاغوت نفس اماره؟ كه فطرت را زير پاى سهمگين خود منكوب كرده است.
چهار عيد در اسلام در اسلام به طور رسمى چهار عيد وجود دارد كه عبارت‏اند از:
عيد قربان، عيد غدير، عيد جمعه و عيد فطر، عيد قربان جشن ايثار و فداكارى است،و مسلمان در اين رابطه به خويشتن باز مى‏گردد كه آيا به باطن و ماهيت چنين عيدى‏رسيده است‏يا نه آن گونه كه ابراهيم خليل(ع) قهرمان توحيد رسيد، و حسين بن‏على(ع) آن را در كربلا تكميل كرد. عيد غدير جشن ولايت و امامت است و انسان مسلمان‏با ژرف‏انديشى به خويشتن مى‏نگرد كه آيا انتخاب او در مسئله بسيار مهم رهبرى،صحيح بوده است‏يا نه؟ كه در بينش اسلام ناب، مسئله بسيار عميقى است، و از اركان‏زيربنايى نظام اسلام است، كه اگر او نباشد هيچ يك از مفاهيم اسلام، ارزش و اصالت‏خود را نمى‏توانند نشان دهند. عيد جمعه بازگشت‏به خويشتن است كه نقش اساسى درپيشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى كه برقرارى اتحاد و يك‏رنگى وهمدلى مسلمانان، وسيعترين و ژرف‏ترين بركات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.
ولى آيا مى‏دانيد كه اگر عيد فطرت و خودسازى نباشد، عيدهاى ديگر تكميل نخواهدشد. اگر چنين عيدى در زندگى انسان تحقق يابد همه روز، روز عيد است چنان‏كه‏اميرمومنان على(ع) فرمود: «انما هو عيد لمن قبل الله صيامه و شكر قيامه، و كل‏يوم لا يعصى الله فيه فهو عيد; (1) امروز تنها عيد كسانى است كه روزه آنها در پيشگاه‏خدا پذيرفته شود، و عبادت‏هاى شبانه آنها مورد پذيرش خداوند شده باشد، و هر روزى‏كه گناه نكنى روز عيد تو است.» حضرت على(ع) اين سخن را از سرچشمه وحى گرفته‏بود، چرا كه وقتى خطبه رسول خدا(ص) را در مسجد پيرامون فضايل ماه رمضان شنيد، از آن حضرت پرسيد: «بهترين كار در ماه رمضان چيست؟» پيامبر(ص) پاسخ داد:
«الورع عن محارم الله عزوجل; (2) ورع و پرهيزكارى از آن چه خداوند حرام نموده است‏مى‏باشد; يعنى همان خودسازى و بازگشت‏به فطرت پاك توحيدى‏».

