اخبارپارسيان۱۰۰
انتشاراخبار:15/5/1393
خبرنگار شبکه تلویزیونی ایران هدف حمله صهیونیستها قرار گرفت
حامد در ساعت ۱۶ بعدازظهر چهارشنبه، هشتم مرداد ماه برای تهیه گزارش به حی شجاعیه رفت. وی بلافاصله پس از آماده کردن دوربین، ناگهان با انفجار گلوله توپخانه دشمن صهیونیستی از ناحیه هر دو ساق پا مجروح شد.
«حامد الشوبکی»، تصویربردار شبکه العالم به دلیل شدت جراحات به مصر منتقل شد. وی که برای پوشش رخدادهای غزه به حی شجاعیه رفته بود، بر اثر اصابت گلوله توپخانه صهیونیستها به شدت مجروح شد.
به گزارش «تابناک» به نقل از روابط عمومی و امور بینالملل شبکه العالم، حامد در ساعت ۱۶ بعدازظهر چهارشنبه هشتم مرداد ماه برای تهیه گزارش به حی شجاعیه رفت. وی بلافاصله پس از آماده کردن دوربین، ناگهان با انفجار گلوله توپخانه دشمن صهیونیستی از ناحیه هر دو ساق پا مجروح و بلافاصله به بیمارستان دارالشفاء غزه منتقل شد و در آنجا هجده ساعت بستری بود.
اما پزشکان این بیمارستان ضمن انجام عمل جراحی نتوانستند، شکستگی ساق پاهای وی را درمان کنند. برای همین، با هماهنگی هلال احمر غزه و اتحادیه پزشکان عرب جهت درمان به مصر برده شد.
متأسفانه به دلیل بمبارانهای متعدد، وی موفق به خروج از گذرگاه رفع نشد و به همین دلیل چهار روز دیگر در بیمارستان اروپایی غزه در روستای خان یونس بستری شد که پس از هماهنگیهای دوباره، وی از راه گذرگاه رفح به مصر منتقل شد و هم اکنون در بیمارستان الاهلی قاهر بستری است.
بنا بر این گزارش، پزشکان در حال بررسی آزمایشهای وی هستند و قرار است به زودی برای ترمیم رگها و رفع شکستگی ساقها و خارج کردن ترکشها دوباره زیر تیغ جراحی برود.
حامدالشوبکی تصویر بردار شبکه العالم در حی التفاح غزه به دنیا آمده و خانوادهاش هم اکنون در این روستا زندگی میکنند.
حامد در ادامه گفتوگو با روابط عمومی و امور بین الملل شبکه العالم گفت: من به زودی درمان میشوم و دوباره به امید خدا با هدف پوشش جنایات صهیونیستها به غزه بازخواهم گشت.
وی افزود: ما با ایستادگی و مقاومت خود، صهیونیستها را به زانو درمیآوریم و حسرت خلع سلاح مقاومت را بر دل آنها خواهیم نشاند.
هرچند اهالی غزه در این روزهای تلخ، شهدای خود را با خون شتشو میدهند، هرگز تسلیم خواستههای نامشروع آنها نخواهیم شد و از ملتهای منطقه و دستکم اسلامی میخواهیم همچون مسئولان و ملت ایران، پشتیبان مقاومت و غزه باشند.
مسئولان ایرانی سالهاست ذرهای از حمایت مقاومت عقبنشینی نکردهاند و من از ملت و دولت و رهبران ایران تشکر کرده و افتخار میکنم که تصویربردار شبکه العالم هستم.
جان کری در گفت و گو با «بی بی سی»؛
وضعیت موجود خاورمیانه می تواند مقدمه ای برای تشکیل کشور فلسطین باشد
زیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه ای ضمن درخواست از گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی برای انجام مذاکره گفت: وضع جاری می تواند باعث تمرکز بر نیاز به مذاکره جهت یافتن راه حلی مبتنی بر تشکیل کشور فلسطین باشد.
وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه ای ضمن درخواست از گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی برای انجام مذاکره گفت: وضع جاری می تواند باعث تمرکز بر نیاز به مذاکره جهت یافتن راه حلی مبتنی بر تشکیل کشور فلسطین باشد.
به گزارش «تابناک»، "جان کری" در مصاحبه با بی بی سی، تل آویو و گروه های فلسطینی را ترغیب کرد تا از فرصت آتش بس غزه برای حرکت به سوی مذاکرات بیشتر برای حل اختلافات استفاده کنند.
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه عنوان داشت که وضع جاری می تواند باعث تمرکز بر نیاز به مذاکره جهت یافتن راه حلی مبتنی بر تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل شود.
کری در مصاحبه با برنامه هاردتاک بی بی سی گفت که آمریکا کاملا از حق رژیم صهیونیستی برای دفاع از خود علیه حملات راکتی حمایت می کند.
وی در این رابطه تاکید کرد: هیچ کس نمی تواند در این شرایط زندگی کند و ایالات متحده کاملا از حق اسرائیل برای دفاع از خود در چنین شرایطی دفاع می کند. حماس با کارهایی که کرده رفتار تکان دهنده ای از خود نشان داده و در نتیجه خسارات جانبی هولناکی هم به وجود آمده است.
کری در این رابطه که آیا آمریکا از رفع محاصره غزه حمایت می کند یا خیر گفت: چیزی که ما می خواهیم انجام دهیم حمایت از آرزوی فلسطینی ها برای بهبود زندگی خود و رسیدن غذا به غزه و گشایش گذرگاه های مرزی و بازسازی و داشتن آزادی بیشتر است. این وضع باید با مسئولیت پذیری بیشتر نسبت به اسرائیل همراه باشد، که به معنی کنار گذاشتن شلیک موشک است. همه اینها فقط با یک رویکرد وسیعتر و جامع تر به راه حل زیربنایی برای دو کشور مستقل که برای اسرائیل امنیت و برای فلسطینی ها یک زندگی بهتر و آزادی های بیشتر خواهد آورد ممکن خواهد شد.
