اخبارپارسيان۱۰۰
لحظه به لحظه با تحولات فلسطین
مذاکرات آتشبس در غزه فردا آغاز میشود
نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی حملات گسترده نظامی خود را که از بامداد روز سهشنبه (17 تیر) تحت عنوان «صخره سخت» علیه نوار غزه آغاز کرد، با مقاومت گروههای فلسطینی در قالب عملیات «بنیان مرصوص» و «العصف المأکول» رو به رو شد. این تجاوز تا پایان روز 24 بیش از 1600 شهید و بیش از 8000 مجروح بر جای گذاشت.
نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی حملات گسترده نظامی خود را که از بامداد روز سهشنبه (17 تیر) تحت عنوان «صخره سخت» علیه نوار غزه آغاز کرد، با مقاومت گروههای فلسطینی در قالب عملیات «بنیان مرصوص» و «العصف المأکول» رو به رو شد. این تجاوز تا پایان روز 24 بیش از 1500 شهید و بیش از 8000 مجروح بر جای گذاشت.
به گزارش«تابناک»، دیروز تنها ساعاتی پس از آغاز آتش بس 72 ساعته در غزه ارتش رژیم صهیونیستی این توافق را نقض و چندین نقطه در نوار غزه را گلوله باران کرد. در حملات توپخانهای و هوایی رژیم صهیونیستی به شرق رفح، واقع در نوار غزه و بویژه مناطق"النصر"،"المطار" ،"البلبیسی" و"البیوک"دست کم 100 فلسطینی شهید و400 تن مجروح شدند.
حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پی ناپدید شدن یک نظامی صهیونیست در رفح آغاز شده است که گمان میرود توسط گروههای مقاومت ربوده شده باشد.گروههای مقاومت فلسطینی تایید کردهاند که یک نظامی صهیونیست را در گذرگاه کرم ابو سالم در مرز نوار غزه با سرزمینهای اشغالی ربودهاند. رژیم صهیونیستی در پیامی به سازمان ملل ابلاغ کرده است که به دنبال ناپدید شدن یک نظامی اسرائیلی در رفح، توافق آتش بسرا ملغی میداند و حملات خود به غزه را از سر گرفته است.
شنبه:
15:55- دو فلسطینی دیگر در غزه به شهادت رسیدند / شبکه المیادین، دقایقی پیش از شهادت دو فلسطینی در پی بمباران منطقه "الزیتون" غزه توسط جنگندههای ارتش رژیم صهیونیستی خبر داد
15:49- گردانهای قسام، یک نظامی صهیونیست را در غزه از پای درآوردند / به گزارش العهد، تک تیراندازهای شاخه نظامی حماس، امروز یک نظامی صهیونیست را در منطقه "جبالیا" هدف قرار داده و از پای درآوردند
15:42- مذاکرات آتشبس در غزه فردا آغاز میشود / شبکه تلویزیونی القدس گزارش داد: مذاکرات غیرمستقیم آتشبس بین دو هیات اسرائیلی و فلسطینی در قاهره صبح فردا آغاز میشود
14:51- یک نظامی صهیونیست در حمله مبارزان فلسطینی زخمی شد / روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست" گزارش داد: این نظامی در حمله خمپارهای به شهر "اشکول" زخمی شد
14:36- هیات تشکیلات خودگردان فلسطین برای گفتگو درباره آتشبس، رامالله را به مقصد مصر ترک کرد / روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" گزارش داد: این هیات که توسط محمود عباس تعیین شده، پیش از قاهره، احتمالا توقفی در اردن خواهد داشت
14:29- مبارزان فلسطینی چهار خمپاره به شهر اشغالی "اشکول" شلیک کردند / روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" ضمن انتشار این خبر به تلفات و خسارات احتمالی این حمله اشارهای نکرد
14:19- تحلیلگر سابق سازمان سیا: سیاستمداران آمریکایی از اسرائیل انتقاد نمیکنند / پایگاه"میدل ایست آنلاین" در گزارشی به قلم "پل پیلار"، نوشت: هر کسی که اخبار مربوط به کشتار غیرنظامیان را در غزه شنیده و ذرهای انسانیت دارد امیدوار است هر چه زودتر آتشبس برقرار شود
14:06- هزاران آمریکایی نسبت به نحوه انعکاس فجایع غزه در شبکههای تلویزیونی آمریکا اعتراض کردند / به گزارش "فلسطین الیوم"، مردم آمریکا با تجمع در برابر مقر شبکههای "سیانان" و "فاکس نیوز"، در نیویورک با محکومیت حملات اسرائیل به غزه، به پوشش جانبدارانه رسانهها از رژیم صهیونیستی اعتراض کردند
13:57- السیسی: طرح آتش بس مصر فرصتی حقیقی برای توقف خونریزی در غزه است / به گزارش الان، رئیسجمهور مصر در نشست خبری با نخستوزیر ایتالیا در قاهره گفت: اقدامات مصر برای پایان بحران غزه پیش از حمله زمینی اسرائیل آغاز شده بود و اگر از ابتدا اجرا میشد خونهای زیادی ریخته نمیشد
13:53- وزیر گردشگری رژیم صهیونیستی: هیچ یک از اهداف حمله به غزه، تاکنون عملی نشده است / "عوزی لاندو " به شبکه دو تلویزیون این رژیم گفت: قابل قبول نیست که یک گروه بسیار کوچک مانند حماس بتواند چنین خسارتهایی-از جمله بستن فرودگاه بینالمللی بن گوریون- بر اسرائیل وارد کند
13:30- المیادین: صهیونیستها از احتمال اقدام حزب الله به حفر تونل در مرز لبنان با اسرائیل به وحشت افتاده اند/ سناتور جان مک کین : اسرائیل هر چه نیاز داشته باشد، دریغ نخواهیم کرد/ بی بی سی عربی: ماجرای نظامی مفقود اسرائیلی مقامات تل آویو را سردرگم کرده است
12:57- نتانیاهو: آمریکا نسبت به اظهارنظر من درباره حماس تردید نکرده و به من اعتماد کند / نخستوزیر رژیم صهیونیستی در تماس تلفنی با سفیر آمریکا در تلآویو از تردیدها درباره ربایش نظامی اسرائیلی توسط حماس انتقاد کرد و گفت: آمریکا و دیگر کشورها باید از عملیات ما در غزه حمایت کنند
12:49- هفت نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در غزه زخمی شدند / به گزارش پایگاه صهیونیستی "والاه"، هفت نظامی "اسرائیلی" شب گذشته در درگیری با نیروهای مقاومت فلسطینی در غزه زخمی شدند
12:30- آیت الله شیخ عیسی قاسم: امروز مواضع اعراب بیشتر به نفع اسرائیل است/ روسیا الیوم: غزه در اثر حملات اسرائیل به حدی ویران شده که اهالی منازل خود را پیدا نمی کنند/ بیمارستان النجار رفح با خاک یکسان شد
12:24- نخستوزیر سابق فرانسه ضمن محکوم کردن "کشتار" در غزه، از سکوت دولت فرانسه انتقاد کرد / به گزارش روزنامه فیگارو،"دومینیک دوویلپن" افزود: زمان بالا بردن صدا در برابر کشتاری که در غزه در جریان است، همین امروز است و من با صدای بلند فریاد میزنم که این یک وظیفه برای فرانسه است
11:53- تحلیلگر سرشناس عرب: پادشاه عربستان حتی یک واژه درباره اسرائیل متجاوز سخن نگفت / به گزارش شبکه العالم ،"عبدالباری عطوان" افزود: سران کشورهای مسیحی آمریکای لاتین، سفارتخانههای اسرائیل را بستند و سفرا را اخراج کردند ولی ما حتی از یکی از سران عرب نشنیدیم که چنین کاری بکنند
11:13- کانال دوم رژیم صهیونیستی:پادشاه عربستان همپیمان ماست / در گزارش این شبکه صهیونیستی آمده است: ملک عبدالله در سخنان خود اسرائیل را محکوم نکرد، بلکه حماس را به عنوان گروه تروریستی محکوم کرد
10:23- گردان "قسام" شهر حیفا را هدف حملات موشکی خود قرار داد / به گزارش شبکه "الحدث"، گردان عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس صبح امروز شهر حیفا در اراضی اشغالی را با موشک "ار ۱۶۰" هدف قرار داد