مسئله عيد و فطرت در قرآن

براى اين كه مسئله «بازگشت‏به فطرت‏» را كه ماهيت‏عيد فطر را تبيين مى‏كند، بهتر بفهميم و به اهميت آن، بهتر و عميق‏تر پى ببريم،مسئله عيد و فطرت را به طور خلاصه از ديدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مى‏دهيم.
در قرآن مجيد كلمه عيد يك بار آمده، كه در رابطه با حضرت عيسى(ع) و حواريون وشاگردان مخصوص او است، به اين ترتيب كه: آن شاگردان مخصوص براى تكميل ايمان خودبه عيسى(ع) گفتند: «آيا پروردگار تو مى‏تواند غذايى از آسمان (مائده) براى مابفرستد؟» حضرت عيسى(ع) از اين تقاضا كه بوى شك و ترديد مى‏داد، نگران شد و به‏آنها فرمود:
«از خدا بترسيد اگر ايمان داريد.» ولى به زودى حضرت عيسى(ع) دريافت كه‏مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عيسى(ع) است، تا در پرتو ديدار آن، قلبشان پاك‏و سرشار از اطمينان و يقين گردد، از اين رو به خدا عرض كرد: «اللهم ربنا انزل‏علينا مائده من السماء تكون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آيه منك; (3) خداوندا مائده‏اى از آسمان بر ما بفرست تا عيدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه‏اى از تو.
» و از آن جا كه روز نزول مائده روز بازگشت‏به پيروزى و پاكى و ايمان به خدابوده است، حضرت مسيح(ع) آن را «عيد» ناميده است، و مطابق روايات چون‏«مائده‏» در روز يك شنبه نازل شده، مسيحيان اين روز را مانند جمعه مامسلمانان، روز عيد مى‏دانند و تعطيل مى‏كنند. نتيجه اين كه در قرآن كلمه «عيد» به عنوان تكميل ايمان، و وصول به مرحله يقين كه اساس خودسازى است، مطرح شده است. بنابراين ما كه پيرو قرآن هستيم، بايد به مسئله عيد به عنوان محور پاكسازى وبهسازى بنگريم. عيد فطر وقتى براى ما عيد واقعى است كه در مسير خودسازى، پيروزشده باشيم، و تحول عميقى در ما پديدار شده باشد.
اما در مورد فطرت، بايد توجه داشت كه قرآن با صراحت، خداشناسى و دين رامسئله‏اى فطرى مى‏شمرد. آيات متعددى در قرآن به اين مطلب دلالت دارد، از جمله درآيه 30 روم مى‏خوانيم: «فاقم وجهك للدين حنيفا فطره الله التى فطر الناس عليهالاتبديل لخلق الله ذلك الدين القيم; اى پيامبر! روى خود را متوجه آيين خالص‏پروردگار كن، اين فطرتى است كه خداوند انسان‏ها را بر آن آفريده، دگرگونى درآفرينش خدا نيست.» اين آيه با صراحت‏بيان كننده آن است كه دين اسلام بر اساس‏فطرت و سرشت و نهاد انسان مى‏باشد، و دستورهاى آن همه و همه هماهنگ با درون ذات‏وجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبليغات غلط و تربيت‏هاى‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى‏خواهد كه آيين ناب اسلام آن را مى‏خواهد، و خداوندآئينش را بر اساس نيازهاى فطرى بشر تدوين نموده است. و اگر انسان داراى فطرت‏نخستين، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هيچ‏گونه ترديد و دغدغه، راه‏توحيد و دستورهاى صحيح الهى را مى‏پسندد و برمى‏گزيند، معناى جهاد اكبر و مبارزه‏بى‏امان با طاغوت نفس اين است كه پرده‏ها و حجاب‏ها و زنگارها را از روى فطرت پاك‏برداريم و آن را پيروى كنيم.
فطرت در تعبيرات دانشمندان بر دو گونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل يعنى استدلال روشن عقلى، كه انسان بعد از رسيدن به كمال عقل بامشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، بى‏درنگ به اين حقيقت منتقل مى‏شود كه‏محال است، اين نظام و اسرار شگفت‏انگيز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و اين‏«عقل فطرى‏» بدون نياز به استاد و معلم به مقصود مى‏رسد، ولى فطرت مفهوم ديگرى‏نيز دارد كه از آن تعبير به «فطرت دل‏» مى‏شود، كه تفسير فطرى بودن دين با اين‏تعبير، صحيح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد. و