وزیر امور خارجه آمریکا در حالی از طرح تشکیل دو کشور سخن می گوید که در طول حملات یک ماهه رژیم صهیونیستی به غزه بدون آنکه تلاش چشمگیری برای توقف این حملات انجام دهد اقدام به اختصاص بودجه ای جدید برای ارتقاء سپر موشکی گنبد آهنین اسرائیل کرد.
مذاکرات در قاهره ادامه دارد
آتش بس 72 ساعته در غزه تمدید می شود؟
امروز دومین روز آتش بس سه روزه در غزه است. این در حالی است که مذاکرات ادامه آتش بس در قاهره به صورت غیر مستقیم میان گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی در حال برگزاری است.
امروز دومین روز آتش بس سه روزه در غزه است. این در حالی است که مذاکرات ادامه آتش بس در قاهره به صورت غیر مستقیم میان گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی در حال برگزاری است.
به گزارش «تابناک»، مسئولان رژیم صهیونیستی دیروز اعلام کردند که تلآویو با برخی خواستههای فلسطینیها از جمله بازسازی مجدد نوار غزه پیش از خلع سلاح مقاومت مخالف است اما گروههای مقاومت و در راس آن دو جنبش حماس و جهاد اسلامی تاکید کردهاند که این مساله خط قرمز آنهاست.
همچنین هیات فلسطینی لیستی شامل خواستههای فلسطینیان در مقابل آتشبس دائم را به طرف مصری ارائه کردهاند. این خواستهها شامل بازگشایی گذرگاهها، بازسازی مجدد، دادن اجازه به صیادان فلسطینی برای انجام فعالیت خود، راهاندازی دوباره فعالیت فرودگاه غزه، احداث بندر و خواستههای دیگر است. همچنین فلسطینیان بر لزوم برگزاری کنفرانسی بینالمللی با ریاست نروژ و مشارکت کشورهای عربی و اسلامی، اروپا، ژاپن، آمریکا، ترکیه و روسیه برای فراهم سازی حمایت از بازسازی نوار غزه تاکید دارند.
دیروز هیاتهای فلسطینی و اسرائیلی وارد قاهره شدند تا با نظارت مصر مذاکرات غیرمستقیم خود جهت رسیدن به آتشبس فراگیر در نوار غزه را آغاز کنند. خبرنگار المیادین اعلام کرد که مصر به دو هیات فلسطینی و اسرائیلی پیشنهاد تمدید آتشبس را داده است.
بر اساس این شبکه خبری، مصر پیشنهاد کرده است که آتشبس از 72 ساعت به 120 ساعت افزایش یابد. از سوی دیگر، جن ساکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که احتمالا واشنگتن نیز در مذاکرات قاهره مشارکت کند. وی افزود: ما سطح مشارکت و زمان آن را اعلام خواهیم کرد. تلاشهای ما در این زمینه همواره مورد استقبال دو طرف بوده است.
«رویترز» به نقل از یک مقام ایرانی مدعی شد؛
ایران به دنبال جایگزین برای نخست وزیر عراق به جای مالکی است
«رویترز» در حالی که جمهوری اسلامی ایران نیز بارها سیاست خود را در قبال تحولات عراق تبعیت از خواست مردم عراق اعلام کرده ؛ در خبر سازی جدیدی مدعی شده است که ایران به دنبال جایگرین مناسبی برای نوری مالکی نخست وزیر فعلی عراق است.
بحران تعیین نخست وزیر جدید عراق و یورش گروه های تروریستی و تکفیری به عراق همچنان ادامه دارد. امروز در حالی پارلمان عراق ادامه جلسه خود را به پنجشنبه موکول کرد که هیچ توافق بر سر انتخاب نخست وزیر جدید عراق شکل نگرفت و گروه های تروریستی نیز پیشروی خود را در مناطق کردنشین ادامه می دهند.
به گزارش «تابناک»، در انتخابات اخیر پارلمانی در عراق، نوری مالکی و ائتلاف دولت قانون بیشترین کرسیها را در مقایسه با دیگر احزاب و ائتلافها به دست آوردند، اما برخی مخالفان خواستار نادیده گرفتن این حق قانونی دولت قانون برای معرفی کردن نخستوزیر مد نظر خود یعنی نوری مالکی هستند.
به عنوان مثال جریان «الاصلاح» به رهبری ابراهیم جعفری اعلام کرده است که فراکسیون «ائتلاف ملی»، مردم را با انتخاب نامزد مد نظر خود برای نخستوزیری غافلگیر خواهد کرد.
بر اساس قانون اساسی عراق نخست وزیر از طریق حزب اکثریت پارلمان عراق انتخاب می شود. اما یک قانون نانوشته نیز وجود داشته است که تاکنون به رویه ای در ساختار سیاسی عراق تبدیل شده است. بر طبق این رویه رئیس جمهور عراق از کردها و نخست وزیر از شیعیان انتخاب می شود.
بر طبق این رویه تحلیل گران مسائل عراق چند گزینه را کاندیداهای اصلی تصدی پست نخست وزیری عراق می دانند. به گفته بعضی از منابع احمد الچلبی، ابراهیم جعفری، عادل عبدالمهدی، خضیر الخزاعی و حسین شهرستانی پنج نفری هستند که به غیر از نوری مالکی برای تصدی نخستوزیری عراق مطرح شدهاند.