10:02- رئیسجمهور نیکاراگوئه: پاپ فرانسیس باید "شیاطین" را از وجود نتانیاهو خارج کند / به گزارش شبکه "راشا تودی"، "دانیل اورتگا" افزود: جامعه بینالمللی باید به خاطر اقدام نظامی اسرائیل در نوار غزه تحریمهایی را علیه تلآویو وضع کند
09:58- کنگره آمریکا با اختصاص بودجه برای تقویت سامانه "گنبد آهنین" موافقت کرد / به گزارش الجدید، مجلس نمایندگان آمریکا جمعه شب با ۳۹۵ رای موافق با تخصیص بودجه ۲۲۵ میلیون دلاری برای تقویت سامانه گنبد آهنین به منظور جلوگیری از اصابت موشکهای حماس به اراضی اشغالی موافقت کرد
09:43- لبنانیها با تظاهرات مقابل سفارت مصر خواستار لغو محاصره غزه شدند / به گزارش پایگاه خبری "العهد"، مردم لبنان روز گذشته در اعتراض به عدم بازگشایی گذرگاه رفح در مرز با غزه، مقابل سفارت مصر در بیروت تظاهرات کردند
09:39- بیمارستان "رفح" به دلیل حملات سنگین صهیونیستها تخلیه شد / روزنامه صهیونیستی "یدیعوتآحارونوت" بدون اشاره به جزئیات بیشتر این خبر را منتشر کرد/ شهر رفح از روز گذشته صحنه حملات وحشیانه نظامیان رژیم صهیونیستی بوده است
09:26- گردان قسام، تلآویو را هدف حملات موشکی قرار داد / به گزارش شبکه العالم، گردان "عزالدین قسام"، شاخه نظامی حماس صبح امروز با سه موشک ۱۰۷، تلآویو را هدف قرار داد
09:23- "الشرق الاوسط": غزه غرق در خون است؛ ای عربها افتخارات شما کجا رفته؟! / این روزنامه چاپ لندن نوشت: امت عربی از سال ۱۹۴۸ تاکنون شاهد تجاوزات رژیم صهیونیستی به خود بوده اما جز شعارهای توخالی هیچ اقدامی برای مقابله با آن انجام نداده و نمیدهد
09:10- گردانهای قسام: اطلاعاتی درباره سرباز ناپدید شده رژیم صهیونیستی در اختیار نداریم / به گزارش المنار، شاخه نظامی حماس در بیانیهای اعلام کرد: هیچ اطلاعاتی درباره ناپدید شدن سرباز صهیونیست و مکان حضور و یا شرایط ربوده شدن وی را در اختیار ندارد
08:53- اوباما خواستار "آزادی فوری" نظامی اسیر رژیم صهیونیستی شد / به گزارش آسوشیتدپرس وی گفت: حمله به نظامیان اسرائیلی را که منجر به شکسته شدن آتشبس شد، محکوم میکنم/ اگر اسرائیل و جامعه بینالمللی درباره متعهد ماندن حماس به تعهداتش اطمینان نیابند، بازگرداندن آتشبس دشوار است
08:37- وزیر خارجه آمریکا، حماس را به نقض آتشبس ۷۲ ساعته متهم کرد / به گزارش رویترز "جان کری" مدعی شد: نقض آتشبس "اقدامی شوکآور" بود/ خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط نظامی ربوده شده اسرائیلی هستیم/ جامعهبینالمللی تلاشها برای نابودی تونلهای حماس را دو چندان کند
08:32- تعداد شهدای فلسطینی به ۱۶۴۳ نفر رسید / به گزارش اسکای نیوز، روز گذشته ۱۶۰ فلسطینی در غزه به شهادت رسیدند/ تعداد شهدای فلسطینی در غزه از ابتدای حملات رژیم صهیونیستی تاکنون به ۱۶۴۳ نفر افزایش یافت
01:14- جنگنده های رژیم صهیونیستی مرز میان نوار غزه و مصر و شرق رفح را بمباران کردند
01:13- گردان المجاهدین اعلام کرد که یک بالگرد جنگی ارتش رژیم صهیونیستی را در شرق خان یونس در جنوب نوار غزه با موشک ضدهوایی هدف قرار داده است
01:12- وزارت امور داخلی نوار غزه از رفع مشکل عبور فلسطینیان از گذرگاه رفح خبر داد
00:59 آمار شهدای غزه از 1600 تن گذشت.
جمعه :
23:44 «داود اغلو» حماس را عامل نقض آتش بس دانست
23:15 اوباما هم خواستار آزادی نظامی صهیونیست شد
23:13 حمله صهیونیستها به تظاهرات در کرانه باختری/یک شهید و 15 زخمی
22:51 فلتمن: پس از اسارت نظامی اسرائیل بازگشت به نقطه اول دشوار خواهد بود
22:28 34 نظامی صهیونیست راهی بیمارستان شدند
22:27 تصویب طرح اضطراری کمک به «گنبد آهنین» اسرائیل در مجلس سنا
21:49 پنتاگون: محکوم کردن حمله اسرائیل و کمک نظامی به این رژیم تناقضی با یکدیگر ندارند
تحرک جدید بارزانی برای تجزیه عراق
اقدامات تفرقه افکنانه و تجزیه طلبانه مسعود بارزانی ر ئیس اقلیم کردستان بر مشکلات عراق افزوده است. چندی پیش وی اعلام کرده بود که در آینده «مژده» جدایی منطقه کردستان عراق را اعلام خواهد کرد
بیش از دو دهه است که منطقه کردستان عراق توانسته به صورت منطقهای و با داشتن دولت و در قالب عراق فدرال اداره شود. اینک عراق، جنگی پیچیده با تروریستها دارد. هر روز از خلال اخبار میتوان خبرهای ناگواری از بمبگذاری و عملیات انتحاری در گوشهوکنار عراق شنید و دید.
با این حال اقدامات تفرقه افکنانه و تجزیه طلبانه مسعود بارزانی ر ئیس اقلیم کردستان بر مشکلات عراق افزوده است. چندی پیش وی اعلام کرده بود که در آینده «مژده» جدایی منطقه کردستان عراق را اعلام خواهد کرد.
به گزارش «تابناک»،در این چارچوب بعد از هجوم تروریست های داعشی به عراق فعالیت های بارزانی برای تجزیه عراق افزایش پیدا کرده است. این اقدامات تا جایی ادامه پیدا کرد که مسعود بارزاني عنوان كرد كه در صورت پافشاري دولت عراق بر مواضع كنونياش و عدم مشاركت ديگر گروهها در تصميمگيريهاي كلان، كردهاي عراق از اين كشور جدا خواهند شد.
وی برای اجرایی کردن تجزیه کردستان عراق به پارلمان کردستان عراق دستور داد که شیوه جدایی و تجزیه از دولت قانونی عراق را بررسی کند. اگرچه بعد از تحولات عراق از جمله انتخاب رئیس جمهور و مخالفت علنی ایران و امریکا نسبت به جدایی کردستان عراق این موضوع کم کم به فراموشی سپرده شده بود.
با این حال دوباره مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق در بیانیهای که درخصوص بازدید وی از پایگاههای پیشمرگهای کرد در جلولا، السعدیه و کرمیان در استان دیالی صادر شد، اعلام کرد: ماموریت پیشمرگها بزرگ و تاریخی بوده و جان خود را فدا میکنند تا مردم کرد در امنیت زندگی کنند. به همین دلیل ادامه راه کردستان مرتبط با وجود این نیروها است.
وی افزود: شرایط پیشمرگها بهبود خواهد یافت و آنها به سلاح و تجهیزات پیشرفته مجهز خواهند شد و در هر شرایطی ما باید کاملا آماده باشیم.
بارزانی تصریح کرد: برخی در بغداد درخصوص استقرار نیروهای پیشمرگ در این مناطق سخن میگویند اما اگر پیشمرگها در این مناطق مستقر نشده بودند سرنوشت این مناطق چه میشد و چه کسی در حال حاظر کنترل آنها را در اختیار داشت؟
رئیس اقلیم کردستان عراق گفت: پس از سقوط نظام سابق عراق ما دست به تلاشهای بسیاری زدیم و بسیار تلاش کردیم تا یک عراق دموکرات تشکیل دهیم و عراق یکپارچه باقی بماند. اما در حال حاضر با صراحت هرچه تمام تر میگویم که ما نمیتوانیم هیچ کاری انجام دهیم و هرچه که میتوانستیم به عراق ارائه دادیم و نمیتوانیم منتظر سرنوشتی نامعلوم بمانیم.