منظور از آن اين است كه انسان وقتى به‏اعماق جانش مى‏نگرد، نور حق را مى‏بيند، و ندايى را با گوش دل مى‏شنود، ندايى كه‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى‏نظير هستى دعوت مى‏كند، كه گاهى از آن تعبير به‏«درك وجدانى‏» مى‏شود، مانند آن كه وقتى انسان يك گل زيبا را مى‏بيند، بدون‏مقدمه و استدلال به زيبايى آن پى مى‏برد و از آن لذت مى‏برد. اينك پس از اين بيان‏به اصل بحث‏باز مى‏گرديم كه «عيد فطر» به معناى بازگشت‏به فطرت است، يعنى‏مساله جهاد اكبر و خودسازى در ماه رمضان، انسان را به مقامى مى‏رساند كه‏پرده‏هاى جهل، هواپرستى و خرافات و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت‏برداشته مى‏شود، و انسان مسلمان در اين هنگام به فط‏رت ناب خود كه از درون ذات‏وجودش مى‏جوشد باز مى‏گردد، همان فطرتى كه آيينه صاف خدانما و حق نما است; همان‏پيامبر باطن كه اگر از اسارت زنجيرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى كامل‏و دقيق انسان به سوى كمالات است. و به طور روشن موجب سعادت انسان مى‏گردد.
هرگاه انسان در پرتو فيوضات و بركات ماه رمضان و عبادت روزه، به اين درجه‏رسيد، به حقيقت مفهوم عيد فطر رسيده است، و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عيداست و بايد جشن پيروزى بگيرد، وگرنه هرگز براى او عيد نخواهد بود.
جالب اين كه در آيه مذكور، دين « قيم‏» و استوار و به عبارت ديگر خالص و ناب،آن دينى است كه با فطرت بى‏آلايش و سالم آميخته شده باشد.
نكته قابل توجه اين كه شواهد زنده متعدد عينى وجود دارد كه نشان‏دهنده فطرى‏بودن ايمان به حق است; مانند واقعيت‏هاى تاريخى كه نشان مى‏دهد، در ميان هر ملتى‏در هر دوره‏اى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنان‏كه شواهدباستان‏شناسى و آثار و علائم به جا مانده از دوره‏هاى قبل از تاريخ بيان كننده اين‏واقعيت است.
مطالعات روانى و اكتشافات روان‏كاوى در ابعاد روح انسان نيز شاهد ديگرى برفطرى بودن اعتقادات دينى است، روان‏شناسان چهار تمايل عالى و اصيل را به عنوان‏ابعاد چهارگانه روح معرفى مى‏كنند كه عبارت‏اند از حس دانايى، حس زيبايى، حس‏نيكى، و حس مذهبى. كه اين خود نيز دريچه ديگرى بر فطرى بودن دين است. (4)
شاهد ديگر بر واقعيت فطرى بودن دين حق، «ناكامى تبليغات ضد مذهبى‏» است، كه‏در همه جاى دنيا مشاهده مى‏شود، فروپاشى شوروى و كمونيسم در عصر حاضر يكى ازنمونه‏هاى آن است.
و هم چنين تجربيات شخصى در سختى‏هاو رنج‏ها شاهد ديگر بر توجه انسان به خواست‏فطرت يعنى خداجويى و پناه آوردن به حق است، كه در قرآن در آيات گوناگونى به اين‏مطلب اشاره شده است.
اين بحث را با چند گفتار از پيامبر(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم(علیهم السلام) پايان مى‏بريم:
در حديث معروفى از پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) مى‏خوانيم فرمود: «كل مولود يولد على‏الفطره حتى ليكون ابواهما اللذان يهودانه و ينصرانه; (5) هر نوزادى بر فطرت اسلام ودين خالى از شرك آفريده شده است، و رنگ‏هايى همچون يهوديت و نصرانيت انحرافى است‏كه از طريق پدر و مادر به آنها انتقال مى‏يابد.» و امير مومنان در ضمن گفتارى‏مى‏فرمايد: «فبعث فيهم رسله، و واتر اليهم انبيائه لتستادوهم ميثاق فطرته; (6) خداوند رسولان خود را به سوى انسان‏ها فرستاد و انبياى خود را يكى پس از ديگرى‏ماموريت داد تا وفاى به پيمان فطرت را از آنها مطالبه كند.» نتيجه اين كه‏نبايد فطرت را كه همانند آيينه خدانما و حق‏جو، در درون، ما را راهنمايى مى‏كند،و آيين حق را نشان مى‏دهد به باد فراموشى بسپاريم، بلكه بايد در پرتو جهاد اكبربه ويژه در ماه رمضان خود را به اين مرحله برسانيم تا از اين پيامبر و چراغ‏فروزان درون بهره‏مند گرديم.