خبرگزاری «رویترز» در حالی که جمهوری اسلامی ایران نیز بارها سیاست خود را در قبال تحولات عراق تبعیت از خواست مردم عراق اعلام کرده ؛ در خبر سازی جدیدی مدعی شده است که یک مقام رسمی ایران در گفت و گو با این خبرگزاری اعلام کرده است، ایران به دنبال جایگرین مناسبی برای نوری مالکی نخست وزیر فعلی عراق است. این مقام ایرانی افزوده است که ما به این نتیجه رسیده ایم که مالکی نمی تواند وحدت عراق را حفظ کند اگرچه ایت الله سیستانی همچنان امیدوار است.
رویترز به نقل از این مقام ایرانی که نخواسته نامش فاش شود مدعی شده است که سفیر ایران در بغداد به برخی از کاندیداهای بالقوه و گروه های سیاسی در این موضوع مشورت داده است.
رویترز در پایان نوشته است، باید اذعان کرد که پیدا کردن یک جایگزین مناسب برای مالکی دشوار است. در واقع تعداد زیادی افراد وجود ندارد که بتوانند تمامیت عراق را حفظ کنند.
زوایایی از نقش خانواده بارزانی در اوضاع این روزهای عراق
وضع کردستان روز به روز مبهمتر شده؛ کسی که میخواست رهبر مادامالعمر کردستان مستقل باشد، کردها را به دلیل موضوع فروش غیرقانونی نفت دچار مشکل بودجه کرد و وضع اقتصادی عراق و کردستان را با تهدید روبهرو نمود و حتی بازار و روابط اقتصادی کشورهای حوزه خلیجفارس و ایران و چین با کردستان تحت تأثیر قرار گرفت. بارزانی همیشه دوست دارد قهرمان اول رسانهها و افکار عمومی باشد و نمیخواهد بپذیرد که وضع نابسامان کنونی در نتیجه سیاستهای نادرست اوست.
این روزها شاید کردها شاهد نوعی هشیاری سیاسی باشند تا به جای ابراز احساسات و هیجان و محاسبه نادرست، عقلانیت سیاسی و نگاه هشیارانه بر سیر حوادث مناطق کردنشین حاکم باشد تا آتشی شعلهور که در کردستان عراق زبانه میکشد، با عقلانیت و سیاست حکومت مرکزی جدید عراق خاموش شود.
به گزارش «تابناک»، عرفان قانعی فرد، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده خاطرات جلال طالبانی در تحلیلی به بررسی اوضاع کردستان عراق و ریشههای رفتار مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان در ماههای اخیر پرداخته که خلاصه آن به قرار زیر است؛
مسعود بارزانی در همراهی با سیاست ترکیه، قطر، عربستان شکست خورده و زیان بسیاری را به مردم عراق و کردستان تحمیل کرده؛ افسوس که در جهان سوم و در کشوری آشفته و کودتاخیز مانند عراق، نمیتوان آن گونه که باید و شاید عدالت را اجرا کرد، وگرنه در همه جهان جنایات جنگی بیکم و کاست با دادگاهی روبهرو میشود.
پس از رخدادهای اخیر عراق، رسانههای ترکیه ـ و در میان کردها هم حزب پ ک ک ـ اعلام کردند که داعش با همکاری بارزانی وارد عراق شدهاند و حتی بسیاری از فرماندهان هم در فرودگاه اربیل ـ به دور از هر تهدید امنیتی پیاده شدهاند ـ و حتی یک روزنامه مخالف اردوغان، اسراری امنیتی را در این باره افشا کرد.
روزنامه «آیدینلیک» در صفحه نخست خود با تیتر «نشست محرمانه داعش در استانبول» نوشت: در این نشست که ۲۸ فوریه تا دوم مارس سال جاری میلادی (نهم تا سیزدهم اسفند۹۲) ادامه داشت، مسعود بارزانی نیز یک نماینده فرستاده بود. به دنبال نشست محرمانه استانبول، در نشست دیگری در اردن که در یکم ژوئن (یازدهم خرداد) برگزار شد، تاریخ شروع عملیات داعش در عراق نیز قطعی شد.
با افشای فرایند شکلگیری اقدامات خونین داعش در سوریه و عراق، از نیات حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه، (آک پارتی) که چگونه به عنوان بخشی از یک توطئه بینالمللی علیه این دوکشور قرار گرفته، نیز پرده برداشته میشود.
به نوشته این روزنامه، طرح عملیات تروریستی داعش در عراق و ایجاد یک سد «سنی» در مقابل «شیعیان» در نشست محرمانه استانبول، بررسی و تصویب شد. در این نشست نمایندگان گروههای حامی داعش تحت حمایتهای امنیتی سازمان اطلاعات ترکیه (میت) در هتل «گونن» در منطقه «ینی بوسنا»ی استانبول گرد آمده بودند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد این نشست با اطلاع ترکیه، عربستان و اردن و با اقدام حزب حاکم آک در استانبول تشکیل شده است.
بارزانی به شیوه مرسوم فورا واکنش تند نشان داد که همیشه آمیخته به اتهام و ناسزاست». وی در پاسخ به این ادعا که اقلیم کردستان با همدستی داعش به دنبال تصرف موصل بوده است، گفت «پکک و جمیل باییک، سرکرده این گروه برای خوشامد دشمنان کردستان این اتهامات را به اربیل وارد میکند».
در بیانیهای که از سوی حزب دمکرات کردستان به رهبری بارزانی منتشر شد، وی خطاب به پکک افزود: شما با حمایت کدام سازمان اطلاعاتی، علیه کردستان و مقامات آن به دشمنی میپردازید»؛ همچون همیشه کنایه بارزانی به کشور ایران است.
در سال ۱۳۸۹ نیز تظاهرات کردها علیه سلطهگری بارزانی و ریاست مادامالعمر او بر کرسیاش موجب شد تا آشفتهوار از ایتالیا انگشت اتهام به سوی ایران دراز کند و بگوید: «سپاه پاسداران ایران، متهم ردیف اول است».