وی خاطرنشان کرد: اقلیم کردستان در دو مسیر گام برمیدارد که مسیر نخست کمک به روند سیاسی در عراق است و در همان حال ما برای تعیین سرنوشت مردم کردستان عمل میکنیم.
تلاش سعودیها برای اقدام نظامی علیه ایران تا کی ادامه مییابد؟
اقدامات گروههای تروریست تکفیری در عراق و سوریه و پیشرویهای این گروهها در بخشهایی از این دو کشور، این روزها به یکی از مهمترین دغدغههای امنیتی در خاورمیانه تبدیل شده است. در این میان، عربستان سعودی در حالی نسبت به جنایات این گروهها سکوت کرده و حتی در عمل از آن حمایت میکند که در پشت پرده، همچنان تلاش دارد بیشترین ضربه ممکن را به منافع ایران در منطقه وارد کند.
اقدامات گروههای تروریست تکفیری در عراق و سوریه و پیشرویهای این گروهها در بخشهایی از این دو کشور، این روزها به یکی از مهمترین دغدغههای امنیتی در خاورمیانه تبدیل شده است. در این میان، عربستان سعودی در حالی نسبت به جنایات این گروهها سکوت کرده و حتی در عمل از آن حمایت میکند که در پشت پرده، همچنان تلاش دارد بیشترین ضربه ممکن را به منافع ایران در منطقه وارد کند.
به گزارش «تابناک»، رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا در زمان بوش پسر، به تازگی کتاب خاطرات خود را منتشر کرده است. وی در این کتاب، خاطرات خود را از دیدارهای خود با پادشاه عربستان نقل میکند و میگوید، ملک عبدالله از وی خواست آمریکا نه تنها علیه اهداف هستهای ایران، بلکه علیه همه مراکز نظامی این کشور حمله نظامی همه جانبهای انجام دهد.
ملک عبدالله در این دیدار تهدید کرد، در صورتی که آمریکا به ایران حمله نکند، ریاض برای پاسداری از منافع خود، کارهای لازم را مستقل از دولت واشنگتن در پیش خواهد گرفت.
آیا پادشاه عربستان چنین حرفی زده است؟ گیتس یک مقام رسمی دولت امریکا بوده که این اظهارات را مطرح میکند. وی در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ مسئولیت وزارت دفاع آمریکا را بر عهده داشت. او از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در دوره ریاست جمهوری بوش پسر و همچنین در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، وزیر دفاع آمریکا بود؛ بنابراین، چگونه میتواند اظهارات خلافی بر زبان بیاورد؟
از سوی دیگر، در حالی که ماهها از انتشار این کتاب میگذرد، چرا پادشاه عربستان سکوت کرده است؟ آیا سکوت مقامات سعودی دلیلی بر تأیید گفتههای گیتس نیست؟
در تاریخ انقلاب اسلامی، این نخستین بار نیست که عربستان دشمنی خود را علیه ایران نشان میدهد، بلکه در حمله عراق به ایران هم تحریکات دولت عربستان بیتأثیر نبود. صدام پس از اینکه از حمله به ایران چیزی به دست نیاورد، به کویت حمله کرد و گفت، عربستان به قولهایی که به او در حمله به ایران داده بود، وفا نکرده است.
پس از آن، در سال ۲۰۰۳ و در جریان مقدمهچینی آمریکا برای حمله به عراق و سرنگونی صدام نیز این رویکرد خصومتآمیز سعودیها نسبت به ایران آشکار شد.
بنا بر خاطرات مقامات آمریکایی که سالها پس از آن تاریخ منتشر شده، در شرایطی که دولت بوش به افغانستان حمله کرده و در حال برنامه ریزی برای اقدام نظامی بعدی خود در عراق بود، دولت عربستان درخواست کرده بود پیش از عراق، واشنگتن در آغاز نسبت به حمله به ایران اقدام کند.
به تازگی در اسناد منتشره در سایت افشاگر «ویکی لیکس» نیز اشاره شد که ملک عبدالله در آوریل ۲۰۰۸ به رایان کراکر، سفیر وقت آمریکا در عراق و همچنین ژنرال دیوید پترائوس، رئیس فرماندهی مرکزی ایالات متحده گفته بود، واشنگتن باید نسبت به حمله به ایران اقدام کرده و «سر افعی را قطع کند».
اکنون پرسش اینجاست که آیا مسئولان کشور نمیخواهند ـ خصوصی یا اگر مصلحت باشد آشکارا ـ به این کینهتوزیهای عربستان اشاره کنند؟
پرسش مهم دیگری که مطرح میشود، این است که چرا دولت عربستان و شخص پادشاه این کشور در پس بیشتر ناامنیهای منطقه دیده میشود؟ هیچ کس نیست که عربستان را عامل شورش تروریستها علیه دولت سوریه نداند. حمله مستقیم تانکهای عربستان به مردم بحرین و جلوگیری از دموکراسی در این سرزمین و نقش پشت صحنه عربستان در شکست بیداری اسلامی و مهمتر از همه، حمایتهای بیدریغ چند سال اخیر از بعثیهای عراق و نیز گروه تروریستی داعش طی روزهای اول حمله به عراق، بیانگر ماجراجوییهای چند دهه اخیر دولت عربستان است که با تمام تلاشی که برای مخفی کردن خود در پشت این حوادث انجام داده، آشکار شده و بسیاری از دولتها وسیاستمداران به آن اگاهی یافتهاند.
جالب اینکه به تازگی حتی برخی چهرههای سیاسی سعودی نیز آشکارا به نقش دولت خود در ایجاد و بال و پر دادن به داعش اعتراف میکنند؛ برای نمونه، اواسط ماه گذشته عیسی الغیث، عضو مجلس مشورتی عربستان با اذعان به اینکه داعش ساخته و پرداخته کشورش است، گفت هنوز هم بخشهایی در عربستان هستند که از القاعده و داعش پشتیبانی میکنند.
بنابراین و با توجه به این مطالب، به نظر میرسد یک کمیته تحقیق باید درسطح سازمان کنفرانس اسلامی یا سازمان ملل ویا مراکز مستقل بینالمللی شکل بگیرد و دخالت پادشاه و دولت عربستان را ـ که عمدتاً از طریق سازمان اطلاعاتی این کشور طراحی و پیگیری میشود ـ برای افکار عمومی جهان اسلام مشخص کنند.
دلایل سکوت غرب در مقابل درگیریهای خونبار در لیبی
در شرایطی که این روزها، از یک سو جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و از سوی دیگر، ادامه تهاجم نیروهای تکفیری در عراق، بخش عمده توجه محافل رسانهای و همچنین سیاسی بین المللی را از آن خود کرده است، در گوشهای دیگر از خاورمیانه، یعنی لیبی اوضاع بسیار آشفته است. در این میان، به نظر میرسد قدرتهای بزرگ جهانی تمایل خاصی به توجه به این موضوع از خود نشان نمیدهند.
در شرایطی که این روزها، از یک سو جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و از سوی دیگر، ادامه تهاجم نیروهای تکفیری در عراق، بخش عمده توجه محافل رسانهای و همچنین سیاسی بین المللی را از آن خود کرده است، در گوشهای دیگر از خاورمیانه، یعنی لیبی اوضاع بسیار آشفته است. در این میان، به نظر میرسد قدرتهای بزرگ جهانی تمایل خاصی به توجه به این موضوع از خود نشان نمیدهند.
به گزارش «تابناک»، سایت تحلیلی «المانیتور» در مطلبی به بررسی اوضاع جاری در کشور لیبی پرداخته و اشاره میکند، در حالی که در پی درگیری گروههای شبه نظامی، اوضاع در این کشور به سرعت رو به وخامت بیشتر میگذارد، جامعه بین المللی درباره این موضوع سکوت کرده است.
در این مطلب آمده است: طرابلس در آتش میسوزد. آتش سوزی گستردهای که ۲۷ ژوئیه و در جریان درگیری میان گروههای شبه نظامی رقیب در مسیر فرودگاه مرکزی این شهر آغاز شد، به دو مخزن بزرگ سوخت رسید و نیروهای دولتی نتوانستهاند در مهار کامل این آتش سوزی موفق عمل کنند.
نه تنها نیروهای آتش نشانی لیبی که برای مهار آتش باید عملاً وارد یک منطقه جنگی شوند، در کار خود ناموفق بودهاند، بلکه درگیریها در این منطقه نیز تا روز چهارشنبه همچنان ادامه داشته است. حجم آتش سوری به حدی گسترده بود که شعله آن در تصاویر ماهوارهای نیز دیده می شد.