پى‏نوشت‏ها

1- سيد رضى، نهج البلاغه، حكمت‏428.
2- شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج‏1، ص‏295.
3- مائده (4- آيه 114.
4- شرح اين مطلب در كتاب «حس مذهبى يا بعد چهارم روح انسانى‏» ترجمه مهندس‏بيانى آمده است.
5- علامه طبرسى، تفسير جمع الجوامع، ذيل آيه 30 روم.
6- سيد رضى، نهج البلاغه، خطبه اول.

 

-5اعمال شب و روز عيد فطر

 

 

از جمله ليالي شريفه شب عيد فطر مي باشد و در فضيلت و ثواب عبادت و احياي آن احاديث ‏بسيار وارد شده و روايت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نيست. براي درک اين شب عزيز انجام اعمالي از ائمه عليهم السلام به ما سفارش شده است :
1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .
2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالي و بيتوته در مسجد احيا گردد.
3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعيد فطر ذکر؛" الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله علي ما هدانا و له الشکر علي ما اولانا " گفته شود.
4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوي آسمان بلند کرده و بگويد:" يا ذاالمن و الطول يا ذاالجود يا مصطفي محمد و ناصره صل علي محمد و آل محمد و اغفرلي کل ذنب احصيته وهو عندک في کتاب مبين." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگويد: " اتوب الي الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالي بخواهد که ان شاء الله تعالي بر آورده خواهد شد. در روايتي از ‏شيخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگويد" يا ذاالحول يا ذاالطول يا مصطفيا محمدا و ناصره صل علي محمد و آل محمد واغفرلي کل ذنب اذنبته و نسيته انا و هو عندک في کتاب مبين." سپس صد مرتبه " اتوب الي الله " بگو.
5- زيارت امام حسين عليه السلام که فضيلت ‏بسيار دارد.
6- ده مرتبه ذکر" يا دائم الفضل علي البرية يا باسط اليدين بالعطية يا صاحب المواهب السنية صل علي محمد و آله خيرالوري سجية واغفرلنا يا ذاالعلي في هذه العشية." که از اعمال شب جمعه است، گفته شود.
7- ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان اقامه مي شود که به صورت پنج نماز دو رکعتي ، در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحيد ده بار خوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر" گفته شود. پس از نماز هزار مرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگويد:" يا حي يا قيوم يا ذاالجلال و الاکرام يا رحمان الدنيا والاخرة و رحيمهما يا ارحم الراحمين يا اله الاولين والآخرين اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صيامنا و قيامنا."
8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو رکعت نماز بجا آورد، در رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحيد و در رکعت دوم بعد از حمد، يک مرتبه توحيد بخواند. بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر" اتوب الي الله " گفته شود. پس از آن بگويد: " يا ذاالمن والجود يا ذاالمن والطول يا مصطفي محمد صلي الله عليه وآله صل علي محمد وآله و افعل بي کذا و کذا و به جاي کذا حاجات خود را بطلبد و روايت است که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اين دو رکعت را به اين کيفيت ‏بجا مي‏آورد پس سراز سجده برمي‏داشت و مي‏فرمود به حق آن خداوندي که جانم به دست قدرت او است هر که اين نماز را بخواند، هر