مسعود بارزانی در این رویا بود که با بستن قراردادهای نفتی دلبخواهی و بیحساب و کتاب ـ به دور از قوانین حکومت مرکزی عراق و احترام برای بغداد ـ با ترکیه و اسرائیل، زمینه استقلال کردستان و جدایی از عراق را سر دهد و طبعا برای چنین دستاوردی هم با خیال آسوده، رهبر مادام العمر این مستعمره جدید باشد. او حتی به کرکوک هم سرباز فرستاد.
رویاهای بارزانی تعبیر نشد و در ایران و آمریکا و پس از آن در جامعه جهانی، کسی به ندای تجزیهطلبی وی روی خوش نشان نداد. او هم برای پنهان کردن توطئه خود، دم از استقلال به زبان کردی در رسانههای کردی میزد که نوعی فرار به جلو باشد. به تدریج گوش مردم کرد هم به شعارهای رنگی و شاعرانه استقلالطلبی وی عادت کرد و حتی چشمشان به اخبار هواشناسی شبکه تلویزیونی روداو [وابسته به نچیروان بارزانی و میت ترکیه که در آن نقشه کردستان بزرگ نشان داده میشود و از ارومیه تا بندر لازقیه سوریه، کردستان است!] و هم اسکناسهای کردستان روشن شد.
ایران و آمریکا حامی حکومت مرکزی عراق بودند و دیگر کسی به شیپور جنگ طلبی بارزانی و مشکل شخصی وی با مالکی گوش فرا نداد و حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق هم همان سیاست مام جلال را پیروی کردند و با تعیین فواد معصوم، بار دیگر بر این امر تکیه کردند که هم موافق آرامش و امنیت و صلح در عراق هستند و هم مشتاق ترمیم ارتش ملی عراق میباشند و تمایلی هم به تجزیه طلبی ندارند و در کنار موضوع امنیت ملی عراق، در داخل کردستان فعلا اتحادیه میهنی کردستان توجه و وقعی به وعدههای بارزانی ندارد که با او علیه ایران و شیعیان هم رأی باشد و دوستان قدیمی را فراموش کند؛ هرچند جریان گوران (تغییر) همکاری بارزانی ـ داعش را دید اما سکوت کرد!
مسعود بارزانی در یک سال و ۹ ماه غیبت طالبانی اول به فکر فروپاشی اتحادیه میهنی کردستان عراق بود، زیرا با وی همرای و همسو نبودند. در ایام میان دو انتخابات، به سوی گوران گرایش یافت و اکنون گوران (تغییر) و نوشیروان مصطفی امین، منتقد سرسخت بارزانیها، به حافظ منافع بارزانی مبدل شده و بارزانی هم حامی مصالح مالی گوران.
قرارداد میان بارزانی و مصطفی امین تا اندازه بسیاری اسرار پشت پرده را افشا کرد و آشکار شد که شعار و وعدهها بیشتر رنگ و بوی سیاست ترکیه دارد و به زبان ساده توافق علیه طالبانی بود و حفظ منافع ترکیه و حذف ایران.
دو حزب اسلامی کردستان سیاست تعادل و میانهروی را دنبال کردند و حزب طالبانی هم در غیاب رهبری دچار اختلافات درون حزبی شد. برخی از افراد قدیمی حزبهای اسلامی ـ مانند حزب اتحاد اسلامی ـ وارد گوران شدهاند و این خود نشانه بارز نفوذ ترکیه است که گوران به سمت ترکیه و سیاست اردوغان پیش میرود!
وضع کردستان روز به روز مبهمتر شده؛ کسی که میخواست رهبر مادامالعمر کردستان مستقل باشد، کردها را به دلیل موضوع فروش غیرقانونی نفت دچار مشکل بودجه کرد و وضع اقتصادی عراق و کردستان را با تهدید روبهرو نمود و حتی بازار و روابط اقتصادی کشورهای حوزه خلیجفارس و ایران و چین با کردستان تحت تأثیر قرار گرفت.
اما بارزانی همیشه دوست دارد قهرمان اول رسانهها و افکار عمومی باشد و نمیخواهد بپذیرد که وضع نابسامان فعلی در نتیجه سیاستهای نادرست اوست. پیش از عید فطر به ترکیه رفت تا شاید حمایتی جلب کند و چارهای برای فروپاشی اقتصادی بیابد اما موفق نبود. این بار با بازدید از مناطق تحت پوشش پیشمرگه تلاش کرد که داستانهای رسانهای را دنبال کند و شیوهای برای مطرح کردن افکار مشعشع خود بیابد.
در جبهه جنگ که فرزند جوانش را به فرماندهی نیروی نظامی منصوب کرده ـ در حالی که در عمرش ده روز سربازی هم نرفته و مانند مصطفی بارزانی خود را ژنرال مینامد! ـ بارزانی ایستاد و به پیشمرگهها وعده سلاح سنگین داد که به زودی به شیوه احسان و صدقه و خیرات به دست کردها میرسد. اما همان سلاحهایی ـ تانک و زره پوش و سلاح سنگین و ادوات نظامی ـ بوده و هست که از ارتش عراق در شهرهای موصل و کرکوک تاراج کرده و در مصیف صلاح الدین انبار شده که اگر به نیروی پیشمرگه ندهد، لابد سرنوشت نفت کردستان را خواهد یافت!
داعش و بعث هم رفیق نیمه راه بارزانی شدهاند تا شهرهای شنگال و زمار قربانی سیاستهای بارزانی شوند و هم اگر فرزند بارزانی در بازپسگیری این شهرها موفق بود، دیگر آن را جنگ جهانی سوم بنامند!
به باور قانعی فرد، مواضع و اقدامات اخیر بارزانی، راه را بر تسلط داعش بر مناطق اطراف موصل هموار کرده، امنیت کرکوک را به خطر انداخته و امکان اقدام داعش علیه استان حسکه در سوریه را فراهم کرده است. در حالی که احتمال تسلط داعش بر سد موصل، خطرات زیادی برای شهرهای پایین دست به بار آورده، بارزانی به دنبال به دست آوردن سلاحهای سنگین برای برنامههای آتی خودش است.