به جز خطرات فیریکی ناشی از آتش سوری، احتمال جدی اینکه دو منبع مهم سوختی طرابلس منفجر شده و از میان برود، سبب افزایش قیمت بنزین در پایتخت شده، به گونهای که بهای سوخت در حال حاضر حدود ۳۰ برابر بیش از حد معمول است.
مخزن سوختی برقه هم اکنون در کنترل شناخته شدهترین شبه نظامیان لیبی است که به شهر شرقی زینتان تعلق دارند. این شبه نظامیان، مشغول مبارزه با گروه دیگری از نیروهای شبه نظامی متعلق به مصراته بودهاند و نخستین درگیریها میان این دو گروه، در سیزدهم ژوئیه در فرودگاه طرابلس اتفاق افتاد. در حالی که گفته میشود اسامه الجوالی، وزیر دفاع پیشین به هماهنگی نیروهای زینتانی کمک میکند، صلاح بادی، نماینده سابق پارلمان، چنین مسئولیتی را در جبهه مقابل بر عهده دارد.
بادی در آغاز از سوی نوری ابو سهمین، رئیس کنگره ملی لیبی، به سمت رئیس اطلاعات ارتش منصوب شده بود؛ اما این انتصاب مورد پذیرش مقامات ارشد نظامی این کشور قرار نگرفت. وی در حال حاضر به هماهنگ کردن «نیروهای سپر لیبی» (یک گروه شبه نظامی که اسماً تحت کنترل عبدالسام العبیدی، رئیس ستاد ارتش است) مشغول است.
در این میان، در شرایطی که بادی و نیروهای وی در خیابانهای طرابلس مشغول نبرد هستند، کشت و کشتار در بقیه بخشهای کشور نیز مستمر ادامه دارد.
بنا بر آمارهای رسمی، از آغاز سال جاری میلادی تاکنون، ۶۵۰ تن به طور خشونت آمیزی به قتل رسیدهاند که ۳۴۸ مورد آن تنها در ماه جاری بوده است.
در بنغازی، درگیری میان نیروهای تحت رهبری خلیفه حفتر، ژنرال سابق و رئیس ستاد ارتش لیبی در زمان قذافی، روز به روز شکل خونبارتری به خود میگیرد. حفتر فعالیتهای خود را از ماه می و پس از آن آغاز کرد که گروههای شبه نظامی افراطی، از ضرورت تصفیه نیروهای نظامی سابق لیبی سخن گفتند. حفتر شماری از چهرههای سرشناس نظامی را نیز در حلقه خود دارد. وی هدف خود را ایجاد «شورای عالی نیروهای نظامی» در لیبی اعلام کرده است.
به هر حال، درگیریهای ۲۷ ژوئیه، دهها کشته بر جای گذاشت که برخی از چهرههای سرشناس گروه «انصار الشریعه»، از گروههای شبه نظامی افراط گرا در لیبی نیز در میان آنها بودند. بررسی صفحات این گروه در شبکههای اجتماعی، نشان میدهد که آنها هفته گذشته توانسته بودند به مجموعهای از اسلحه و مهمات دست یافته و آن را علیه دیگر گروهها مورد استفاده قرار دهند.
هم اکنون شرایط در بنغازی به حدی خطرناک شده که اعضای تازه انتخاب شده مجلس نمایندگان لیبی که پیش از این تصمیم گرفته بودند، مرکز فعالیت خود را از طرابلس به بنغازی انتقال دهند، اکنون به فکر یافتن محلی جدید افتادهاند که احتمالاً در شهر تبروک در مناطق شرقیتر لیبی خواهد بود.
اما با وجود همه این وقایع، واکنش جامعه بین المللی بسیار محدود بوده است. نمایندگان ویژه اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، مالت، اسپانیا، انگلیس و آمریکا تنها خواستار آتش بس فوری شدهاند و در ۲۳ ژوئیه نیز مایکل آرون، سفیر انگلیس، برای بحث درباره اهمیت خلع سلاح شبه نظامیان با نخست وزیر لیبی به گفتوگو پرداخت.
روز ۲۸ ژوئیه، دفتر نخست وزیری لیبی رسما از جامعه بین المللی درخواست کرد، برای مهار آتش سوری نسبت به ارسال کمک اقدام کنند. مقامات لیبی امیدوار بودند هواپیماهایی برای مهار آتش در اختیارشان گذاشته شود. اما این درخواست نیز مانند دیگر درخواستهای دولت لیبی، مورد توجه قرار نگرفت.
در حقیقت، هیچ کشوری هم اکنون نفع خاصی در کمک به دولت لیبی برای خود نمیبیند، زیرا همه بر این باورند که این دولت اقتدار واقعی ندارد. از سوی دیگر، نیروهای شبه نظامی مخالف دولت به سلاحهای ضد هوایی مجهزند و هیچ گونه مداخله خارجی را نیز برنمیتابند.
در این میان، نه تنها هیچ کار جدی برای کمک به دولت لیبی صورت نگرفته، بلکه کشورهای اتریش، هلند، آلمان، ژاپن، ترکیه و آمریکا سفارتخانههای خود را نیز در این کشور تعطیل کرده و کارکنان آن را فراخواندهاند. به نظر میرسد دیگر کشورهای غربی نیز هم اکنون در حال بررسی گزینه خروج از لیبی هستند.
بنابراین، با توجه به شرایط کنونی، انتظار میرود روند ناآرامیها در لیبی همچنان ادامه پیدا کند و سکوت و انفعال کشورهای غربی نیز تنها بر عمق و شدت درگیریها در این کشور خواهد افزود.
آدرس غلط نامه احمدینژاد درباره بدهی احتمالی اطرافیانش
نامه رئیس جمهور سابق به رئیس بانک مرکزی درباره اخبار مربوط به بدهی بانکی وابستگان دولت گذشته با واکنشهای مختلفی در روزنامهها روبهرو شده است. چندین روزنامه در سرمقالههای امروز خود از وجود دسیسهای بزرگ در پس حمله اسرائیل به غزه خبر دادهاند. نقش بانکها در معضلات اقتصادی کشور نیز از مطالب مهم اقتصادی روزنامههای امروز است.
نامه رئیس جمهور سابق به رئیس بانک مرکزی درباره اخبار مربوط به بدهی بانکی وابستگان دولت گذشته با واکنشهای مختلفی در روزنامهها روبهرو شده است. چندین روزنامه در سرمقالههای امروز خود از وجود دسیسهای بزرگ در پس حمله اسرائیل به غزه خبر دادهاند. نقش بانکها در معضلات اقتصادی کشور نیز از مطالب مهم اقتصادی روزنامههای امروز است.
آدرس غلط نامه احمدینژاد درباره بدهی احتمالی اطرافیانش
دنیای اقتصاد از جمله روزنامههایی است که «نامه دفتر احمدینژاد به سیف» را مورد اشاره قرار داده و نوشته: دفتر محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق کشور در نامهای به ولیالله سیف، رئیسکل بانکمرکزی خواستار انتشار عمومی نام بانک یا بانکهای پرداخت کننده و نیز تاریخ و مبلغ وامهای کلان به تفکیک اسامی اطرافیان رئیسجمهور دوره نهم و دهم شد.
در این نامه آمده است: مدتی است توسط شماری از فعالان سیاسی و رسانهای و معدودی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در رسانههای مختلف داخلی و خارجی، ادعا و اتهامی مبنیبر قرار داشتن نام اطرافیان دکتر احمدینژاد در فهرستی با استناد به «لیست محرمانه کمیته وصول مطالبات بانکمرکزی» مطرح و ارقامی در حد هزاران میلیارد تومان در این زمینه اعلام شده است؛ لکن تاکنون از سوی هیچ مرجع رسمی و ذیربط در این زمینه موضعگیری و اطلاعرسانی خاصی انجام نگرفته و همین عدمشفافیت بر شبهات و همچنین سوءاستفادههایی در فضای سیاسی و رسانهای کشور افزوده است.
شهروند در پاسخ در مطلبی با تیتر «ارسال نامه احمدینژاد به آدرس غلط» در این باره نوشته: البته به نظر میرسد این نامه به آدرس درستی فرستاده نشده چراکه همانطور که پیشتر اعلام شده بود، اسامی در اختیار قوه قضائیه است و رئیس کل بانک مرکزی در صورتی هم که اسامی را در اختیار داشت، انتشار آن در محدوده اختیاراتش نبوده و نیست. بنابراین دستور انتشار لیست که مهر فوقمحرمانه بر آن خورده است مسلما از سوی بانک مرکزی صادر نمیشود.