حاجتي از خدا بطلبد البته عطا کند و اگر به عدد ريگ هاي بيابان گناه داشته باشد خدا بيامرزد. و در روايت ديگر به جاي هزار مرتبه توحيد صد مرتبه وارد شده است. شيخ و سيد بعد از نماز اين دعا را نقل کرده‏اند: " ياالله ياالله ياالله يا رحمان ياالله يا رحيم ياالله يا ملک ياالله يا قدوس ياالله يا سلام ياالله يا مؤمن ياالله يا مهيمن ياالله يا عزيز ياالله يا جبار يا الله يا متکبر ياالله يا خالق ياالله يا بارئ ياالله يا مصور ياالله يا عالم ياالله يا عظيم ياالله يا عليم ياالله يا کريم ياالله يا حليم ياالله يا حکيم ياالله يا سميع ياالله يا بصير ياالله يا قريب ياالله يا مجيب ياالله يا جواد ياالله يا ماجد ياالله يا ملي ياالله يا وفي ياالله يا مولي ياالله يا قاضي ياالله يا سريع ياالله يا شديد ياالله يا رئوف ياالله يا رقيب ياالله يا مجيد ياالله يا حفيظ ياالله يا محيط ياالله يا سيدالسادات ياالله يا اول ياالله يا آخر ياالله يا ظاهر ياالله يا باطن ياالله يا فاخر ياالله يا قاهر يا الله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا ودود ياالله يا نور ياالله يا رافع ياالله يا مانع ياالله يا دافع ياالله يا فاتح ياالله يا نفاح [نفاع] ياالله يا جليل ياالله يا جميل ياالله يا شهيد ياالله يا شاهد ياالله يا مغيث ‏ياالله يا حبيب ياالله يا فاطر ياالله يا مطهر ياالله يا ملک ياالله يا مقتدر ياالله يا قابض ياالله يا باسط ياالله يا محيي ياالله يا مميت ‏ياالله يا باعث‏ ياالله يا وارث ياالله يا معطي ياالله يا مفضل ياالله يا منعم ياالله يا حق ياالله يا مبين ياالله يا طيب ياالله يا محسن ياالله يا مجمل ياالله يا مبدئ ياالله يا معيد ياالله يا بارئ ياالله يا بديع ياالله يا هادي ياالله يا کافي ياالله يا شافي ياالله يا علي ياالله ياعظيم ياالله يا حنان ياالله يا منان ياالله يا ذاالطول ياالله يا متعالي ياالله يا عدل ياالله يا ذاالمعارج ياالله يا صادق ياالله يا صدوق ياالله يا ديان ياالله يا باقي ياالله يا واقي ياالله يا ذاالجلال ياالله يا ذاالاکرام ياالله يا محمود ياالله يا معبود ياالله يا صانع ياالله يا معين ياالله يا مکون ياالله يا فعال ياالله يا لطيف ياالله يا غفور ياالله يا شکور ياالله يا نور ياالله يا قدير ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله اسالک ان تصلي علي محمد و آل محمد و تمن علي برضاک و تعفو عني بحلمک و توسع علي من رزقک الحلال الطيب من حيث احتسب و من حيث لا احتسب فاني عبدک ليس لي احد سواک ولا احد اساله غيرک يا ارحم الراحمين ما شاء الله لا قوة الا بالله العلي العظيم.
پس به سجده مي‏روي و مي‏گويي: ياالله ياالله ياالله يا رب يا رب يا رب يا منزل البرکات بک تنزل کل حاجة اسالک بکل اسم في مخزون الغيب عندک والاسماء المشهورات عندک المکتوبة علي سرادق عرشک ان تصلي علي محمد وآل محمد وان تقبل مني شهررمضان و تکتبني من الوافدين الي بيتک الحرام و تصفح لي عن الذنوب العظام و تستخرج لي يا رب کنوزک يا رحمان."
9- چهارده رکعت نماز اقامه کند. بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت بعد از حمد، يک بار آيةالکرسي و سه مرتبه توحيد خوانده شود. براي هر رکعت، ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر که در آن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء مي شود.
10- شيخ در مصباح فرموده که در آخر شب غسل کن و بر سجاده خود تا طلوع فجر بنشين و عبادت کن.