به هر حال وضع امنیتی عراق به خاطر حضور داعش ـ با همکاری مسعود بارزانی ـ در حالت نابسامانی است. مسأله این است که بغداد در انتظار انتخاب نخست وزیر جدیدی برای عراق است و یافتن بدیلی برای مالکی نیز بسیار سخت است.
سید حسن نصرالله: داعش خیلی زود از هم میپاشد
سید حسن نصرالله با بیان اینکه گروه داعش نمیتواند مدتی طولانی دوام بیاورد و طرح این گروه رو به سقوط است، گفت: داعش نمیتواند روی خاک عراق دولتی ایجاد کند.
سید حسن نصرالله با بیان اینکه گروه داعش نمیتواند مدتی طولانی دوام بیاورد و طرح این گروه رو به سقوط است، گفت: داعش نمیتواند روی خاک عراق دولتی ایجاد کند.
به گزارش (ایسنا)، روزنامه السفیر لبنان در خصوص دیدگاههای حزب الله لبنان در خصوص رخدادهای منطقه و جهان عرب نوشت که حزب الله به غزه، عراق، سوریه و لبنان توجه و تلاش میکند تا بر این حوادث تاثیر بگذارد و تا حد امکان از وقوع بحرانها در این مناطق جلوگیری کند.
با وجود تمامی این دیدگاهها سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان نسبت به آینده غزه، عراق، سوریه و لبنان بسیار خوش بین است و معتقد است که برخی همواره بر افزایش تعداد شهدای حزب الله در درگیریهای اخیر سوریه به ویژه در "قلمون" و مناطق دیگر پافشاری میکنند اما حزب الله هیچ گاه اسم هیچ کدام از شهیدان خود را پنهان نمیکند بلکه همواره به شهدای خود افتخار میکند.
سیدحسن نصرالله شناخت کافی از ساختار گروههای تکفیری و روش تفکر آنها به ویژه گروه "دولت اسلامی" (داعش) دارد که به وی اجازه میدهد تا به شرح و توضیح گستردهای در خصوص این موضوعها در دیدار و گفتوگو با افراد بپردازد همانطور که در دیدار اخیر خود با ولید جنبلاط، رئیس حزب سوسیال ترقی خواه لبنان در خصوص پدیده تندروی بحث و گفتوگو کرد و با توجه به این شناخت گسترده نصرالله پیش از درگیری میان کردها و داعش این حادثه را پیش بینی کرد.
با وجود اینکه گروههای تروریستی از جمله داعش توانستند در لبنان دست به عملیات تروریستی بزنند اما نصرالله معتقد است که هیچ گونه مکان واقعی برای این گروهها در لبنان وجود ندارد و داعش نمیتواند مدتی طولانی دوام بیاورد و خیلی زود از هم میپاشد.
نصرالله همچنین معتقد است تجارب و حقایق ثابت میکند که داعش نمیتواند دولتی روی خاک عراق ایجاد کند و حتی اهل تسنن حاضر نیستند حکومت داعش را بپذیرند.
سید حسن نصرالله همچنین از اخراج مسیحیان از موصل ابراز نارضایتی و با آنها همدردی میکند و معتقد است که حضور آنها در خاورمیانه مسالهای اساسی است.
وی همچنین تاکید میکند که به شخصه اوضاع مسیحیان در "معلولا" و "قاره" در سوریه را پیگیری میکند و تمایل دارد آنها به مناطق و منازل خود بازگردند و به آنها کمک رسانی شود.
این موضوعها محور گفتوگوی سید حسن نصرالله و سلیمان فرنجیه، رئیس جریان "المرده" نیز بوده است. فرنجیه معتقد است که رخدادهای سوریه و عراق و هدف قرار گرفتن مسیحیان در این کشورها موجب تحولاتی در رویکرد مسیحیان به ویژه مسیحیان "14 مارس" شده است.
در خصوص مساله ریاست جمهوری نیز سید حسن نصرالله همواره در موضع خود نسبت به حمایت از میشل عون، رهبر جریان آزاد ملی لبنان ثابت است و این مسالهای بود که سید حسن نصرالله در نشست اخیر خود با جنبلاط به آن اشاره کرد.
در این نشست جنبلاط به نصرالله گفت که اوضاع مسیحیان در منطقه ضعیف شده است و مسیحیان لبنان در حال ترک این کشور هستند. برای همین باید هر چه سریعتر رئیس جمهور انتخاب شود تا از تشدید اوضاع جلوگیری کنیم.
نصرالله در جواب جنبلاط اظهار داشت که رئیس جمهور در حال حاضر وجود دارد و میشل عون است و ما از وی حمایت میکنیم.
تأملی در ابطال مجوز دانشگاه ایرانیان؛
چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه خود را باطل کرد؟
اگر بپذیریم برداشت میلیاردی از خزانه دولت برای کمک به دانشگاه ایرانیان و یا اقدامات مشابه تخلفی بوده که میتواند مورد رسیدگی قضایی هم قرار گیرد، در مقابل چرخش عجیب و غریب شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از سکوتی طولانی مدت، ناچاریم دستهایمان را بالا ببریم و...
فکرش را بکنید؛ داستان راهاندازی دانشگاهی که با مجوز یک شورا آغاز به کار کرد و چند سال پیاپی بحث و جدل به راه انداخت، در نهایت با دنده عقب گرفتن آن شورا پایان یابد! گویی به نوعی همه اسیر بازی پوچی شدهایم که منطق آن هر چه باشد، ریشه در حساب و کتاب ندارد!