حال در چنین شرایطی که لیستی مجعول و بدون آدرس منتشر شده است و اطرافیان رئیسجمهوری را هدف گرفته و کسی هم آن را تأیید نمیکند، بهترین فرصت برای احمدینژاد فراهم شده است که اندک فضایی برای حضور رسانهای خود ایجاد کرده و اندکی از بار فشار برخی خبرهایی که این روزها از سوی مقامات و نهادهای مختلف درخصوص تخلفات دولت دهم منتشر میشود بکاهد. احمدینژاد به خوبی میداند که چنین لیستی هرگز منتشر نخواهد شد. چراکه اساسا آنگونه که او آدرس میدهد، این لیست وجود خارجی ندارد. احمدینژاد این را هم میداند که رئیسکل بانک مرکزی درخصوص انتشار لیست بدهکاران بانکی تصمیمگیر نهایی نیست، بنابراین به او نامه مینویسد نه به رئیس قوه قضائیه. چراکه احتمالا چند و چون پاسخ احتمالی رئیس قوه قضائیه با نامهاش را حدس میزند.
شرق نیز در یادداشتی با تیتر «مبارزه با فساد یا فاسد» به قلم سعید شیرکوند از مقامات دولت خاتمی به احمدینژاد حمله کرده و نوشته: نامه دفتر رئیسجمهور سابق به ریاست بانکمرکزی کشور که در آن برای رفع اتهام از اطرافیان احمدینژاد، درخواست انتشار اسامی، مبلغ و بانکهای وامدهنده مطرح شده، از آن جهت حایز اهمیت است که به نظر میرسد هنوز آقای احمدینژاد به عمق و ماهیت فساد در اقتصاد کشور پی نبرده است و همچنان از همان زاویهای به مسأله فساد اقتصادی مینگرد که در سالهای آغازین ریاست دولت نهم داشت. در آن سالها و حتی سال قبل از آنکه به عنوان نامزد ریاستجمهوری با مردم سخن میگفت همواره به این نکته تأکید میورزید که یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی ما فسادی است که در بخشهای اقتصادی کشور حاکم است و ایشان عزم آن دارند که با تمام قوا مقابل مفسدان بایستد اما از فحوای کلام ایشان و بعد در عمل نیز مشخص شد که ایشان نه تنها درک کامل و جامعی از فساد اقتصادی نداشته، بلکه تنها مبارزه با مفسدان و افراد فاسد را مدنظر دارد و حتی در این مسیر نیز با گمکردن هدف مبارزه با افراد فاسد، آدرس غلط نیز به جامعه دادهاند.
ادامه این روند به گونهای بود که بارها ایشان در مجامع عمومی و حتی نهادهای رسمی مانند مجلس بر این نکته تأکید میورزید که اسامی فاسدان اقتصادی در جیب من است و به زودی با این افراد برخورد قاطع خواهد شد هرچه جامعه انتظار کشیدند نه این اسامی اعلام شد و نه با این افراد برخورد قانونی صورت گرفت. مهمترین دلیل مسیر ناصحیح این موضوع آن بود که آقای احمدینژاد به این نکته نمیپرداخت که تمامی انسانها طبق گفته خداوند اگر در معرض فساد قرار گیرند ممکن است دچار آلودگی شوند. همانگونه که در مسائل اخلاقی بر این تأکید شده که باید زمینه گناه را از میان برد تا در صورت تمایل به گناه امکان انجام آن وجود نداشته باشد! در عرصه اقتصاد نیز مهمترین مسأله آن است که ما با فساد مبارزه کنیم و بررسی کنیم چه عواملی زمینههای شکلگیری شبکهها و افراد فاسد را ایجاد میکند. بر این اساس باید در یک نظام اقتصادی بر این نکته تأکید شود که اقتصاد را به گونهای ساماندهی کنیم که اگر کسی بخواهد دست به اقدامات فسادآلود بزند و با اخذ رشوه یا پورسانت و یا رانتهای گوناگون در اقتصاد کشور فساد ایجاد کند؛ زنگهای خطری در اقتصاد به صدا در آیند و چشمهای بینایی بر عملکرد اقتصاد نظارت کنند تا فساد از بین برود.
در پس حمله اسرائیل به غزه دسیسهای بزرگ نهفته است
روزنامههای امروز ضمن پرداختن به نقش کشورهای عربی در حمله اسرائیل به غزه، در چندین سرمقاله خود از نقشههای کلان زمینهساز این حمله خبر میدهند.
کیهان در بخشهایی از یادداشت روز خود با تیتر «جنگ مصر و عربستان علیه فلسطین» به قلم سعدالله زارعی در این باره نوشته است: جنگ جاری غزه بیش از آنکه جنگ رژیم صهیونیستی علیه ساکنان بیپناه و مقاومت قهرمانانه فلسطینیها باشد، جنگ رژیمهای مصر و عربستان علیه مردم مقاوم فلسطین است و بنظر میآید که حداقل از روز ششم جنگ، ارتش رژیم صهیونیستی به این جمعبندی عملیاتی رسیده بود که باید به جنگ پایان دهد کما اینکه انتقادات صریح وزیر خارجه آمریکا از ضعف توانایی تلآویو در مدیریت جنگ- که از شبکه فاکسنیوز پخش شد- بیانگر آن است که جمعبندی آنان نیز این بود که عملیات نظامی اسرائیل با همه دستبازی که ارتش آن دارد، نمیتواند به مقاومت فلسطینیها آسیب بزند. از این رو اسرائیلیها و آمریکاییها ـ براساس اسناد و شواهد زیاد ـ بعد از روز ششم جنگ دریافتند که این جنگی است با هزینه زیاد و فایده کم. اما با این حال جنگ تا امروز ادامه پیدا کرده و این نشان میدهد که اراده دیگری پشت این مسئله وجود دارد و صد البته این به آن معنا نیست که مسئولیت جنگ از روز ششم به بعد متوجه رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا نیست چرا که در طول این ۲۶ روز، اسرائیل عامل اصلی مباشر جنایات وحشیانه بوده و آمریکا در طول این دوره از اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل حمایت کرده و آن را حق تلآویو دانسته است.
دلایل مورد اشاره زارعی به طور خلاصه از این قرار است:
اولین شاهد اینکه جنگ غزه از روز ششم با یک اراده عربی دنبال شده است، طرح آتشبس که رژیم مصر پس از آغاز این جنگ ارائه کرد. جدای از اینکه ارائه سریع طرح آتشبس و سپس پذیرش بیقید و شرط رژیم صهیونیستی از نوعی هماهنگی قبلی خبر میداد در عین حال کاملاً واضح بود که طرف فلسطینی و به عبارتی ملت فلسطین آن را نمیپذیرد چرا که متضمن هیچ سودی برای آنان نبود.
شاهد دیگر نقش مصر در جنگ علیه فلسطینیها این است که یک هفته پس از آغاز جنگ و در حالی که طرح سه مادهای مصر بطور جدی مورد انتقاد واقع شده بود و شخصیتهای مسلمان و محافل عربی آن را ضعیف و غیرقابل قبول میدانستند، وزیر امور خارجه مصر هر نوع تغییر در طرح را مردود دانست و تأکید میکرد که هر مسئله دیگر باید پای میز مذاکره میان دو طرف تعیین شود.
شاهد دیگر این است که دولتهای مصر و عربستان و نیز تشکیلات خودگردان فلسطین که کاملاً با مصر، عربستان و رژیم صهیونیستی هماهنگ است، در آغاز این جنگ، از یک سو مقاومت فلسطین را بطور آشکار مسئول جنگ معرفی میکردند و از سوی دیگر وجود سلاح در غزه را عامل اصلی جنگهای سه گانه اسرائیل علیه غزه معرفی کرده و خواستار خلع سلاح غزه بودند. جالب این است که اسرائیل در این بحث هم یک گام از مصر، عربستان و تشکیلات خودگردان عقبتر بود، اسرائیلیها مسأله ضربه به توانایی تسلیحاتی و از میان برداشتن تونلها را مطرح میکردند در حالی که آن دو دولت و تشکیلات خودگردان روی مسأله خلع سلاح مقاومت تأکید داشتند!