اعمال روز عيد:

1- بعد از نماز صبح و نماز عيد آن تکبيراتي را که در شب عيد ذکر شد، گفته شود.
2- پرداخت زکات فطره پيش از نماز عيد.
4- انجام غسل روز عيد. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عيد است. در هنگام غسل بگو: " اللهم ايمانا بک و تصديقا بکتابک واتباع سنة نبيک محمد صلي الله عليه و آله." و پس از غسل بگو:" اللهم اجعله کفارة لذنوبي و طهر ديني اللهم اذهب عني الدنس."
5- براي اقامه نماز عيد لباس نيکو پوشيده و از عطر استفاده نماييد.
6- پيش از نماز عيد، در اول روز افطار کني. و بهتر آن است که به خرما يا به شيريني باشد. و شيخ مفيد فرموده مستحب است خوردن مقدار کمي از تربت‏ سيدالشهداء عليه السلام که براي هر دردي شفا است.
7- قبل از خروج از منزل براي نماز عيد، دعايي را که از امام باقر عليه السلام روايت شده را بخواني: " اللهم من تهيا في هذااليوم او تعبا او اعد واستعد لوفادة الي مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطاياه فان اليک يا سيدي تهيئتي و تعبئتي و اعدادي و استعدادي رجاء رفدک و جوائزک و نوافلک و فواضلک و فضائلک و عطاياک و قد غدوت الي عيد من اعياد امة نبيک محمد صلوات الله عليه و علي آله و لم افد اليک اليوم بعمل صالح اثق به قدمته ولا توجهت ‏بمخلوق املته ولکن اتيتک خاضعا مقرا بذنوبي و اسائتي الي نفسي فيا عظيم يا عظيم يا عظيم اغفرلي العظيم من ذنوبي فانه لا يغفرالذنوب العظام الا انت ‏يا لا اله الا انت ‏يا ارحم الراحمين."
8- اقامه نماز عيد.
9- زيارت امام حسين عليه السلام.
10- دعاي ندبه خوانده شود. سيد بن طاوس فرموده که چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگويد:" اعوذ بک من نار حرها لا يطفي و جديدها لا يبلي وعطشانها لا يروي" پس گونه راست را بر خاک بگذارد و بگويد:" الهي لا تقلب وجهي في النار بعد سجودي وتعفيري لک بغيرمن مني عليک بل لک المن علي" سپس گونه چپ را بر خاک بگذارد و بگويد: " ارحم من اساء واقترف واستکان واعترف" پس به حال سجده شود و بگويد:" ان کنت‏ بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فليحسن العفو من عندک يا کريم " پس از آن صد بار بگويد: العفو العفو.

((عيدسعيدفطربرايرانيان ومسلمانان مبارزايراني مبارک باد))

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبسایت مجاهدین پارسیان ایران- سلسله آموزشي واطلاع رساني
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    پارسيان 100چه سايتي است؟
    نام اعضا(مهم):

      نام عضا(مهم):

      ا-ح

      ف-ح

      ع-ب

      م-ج

      د-ا

      ع-م

      ر-د

      م-د

      و-ص

      ن-ص

      ع-ص

      ن-ک

      ف-م

      ن-چ

      س-د

      ا-م

      ح-ع

      ج-خ

      و...

    16آذر- روزدانشجو

    16آذر- روز دانشجو

    گرامی داشت دانشجویان شهید 

    ذانشگاه تهران


    آمار سایت
  • کل مطالب : 47
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 101
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 112
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 125
  • بازدید ماه : 121
  • بازدید سال : 390
  • بازدید کلی : 4,317
  • اخبارپارسیان100

    توجه:

    اخبارپارسیان100 

    از این پس بطور ویدیو پخش می شود.

    برای بهتر دیدن ویدیو هابه صفحه ی اصلی

    وبسایت مراجعه نمایید.