به گزارش «تابناک»، به نظر میرسد، دانشگاه ایرانیان که چند سالی است بحث راهاندازی آن بر سر زبانهاست و مجوز داشتن یا نداشتنش، بارها و بارها در رسانهها کنکاش و بررسی شده و گاه جنجالآفرینی کرده، به ایستگاه پایانی خود رسیده، زیرا خبر میرسد مجوز آن ابطال شده است.
بنا بر این گزارش، روز گذشته، در حالی مدیرکل دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم از ابطال این مجوز در آخرین نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد که مدعای احمدینژاد و یارانش برای اثبات حقانیت خود در به ثبت رساندن مجوز این دانشگاه به صورت قانونی را مجوزی میدانند که در سال ۸۹ از همین نهاد دریافت کردهاند؛ از دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم.
پس از آن نوبت وزرای وقت «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» رسید تا با راهاندازی دانشگاهی که بعدها دانشگاه احمدینژاد لقب گرفت، موافقت کنند؛ هرچند سستی اینچنین موافقتهایی قابل حدس است، زیرا با تغییر دولتها، میتواند همه چیز تغییر کرده، مصوبات لغو شده و جهت حرکتگاه چرخش کامل نشان دهد.
اما هر چه این موافقتها سست به نظر میرسید، وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ماه ۹۰ موضع مجوز دانشگاه ایرانیان را در دستور جلسه قرار داد و «موافقت اصولی» خود را با تأسیس «مرکزی در تهران» به ریاست محمود احمدینژاد اعلام کرد، گویا همه چیز پایاکن یافته و آسمان آبی شده است.
اینجا بود که وقتی احمدینژاد برای آخرین بار در کسوت رئیس جمهور به رسانه ملی رفت، بخشی از سخنرانی خود را به بیان نکاتی درباره دورنمای این دانشگاه اختصاص داد و آن گونه سخن گفت که هم همگان عاقبت کار رئیس دولتهای نهم و دهم را بازگشت به دانشگاه دریافتند و هم اگر از ساخت چنین دانشگاهی اطلاع نداشتند، گوششان با آن آشنا شد.
چند ماه از سخنان احمدینژاد نگذشته، موج پیامکهایی که به دست مردم میرسید تا برای ساخت این دانشگاه مشارکت کنند، از راه رسید و به تناسب آن روزها، نگرانیهایی نسبت به لطمه خوردن از اعتماد به احمدینژاد از یک سو و تکرار ماجرای دانشگاه آزاد از سوی دیگر، فراگیر شد؛ نگرانیهایی که وقتی خبر رسید برداشت غیر قانونی برای کمک به این دانشگاه در دولت رقم خورده، به اوج رسید و آغازی شد بر جنجالهای این دانشگاه.
از اینجا به بعد هر روز یک حرف بود و یک حدیث، تا ستونی که مانع فرو ریختن بنیان دانشگاه ایرانیان میشد، مجوزی باشد که شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر کرده بود و کسی نمیتوانست آن را ندید بگیرد؛ هرچند تفسیرها پیرامون مصوبه وقت این شورا در جریان بود و تدوام داشت.
یکی میگفت، این شورا موافقت اصولی خود را اعلام کرده؛ به این معنا که هنوز تا دریافت موافقت قطعی راه مانده و دیگری استدلال میکرد که حتی یکی از مجوزهای صادره تاکنون ابطال نشده که بتوان آن را ملاک وارد کردن ایراد به دانشگاه دانست. هر چه گفته میشد به نوعی درست بود و به نوعی نادرست، تا اینکه امروز آشکار میشود ظاهرا این کشمکشها پایان یافته است.
اینکه در مراحل تشکیل دانشگاه احمدینژاد چه مجوزهایی به واسطه همکاری دولتمردان سابق با یکدیگر به تأیید ایشان رسیده و آیا این همکاریها را میتوان تخلف خواند یا خیر، یک موضوع است و اینکه میشنویم شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه سال ۹۰ خود را پس از سه سال لغو کرده و چرخش ۱۸۰ درجهای به ثبت رسانده، موضوعی دیگر!
به عبارت بهتر، اگر بپذیریم برداشت میلیاردی از خزانه دولت برای کمک به دانشگاه ایرانیان و یا اقدامات مشابه تخلفی بوده که میتواند مورد رسیدگی قضایی هم قرار گیرد، در مقابل چرخش عجیب و غریب شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از سکوتی طولانی مدت، ناچاریم دستهایمان را بالا ببریم و با ابهامات فراوان دست و پنجه نرم کنیم.
با این ابهام که اگر ایرادات این دانشگاه به اندازهای بوده که فرجام امر به لغو مجوز رسیده، چرا در زمان طولانی سپری شده این اتفاق رخ نداد؟ اگر ایراد از اساسنامه دانشگاه بوده، چرا زودتر این ایراد کشف نشده و درباره آن اتخاذ تصمیم نشده است؟ اگر ایراد جای دیگری بوده و احیانا قصوری رخ داده، آن ایراد چه بوده که تازه مکشوف شده و قصور کنندگان چه کسانی هستند و مجازاتشان چیست؟ چرا افکار عمومی باید مدت ها درگیر کش و قوس هایی شوند که شفاف نیست و درباره آن اطلاع رسانی درستی صورت نمیگیرد و ابهامات پر شمار دیگر.
با این تفاسیر، آیا بی انصافی است اگر بگوییم شورای عالی انقلاب فرهنگی در این مدت همه را سر کار گذاشته بوده و میتوانسته زودتر به ماجرا ورود کرده و با پذیرش اشتباهات خود در زمان تصویب مجوز، ماجرا را فیصله دهد؟!