متین مسلم نیز در بخشهایی از سرمقاله امروز شهروند با تیتر «مشکل جهان با اسراییل چیست؟» نوشته: جنگهای ٣٣روزه لبنان و ٢٢ روزه غزه، به مانند امروز تناسب چندانی با بهانههای اعلامی، وسعت عملیات و البته فضای سیاسی بینالمللی ایجادشده نداشت (سکوت) و همان زمان نیز همه چیز مشکوک به نظر میرسید. به ٨ دلیل؛
١ ـ نگاه آمریکاییها که در سخنان خانم رایس وزیر خارجه وقت ایالات متحده تجلی یافت. هنگامی که گفت نبردهای ٣٣ روزه درد زایمان خاورمیانه است.
٢ـ تجهیزات به کار گرفته شده و پیشآمادگی حیرتآور ارتش.
٣ ـ جابجاییهای نظامی، لجستیک گسترده و پشتیبانی وسیع نیروها،
۴ـ حمله به اهدافی که مشخص بود از ماهها قبل شناسایی شدهاند.
۵ـ فعالشدن کمپینگهای سیاسی جهانی دیپلماتیکی تلآویو ـ واشنگتن.
۶ ـ فعالشدن پروژههای ضدامنیتی و بروز ناامنیهای وسیع دو تا سه هفتهای در لبنان و بهخصوص بیروت قبل از جنگ ٣٣روزه.
٧- بستهشدن مرز رفح از سوی مصر یک هفته پیش از آغاز جنگ ٢٢روزه غزه.
٨ ـ و در نهایت عدم واکنش مورد انتظار از سوی جامعه عرب (البته پس از آغاز نبردها).
شرایط فعلی نیز چندان متفاوت نیست. امروز هم از دید نتانیاهو و کابینه امنیتی اسراییل با توجه به فضای مشابه باید بهانه و شرایطی مشابه برای جنگافروزی فراهم میشد. ظاهر قضیه کشته شدن ٣نوجوان شهرکنشین بود. اما تردیدی نیست، حتی اگر ٣ نوجوان ربوده شده به قتل نمیرسیدند و با قتل نوجوان فلسطینی بنزین روی آتش ریخته نمیشد، مطمئنا آنها بهانهای دیگر برای این جنگ پیدا میکردند.
بیایید یک بار دیگر شرایط قبل از هشتم ژوئیه و شروع جنگ نابرابر را بررسی کنیم. دو ماه قبل آغاز نبردها، اواخر آوریل کابینه اسراییل تشکیل و اعلام ائتلاف ملی میان محمود عباس با حماس را بهشدت محکوم و برای آقای عباس ضربالاجل قطع اتحاد با حماس را تعیین کرد. نتانیاهو تصریح کرد عباس میان صلح! و حماس یکی را باید انتخاب کند. حدود یک ماه ونیم بعد در ١٢ ژوئن ٣ نوجوان اسراییلی ناپدید شدند، ٢ هفته بعد اجساد آنها پیدا میشود و ٢۴ ساعت بعد نوجوان فلسطینی به طرز فجیعی به قتل میرسد. بهانه لازم و بیمبنا برای نتانیاهوی عصبانی با اعلام مسئول دانستن حماس فراهم شد.
حماس به رغم اینکه هیچ گاه عملیات خود علیه اسرائیل را انکار نکرده و مسئولیت اقدامات خود را به وضوح میپذیرد و به آنها هم افتخار میکند؛ هرگونه دست داشتن خود و نیروهای وفادار و حاشیهای مقاومت در این آدمربایی و قتلهای مشکوک را به شدت تکذیب کرد. اما نخستوزیر خشمگین از توافق آوریل فلسطینیان که انتظار آن را نداشت، تصمیم خود را برای جنگ گرفته بود.
مهدی محمدی نیز در شروع سرمقاله وطن امروز با تیتر «نگاه ژئوپلیتیکی به نبرد غزه» نوشته: نشانهای از اینکه نبرد در غزه بزودی پایان یابد، وجود ندارد. صهیونیستها از روز نخست که این تجاوز وحشیانه را آغاز کردند این موضوع را روشن کرده بودند که این بار قصد دارند چشم خود را روی فشار افکار عمومی به طور کامل ببندند و از هر ابزاری که در اختیار دارند برای رسیدن به هدفی که نام آن را «غیرنظامی کردن غزه» گذاشتهاند، استفاده کنند.
یووال دیسکین، رئیس سابق سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل یکی از کسانی است که در همان روزهای نخست جنگ، اهداف این جنایت جدید را شفاف کرد. براساس مقالهای که او در روزنامه یدیعوت آحارنوت نوشت و برخی اطلاعات پراکنده دیگر، میتوان نتیجه گرفت اسرائیل در این نبرد یک منظومه پلکانی از اهداف را تعقیب میکند که بنا ندارد جنگ را تا رسیدن به همه آنها متوقف کند و در این راه، هیچ هزینه انسانی، نظامی و سیاسی برای آن اهمیت نخواهد داشت.
این اهداف چنین است؛
۱- از بین بردن تونلهای متصلکننده غزه به سرزمینهای اشغالی
۲- از بین بردن سکوهای پرتاب موشک
۳- از بین بردن ذخیره موشکی حماس و جهاد اسلامی
۴- هدف قراردادن کادرهای کلیدی مقاومت
۵- ایجاد هزینه انسانی و نامحبوبسازی مقاومت در غزه
۶- علنیسازی ارتباطات پنهان اعراب با اسرائیل در خلال این بحران
۷- روی میز گذاشتن یک پیشنهاد با مضمون غیرنظامی شدن غزه در ازای لغو محاصره
۸- در نهایت باز کردن راهی برای سازش عربی- اسرائیلی به طور نهایی، حاکم کردن محمودعباس بر سرنوشت ملت فلسطین و به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی اعراب برای همیشه.
علت اینکه صهیونیستها در این جنگ حتی درباره مهمترین نقطه ضعف خود یعنی تلفات انسانی هم کاملا بیتفاوت هستند، دقیقا همین است که تصور میکنند هدف مهمی وجود دارد که برای رسیدن به آن میتوان حتی کشته شدن ۱۳۰ نظامی ظرف بیست و چند روز را هم پذیرفت. آنچه امروز در غزه رخ میدهد خروجی یک پروژه ۳ تا ۵ ساله در خاورمیانه است که برخی ابعاد آن هنوز هم آشکار نیست.
سهم پولهای سمی بانکها در رکود
دنیای اقتصاد نوشته است: حبس منابع بانکی در بخش مستغلات و شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به بانکها، موجب شکلگیری عارضهای در اقتصاد ایران شده است که از آن بهعنوان «تناقض نقدینگی» یاد میکنند. در این معادله با وجود آنکه حجم نقدینگی در سطح کلان از حجم بالایی برخوردار است، اما بنگاهها در تامین سرمایه در گردش با چالش روبهرو هستند. ساختار و مدیریت بانکها، تحمیل سیاستهای دستوری بر بازار پول و سیاستهای نادرست مالی از جمله عواملی هستند که موجب انحراف نظام بانکی از وظایف اصلی خود میشوند.
در این حالت بانکها با خروج بخشی از نقدینگی خود از چرخه اعتبار، اقدام به سرمایهگذاری در املاک و مستغلات میکنند. هدف از این اقدام که به داراییهای سمی معروف است، پوشش اسمی زیانهای ناشی از تحمیل سیاستهای تکلیفی عنوان میشود؛ اما این کار علاوه بر ناسالم کردن ترازنامه بانکها، موجب تعمیق رکود تورمی میشود؛ زیرا اختلال در نظام تامین مالی، محدودیت بنگاهها در عرضه تولید و خدمات و افزایش قیمتها را بهدنبال دارد. «دنیای اقتصاد» در گزارشی تحلیلی با ریشهیابی دلایل چنین رفتاری به بررسی سهم داراییهای مسموم در رکود تورمی و اثر ریسکهای ناشی از آن بر شبکه بانکی و اعتباری کشور پرداخته است.
رئیس سابق انجمن حسابداران ایران، وجود «داراییهای سمی» را در ترازنامه بانکها، یکی از دلایل تشدید رکود تورمی عنوان میکند. به گفته غلامرضا سلامی، این عارضه موجب شده که اقتصاد ایران با عارضهای به نام «تناقض نقدینگی» مواجه شود: یعنی با وجود حجم بالای نقدینگی در سطح «کلان»، در سطح «خرد» بنگاهها با مشکل سرمایه در گردش و نقدینگی مواجه هستند. این کارشناس مسائل مالی، علت ایجاد این معضل را «حبس شدن منابع توسط بانکها» میداند و به «کمرنگ شدن نقش بانکها در واسطهگری وجوه» اشاره میکند.
به گفته سلامی، بخش عمدهای از سودآوری بانکها در سالهای گذشته به دلیل ورود بانکها به بازار املاک و مستغلات در سالهای اخیر و افزایش شعب آنها بوده است که با افزایش ارزش داراییهای ثابت، به شکلی غیرواقعی بیانگر سودآوری آنها بود. در حالی که این کار موجب شده هم نسبت داراییهای آنها از سقف تعیین شده بیشتر شود و هم در صورت فروش، ارزش این داراییها بسیار کمتر از ارزش ثبت شده آنها خواهد بود.
در هفتههای اخیر نگاهها به جزء دوم عارضه «رکود تورمی» یعنی «خروج از رکود» جلب شده است. در این راستا، یکی از موضوعاتی که بهویژه در روزهای اخیر مورد تأکید قرار گرفته، «نقش بانکها در تامین مالی بنگاهها برای خروج از رکود» و ناتوانی بانکها در اجرای موثر این نقش بوده است. یکی از نقدهای مطرح شده به شبکه بانکی در این خصوص از سوی عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، صورت گرفت که تأکید را بیشتر بر «داراییها»ی شبکه بانکی قرار داد و با «سمی» نامیدن این داراییها، توضیح داد که این مسأله موجب «از کار افتادن توان بانکها در تسهیلاتدهی و تامین مالی» شده است. در رابطه با این موضوع، چندی پیش هفتهنامه «تجارت فردا» گفتوگویی را نیز با «غلامرضا سلامی»، رئیس پیشین انجمن حسابداران و از کارشناسان صاحبنظر در زمینه مسائل تامین مالی انجام داد و دیدگاههای وی را در رابطه با موضوع «داراییهای سمی بانکها» جویا شد. سلامی نیز در این گفتوگو بر این موضوع تأکید کرد که «بانکها منابع حاصل از سپردههای خود را بهصورت سالم، واسطهگری نکرده و به تسهیلات تبدیل نکردهاند، بلکه این منابع صرف داراییهایی در شبکه بانکی شده که عملا، جریان نقدینگی را دچار اختلال کرده است». بخشی از این داراییهای سمی که اخیرا نیز مورد تأکید بیشتری از سوی بانک مرکزی قرار گرفته، «املاک و مستغلات شبکه بانکی» و همچنین «سرمایهگذاری بانکها در شرکتهای وابسته» بوده است.
به گفته غلامرضا سلامی، در سالهای اخیر بخشی از منابع و سپردههای مردم از چرخه جریان وجوه در اقتصاد خارج شده است. در این زمینه، توجه به این نکته لازم است که اصولا نقش بانکها در یک سیستم اقتصادی، خلق پول است که از طریق «واسطهگری وجوه» صورت میگیرد. مکانیزم تبدیل پایه پولی به نقدینگی، ضریب فزاینده پولی و واسطهگری وجوه بانکها (دریافت سپردهها و پرداخت تسهیلات) است؛ بنابراین نقدینگی به میزان بسیار زیادی (به جز اسکناس و مسکوک موجود در دست افراد) به شکل سپردهها در اختیار بانکها است. بهطور معمول، بانکها حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از سپردههای دریافتی خود را به شکل تسهیلات، در اختیار متقاضیان منابع قرار میدهند که از این طریق، گردش مالی اقتصاد و جریان تامین منابع، به حرکت میافتد.
این کارشناس مسائل مالی با ذکر این نکته، نقش سیستم بانکی را در گردش نقدینگی، به یک «قلب» تشبیه میکند که خون مورد نیاز اقتصاد را به جریان میاندازد و بدون وجود این مکانیزم، حرکت اقتصاد متوقف میشود. به گفته او، اگر بخشی از منابع بانکها به طریقی حبس شود، در اصطلاح گفته میشود که تبدیل به پول سمی یا مسموم شده است. در کارکرد بانکها به عنوان واسط وجوه، سه چالش ممکن است بروز پیدا کند: «مطالبات معوق»، «تبدیل دارایی بانکها به املاک و مستغلات» و «سرمایهگذاری در شرکتهای وابسته».
کارشناسان معتقدند عوامل متعددی باعث شده که سپردهها و منابع بانکی از چرخه اعتباردهی برای تولید خارج شود: معضل نخست، ارقام بزرگی از «مطالبات» است که در ترازنامه بانکها و در طرف داراییهای آنها وجود دارد، ولی به نظر قابل وصول نمیرسد. این مطالبات یکی از دلایل مختل شدن جریان وجوه بوده است. به عقیده کارشناسان، درصورتی که بانکها منابع سپردههای خود را در اختیار واحدهایی قرار دهند که منابع را به بانک بازنگردانند، گفته میشود که این وجوه «بلوکه» شده و بخشی از دارایی بانکها تبدیل به دارایی غیرواقعی شده است. غلامرضا سلامی با اشاره به برخی مکانیزمهای افزایش مطالبات غیرقابل وصول، تأکید میکند که با افزایش این قسمت از داراییهای سمی در ترازنامه بانکها، «هم خطر ورشکستگی بانکها و ریسک کل اقتصاد افزایش پیدا میکند، هم چرخه تامین مالی با استفاده از منابع سپردهها دچار اختلال میشود. این پول به شکل آب راکدی در میآید که به دلیل جریان نداشتن، کارآیی خود را در اقتصاد از دست میدهد».
کارشناسان معتقدند معضل دیگری که باعث افزایش داراییهای سمی بانکها در سالهای اخیر شده است، املاکی است که بانکها در سالهای اخیر با جهشهای قیمتی زمین و مسکن خریداری کرده و آن را صرف گسترش شعب خود کردند. غلامرضا سلامی با اشاره به این راهبرد بانکها در سالهای اخیر میگوید: «ارزش این داراییها (املاک و مستغلات) بهصورت غیرواقعی ثبت شده تا ترازنامه بانکها را سودآور نشان دهد، اما با کاهش تورم، این منبع «سودآوری دفتری» بانکها از بین خواهد رفت». این حسابدار برجسته با اشاره به این موضوع، تأکید میکند که افزایش بیش از حد داراییهای ملکی بانکها، موجب عدول آنها از برخی استانداردهای نظارتی میشود.
به گفته او، «بر اساس استانداردها، نسبت داراییهای غیرمولد یک بانک به منابع در آن، نباید از درصد معینی بیشتر باشد که متأسفانه این نسبت هم در عمده بانکهای داخلی رعایت نشده و حجم بالایی از منابع آنها تبدیل به داراییهای ثابت و غیرمولد شده است». این در حالی است که به تازگی بانکها به دلیل کمبود «سرمایه» خود نیز شدیدا تحت فشار بانک مرکزی قرار گرفتهاند و سیاستگذاران اقتصادی بارها خواستار افزایش سرمایه بانکها برای کاهش ریسک و افزایش توان تسهیلاتدهی آنها شدهاند.
گفته میشود نسبت کفایت سرمایه کنونی بانکها در کشور، از استانداردهای رایج جهانی به میزان قابل ملاحظهای پایینتر است. در این رابطه، غلامرضا سلامی در پاسخ به پرسشی درخصوص امکان وارد کردن «املاک و مستغلات» بانکها در ردیف سرمایه آنها برای استاندارد کردن این دو نسبت و غلبه بر دو معضل اشارهشده توضیح میدهد: «بر اساس مقررات کمیته بال، افزایش سرمایه بانکها باید بهصورت نقدی باشد و نمیتوان دارایی فیزیکی را جزو سرمایه بانک محسوب کرد، چون دارایی فیزیکی در معرض ریسک است». به گفته سلامی، «قیمت ثبت شده برای این املاک در دفاتر بانکها، ارزش جایگزینی این داراییها است و ارزش انحلال بهصورت طبیعی خیلی از ارزش جایگزینی پایینتر است؛ بنابراین با وجود اینکه به نظر میرسد بانکها چارهای جز فروش داراییهای غیرمولد خود ندارند، اما این موضوع هم دشواریهای زیادی دارد».