دولت قانونا اختیار کاهش تعرفه خودرو را دارد
شورای رقابت باید دستور عمل صادر میکرد، نه اینکه خود ورود کند و مورد به مورد قیمت اعلام کند، برای تجدید نظر هم کارگروهی تشکیل و چند جلسهای برگزار شد، ولی تعطیلی مجلس کار را عقب انداخت، البته اینها خودشان در شورا جلساتی داشتهاند و باید دید پس از تعطیلات کاهشی در قیمتها داشتهاند یا نه؟
همین چند وقت پیش بود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعتراضهای شدیدی به قیمتگذاری از سوی شورای رقابت برای خودروهای تولید داخل داشتند و کار تا جایی پیش رفت که شورای رقابت، تلویحی پذیرفت که در قیمت خودروها بازنگری کند.
اما گویا با آغاز تعطیلات تابستانی نمایندگان، پیگیری این موضوع نیز تعطیل شده و دیگر نه نمایندهای به این موضوع گیر میدهد و نه شورای رقابت، دوست دارد در این باره سخی به میان آید. خودروسازها نیز از فضای موجود بهرهبرداری کرده و با باز کردن سایتهای فروش و فروش محصولات خود، بیسرو صدا سعی در تثبیت قیمتها دارند.
به گزارش «تابناک»، تازهترین رویدادهای مربوط به حوزه خودرو و قیمتهای آن، مربوط به روز گذشته است که معاون راهبردی رئیس جمهور با حضور در صدا و سیما درباره آن اظهارنظر کرد و کاملا علنی اعلام داشت که بهای خودرو از دست دولت خارج شده و تنها کاری که دولت میتواند انجام دهد، این است که تعرفه خودرو را کاهش دهد. حال چه میزان از این اظهارات تهدید است و چه مقدار از آن تصمیم دولت، موضوعی است که هنوز شفاف از سوی کسی عنوان نشده است.
محمد باقر نوبخت در برنامه پایش روز گذشته، با تأکید بر اینکه نگاه دولت این است که از هیچ افزایش قیمتی استقبال نکند، گفت: ما نیز انتظارمان این است که مردم از خودرو با کیفیت استفاده کنند. در خارج، دولت دستگاهی با اختیاراتی که دارد نسبت به افزایش قیمت اقدام میکند، در اینجا دولت نمیتواند دخالت کند. شرکتهای خودروسازی دولتی نیستند؛ بنابراین، دولت در قیمتگذاری خودروها نقش ندارد و شورای رقابت سازوکارهای تعیین قیمتها را بیان میکند.
وی به اعلام نظر دولت به شورای رقابت اشاره و تصریح کرد: انتظار داشتیم شورای رقابت واقعیتهای اقتصادی را در نظر بگیرد و نسبت به افزایش آن اقدام نکند. ما نظرمان را در این رابطه گفتیم.
نوبخت ادامه داد: اما کاری که میتوانستیم بکنیم، این بود که اینها توجیه نکنند با این دلایل مجبوریم قیمتها را بالا ببریم. به همین دلیل به خودروسازها ارز ارزان دادیم تا توجیه اقتصادی کمتری برای افزایش بهای خودرو داشته باشند.
معاون رئیس جمهور ضمن اشاره به اینکه خودروسازها با اجازه دولت قیمت خودرو را افزایش ندادند، تصریح کرد: نگاه و سیاست دولت را بسیار صادقانه گفتیم. سیاست دولت بر افزایش هیچ کالایی به ویژه خودرو نیست. هنوز خود من به عنوان یک ایرانی، به گمانم میشود خودرو با کیفیت بهتر و قیمت ارزانتر توزیع شود. خودروسازها بدانند ما دست را خیلی برای واردات باز نگذاشتیم که البته اگر نیاز باشد، این کار را میکنیم.
اما محمدرضا فولادگر، عضو کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی در این باره گفت: مسائل پیرامون خودرو حل شدنی نیست. ما در کمیسیون بحثهای زیادی در این خصوص انجام دادیم و سرانجام قرار شد، شورای رقابت در قیمتها بازنگری کند، در کمیسیون اصل ۴۴ نیز بحثهای در این خصوص انجام گرفته است.
وی گفت: ساختار فعلی، نه دولتی و نه خصوصی یا به عبارتی هم دولتی و هم خصوصی، باعث میشود در جایی که لازم است این شرکتها خصوصی باشند و در جایی که لازم نیست، دولتی باشند؛ بنابراین، باید اصلاح ساختار در این باره صورت گیرد.
وی گفت: شورای رقابت باید دستور عمل صادر میکرد، نه اینکه خود ورود کند و مورد به مورد قیمت اعلام کند، برای تجدید نظر هم کارگروهی تشکیل و چند جلسهای برگزار شد، ولی تعطیلی مجلس کار را عقب انداخت، البته اینها خودشان در شورا جلساتی داشتهاند و باید دید پس از تعطیلات کاهشی در قیمتها داشتهاند یا نه؟
این نماینده گفت: فعلا که خودروسازها با همین قیمتهای اعلام شده فروش خود را انجام میدهند و محصولات خود را نقد و اقساط عرضه میکنند تا بتوانند قیمتها را تثبیت کنند. ما قبول داریم که قیمت تمام شده گران است، ولی چند مورد است که نباید نادیده گرفته شوند؛
نخست اینکه سال پایه باید به توافق برسی و بر اساس آن قیمت افزایش پیدا کند.
دوم آنکه قرار نیست، همه هزینههای قیمت تمام شده از مردم گرفته شود، بخشی از این مبالغ باید با بهرهوری جبران شود.
وی درباره سخنان نوبخت نیز گفت: دولت اختیار کاهش قیمتها را دارد و میتواند تعرفهها را کاهش دهد و میتوانست بسیار زودتر از اینها این کار را انجام دهد. سه سال پیش کمیسیون ماده یک این اختیار را به دولت داد و دولت هر زمان بخواهد، میتواند تعرفهها را کاهش دهد.
سه فیلم از ایران در لیست پنجاه فیلم مستند برتر تاریخ؛
فیلمهای «عباس کیارستمی»، «فروغ فرخزاد» و «اورسن ولز»!