موضوع دیگر نیز در زمینه داراییهای سمی بانکها، به سرمایهگذاری بانکها در شرکتهای وابسته به خودشان بازمیگردد. بر اساس آمارها، در پایان سال گذشته نسبت این گروه از سرمایهگذاریهای بانکها، از ۵۰ درصد سرمایه پایه آنها نیز بیشتر شده که در مقایسه با حدود استاندارد، ارقام بالاتری را نشان میدهد. رئیس پیشین انجمن حسابداران ایران در این خصوص میگوید: «در حقیقت برخی از سپردههای بانکها نه توسط شرکتهای وابسته سرمایهگذاری میشود و نه بهصورت وامهای بیبازگشت درمیآید، بلکه توسط خود بانکها تبدیل به داراییهای غیرمولد و سرمایه ثابت میشود. بر اساس استانداردها، نسبت داراییهای غیرمولد یک بانک به منابع در آن، نباید از درصد معینی بیشتر باشد که متأسفانه این نسبت هم در هیچ یک از بانکهای داخلی رعایت نشده و حجم بالایی از منابع آنها تبدیل به داراییهای ثابت و غیرمولد شده است. مجموعه این عوامل و مواردی از این دست (دخالت دولت در فرآیند اعطای تسهیلات و تعیین نرخها، نبود نظام اعتبارسنجی مشتریان بانکها، بیثباتی شرایط اقتصاد کلان و نااطمینانی در مورد آینده شاخصهایی مثل ارز و تورم) موجب شده که بانکها عملا از اعطای تسهیلات ناتوان شوند.»
برای بازیابی قوای تحلیل رفته مسافران فکری کنید!
هر چه تصور میشد افزایش تعطیلات حسن داشته باشد، چون مصائب سفر مغفول واقع شد، در نتیجه کسی پیش بینی نمیکرد اثر این کار، بروز این حجم از خستگی باشد؛ خستگی که در روزهای آتی به روشنی نشانه آن را در جامعه دید و...
هر چه مسافرت رفتن و آب و هوا عوض کردن باید به کسب انرژی و شادابی منتج شود، دست کم برای بسیاری که در این چند روز به مسافرت رفتهاند، این گونه نبوده است!
به گزارش «تابناک»، هر چه در سالهای اخیر به کارگیری تمهیدات ویژه پلیس و دیگر نهادهای مرتبط برای کاهش آمار جان باختگان تصادفات جادهای در کشورمان مثمر ثمر نشان داده و از شمار مسافرتهایی که به سفر اخروی ختم میشدند، تا اندازه بسیاری کاسته شده، باز کافی است تا دو سه روز در تقویم پشت سر هم قطار شوند تا دریابیم برای حل ریشهای بسیاری مشکلات کاری نکردهایم و موفقیتهای به دست آمده تا حدود بسیاری میتوانند برگشت پذیر باشند.
وقتی میشنویم پیمودن مسیر کوتاه تهران ـ کرج با صرف بیش از دو سه ساعت زمان پیموده شده و برای برخی این زمان به هفت ساعت هم رسیده، قابل حدس است که محورهای منتهی به شمال کشور با چه حجم ترافیکی روبه رو بوده و اغلب مسافران پرشمار این خطه چه شروع عذاب آوری را در آغاز سفر خود پشت سر گذاشتهاند؛ بماند که اوضاع در بسیاری محورهای دیگر کشور، بهتر از این نبوده و نیست و دورنمای خوبی از آینده نیز وجود ندارد.
اگر همین مهم را گوشه ذهن نگه داریم، سخت نیست که حدس بزنیم تنش وارده به مسافران تا چه اندازه میتواند ویرانگر باشد و پیرو این دریافت، حدس بزنیم چه مشکلات دیگری میتوانند از این مسأله نشات گرفته و مجال رشد و نمو بیابند؛ از اشکالاتی که متوجه فرهنگ رانندگی ما میشوند تا مسائل اقتصادی، فرهنگی و حتی زیست محیطی که از این مسافرتهای پر مشقت تأثیر میگیرند و کسی به روی خود نمیآورد!
ماجرا اینقدر برای بیشتر ما ملموس است که به نظر توصیف رنج معطلی در جادههای برون شهری یا ترافیک کند و ملالآور این محورها در تعطیلات جز تکرار مکررات نخواهد بود، چه بیشتر ما دست کم یک بار تجربه گیر افتادن در این تله نادیدنی را داشتهایم و گاه در آستانه تکرار این تجربه، به هزار و یک ترفند برای دوری جستن از این دشواریها اندیشیدهایم.
درخواست مرخصی یک روزه برای قبل یا بعد از تعطیلات، آغاز مسافرت در نیمههای شب، صرف یک روز از تعطیلات در منزل برای خلوت شدن جادهها و...، تنها بخشی از راهکارهایی است که برخی پیش از به راه افتادن به کار میگیرند تا از جادههای بسته و گرههای عذاب آور ترافیکی در آغاز و پایان تعطیلات در امان بمانند اما با این حال کمتر موفقیتی میبینند.
این در حالی است که در سال های اخیر، هر چه به مرور زمان بر حجم خودروهای وارد شده به خیابانها و جادههای کشور افزوده شده و مسائل گوناگون بسیاری، خانوادهها را به مسافرت جادهای ترغیب کرده، کمتر توسعهای در راهها و زیرساختهای رفاهی رقم خورده و تلاش برای رفع کمبودها صورت گرفته تا حاصل کار مشکلی توسعه یافته باشد که رفع و رجوع آن به مراتب دشوارتر از پیش است.
بدین ترتیب، به نظر میرسد اگر سال های آتی را صرف گسترش زیرساختهای حمل و نقل و به ویژه راه اندازی شبکه کارآمد ریلی کرده و تلاشمان را برای توزیع سفر، فراهم آوردن امکانات رفاهی و ... کنیم، باز نتوانیم با صف ماشینهایی که در ابتدا و انتهای تعطیلات در جادههای کشور قطار میشوند مقابله کنیم و مجبور باشیم تا سالهای سال با چنین وضعی کنار بیاییم، ولی آیا نمیتوان برای کاهش اثرات سوء این اتفاق هم کاری کرد؟
اگر جای مسافرانی باشیم که در روزهای گذشته ـ و احتمالا قریب به یقین طی امروز ـ ساعات زیادی از تعطیلات خود را در جاده گذرانده و به لحاظ روحی و جسمی، خستگی زیادی به تنشان نشسته، احتمالا در دستور کار قرار دادن اقدامات ضربتی و به کارگیری راه حلهای کوتاه مدت، سهم زیادی از مطالبات از دولتمردان را شکل خواهد داد و حتی حکم وظیفهای خواهد یافت که چون مغفول مانده، میتوان آن را دستمایه نقد مسئولان کرد، اما اگر کمی دورتر برویم، میتوانیم مشکلات بزرگتری در پس ماجرا ببینیم.
کافی است به یاد بیاوریم چه اهدافی برای افزایش تعطیلات در سال های گذشته مد نظر دولتمردان سابق قرار گرفت و با همراهی دیگر مسئولان، به ویژه نمایندگان مجلس همراه شد و پس از آن، نتیجه به دست آمده را با آن اهداف مقایسه کنیم تا به این نتیجه برسیم که اگر به شادابی جامعه چشم داشتهایم، چگونه در سایه بیتوجهی به زیرساختهای مورد نیاز برای رسیدن به آن، گاه اثر معکوس گذاشتهایم.
زمانی میتوان شکست طرح افزایش تعطیلات برای افزایش شادابی جامعه را نتیجه گرفت که میبینیم در تعطیلات اخیر، گرههایِ ترافیکی به مراتب بزرگتری از آنچه در تعطیلات نوروزی رقم میخورد، شکل گرفته که توصیه پلیس برای فرار اثرات آن، تعویق یکی دو روزه در زمان بازگشت است؛ اما همچنان دیگر مسئولان ترجیح دادهاند در قبال آن سکوت کنند.
گویی هر چه تصور میشد افزایش تعطیلات حسن داشته باشد، چون مصائب سفر کردن مغفول واقع شد، در نتیجه کسی پیش بینی نمیکرد اثر این کار، بروز این حجم از خستگی باشد؛ خستگی که در روزهای آتی آشکارا نشانه آن را در ادارات و نهادهای دولتی میتوان دید و در بخش خصوصی هم اگر شدیدتر بروز نکند، دست کمی از بخش دولتی نخواهد داشت.
اینجاست که باید از مسئولان بخواهیم اگر نمیتوانند شرایط تسهیل در مسافرت را فراهم آورند، دست کم در کوتاه مدت راهکاری برای رفع خستگی مسافران تدارک ببینند و شرایطی فراهم کنند که نتیجه آن کاهش شدید بهره وری افراد پس از تحمل هزار و یک سختی در سفری چند روزه نباشد!
اخبار11/5/1393