مضمون این فیلم که توسط این کارگردان مطرح سینمای کلاسیک آمریکا با سرمایهگذاری ایران در سال ۱۹۷۵ ساخته شده، به جعل آثار هنری بازمیگردد و درباره نقاشی است که در حین خلق یک اثر تازه میمیرد و اثرش نیمه کاره میماند و همین مسأله، منجر به رقم خوردن اتفاقاتی میشود.
لیست کامل پنجاه برتر تاریخ سینما منتشر شد تا مشخص شود در میان فیلمهای حاضر در این لیست، علاوه بر حضور دو فیلم از «عباس کیارستمی» و «فروغ فرخزاد»، فیلمی از «اورسن ولز» کارگردان شاخص سینمای کلاسیک نیز میان فیلمهای مستند متعلق به ایران در این لیست معتبر حضور دارد؛ اتفاقی شگفتیآور که تا پیش از انتشار این ردهبندی کیفی، مورد توجه قرار نگرفته بود.
به گزارش «تابناک»، مجله معتبر سینمایی سایت اند ساوند (Sight & Sound) که پیش از این لیست فیلمهای برتر تاریخ سینما را بنا به روال نظرسنجیهای ده سالهاش منتشر کرده بود، به تازگی اقدام به رأیگیری از ۳۰۰ فیلمساز و منتقد فیلم مطرح درباره آثار تاریخ مستند با هدف شناسایی برترین فیلمهای مستند کرد. در خبری مقدماتی که در روایتی منتشر شد، «مردی با دوربین فیلمبرداری» ساخته ۱۹۲۹ ساخته ژیگا ورتوف کارگردان سینمای شوروی سابق با صد رأی به عنوان بهترین فیلم مستند تاریخ برگزیده شد.
آن گونه که مؤسسه فیلم بریتانیا اعلام کرده، ناشر سایت اند ساوند، تصمیم به انجام نظرسنجی مستقل برای فیلمهای مستند زمانی گرفته شد که در رویدادی غیرمنتظره، «مردی با دوربین فیلمبرداری» در نظرسنجی بهترین فیلمهای تاریخ سینما رده هشتم را از آن خود کرد و طبیعی بود که در این نظرسنجی مستقل، اثر ورتوف، یکی از مستندسازان برجسته و صاحب نظریه «سینما ـ حقیقت» یا همان «سینما ـ چشم» به عنوان فیلم اول برگزیده شود.
در این نظرسنجی که بیش از هزار فیلم مستند در معرض انتخاب گذاشته شده بود، و فیلمهایی «شووآه» اثر کلود لانزمان، «بدون آفتاب» ساخته کریس مارکر و «شب و مه» اثر الن رنه هر سه محصول سینمای فرانسه جایگاه دوم، سوم و چهارم را دارند و «خط باریک آبی» ساخته ارول موریس محصول آمریکا، «کرونیکل از یک تابستان» ساخته ژان روچ و ادگار مورن محصول فرانسه، «نانوک شمالی» ساخته رابرت فلاهرتی محصول آمریکا، «جلینرس و من» ساخته اگنس واردا کارگردان فرانسوی جایگاه پنجم تا هشتم هستند.
افزایش نرخ بلیت قطار این بار با چه بهانهای خواهد بود؟
همه این ابراز امیدها و هشدار دادنها وقتی به فضای واقعی سیاست برسد، رنگ میبازد. روشن است که تفسیر دادگاه و رأی آن هم برگرفته از سیاست قرار دارد و هم بر آینده سیاست در ایران نیز تأثیرگذار خواهد بود، به عبارت دیگر، این دادگاه در فضای سیاسی نیز، برندگان و بازندگانی خواهد داشت و تعیین میزان این برد و باخت سیاسی نیز تا اندازه بسیاری به...
سال ۹۱ بود که بلیت قطارهای مسافرتی در یک سال، سه بار افزایش قیمت پیدا کرد و ناگفته نماند که در برخی مسیرها این افزایش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصد متغیر شد. البته بهانه شرکتهای مسافرتی و ریل این بود که قطارها به تناسب خدماتشان، باید هزینههای متفاتی نیز دریافت کنند.
به گزارش «تابناک»، قرار بود با افزایش قیمتها، کیفیت خدمات نیز بالا رود، ولی متأسفانه نه تنها این امکان توسط شرکتهایی که بیشترشان خصوصی شدهاند، محقق نشد، بلکه در مواردی کاهش نیز پیدا کرد و هیچ مسئولی نیز درباره افزایش دیرکردها و کیفیت خدمات پاسخگو نیست.
اما افزایش چندباره بهای بلیت قطارها، موجب نارضایتی مسافران شده است. در یک سال گذشته، قیمت بلیت قطار، دستکم سه بار به بهانههایي چون شناورسازی و یا تعدیل قیمت، افزایش پیدا کرده است. شرکت راهآهن در ماه رمضان هم به نام خدمات ایستگاهی بار دیگر اقدام به افزایش قیمت بلیت قطار کرده که اعتراض مردم را به دنبال داشته است.
بنا بر این گزارش، این افزایش قیمت در سه سال گذشته به اندازهای بود که حتی دست شورای رقابت را نیز در افزایش قیمت خودرو ـ که حتی باعث تکدر خاطر برخی نمایندگان مجلس و رئیس جمهور نیز شده بود ـ از پشت بسته است؛ نکته جالب اینکه شرکت راه آهن برای افزایش قیمت، بهانههای گوناگونی برای خود برگذیده است و از عباراتی مانند افزایش بهای بلیت استفاده نمیکند.
این گزارش میافزاید، افزایس ۳۰ تا ۴۰ درصد بلیت در چند وقت گذشته به دلیل شناورسازی اعلام شده و افزایش دوباره بهای این بلیتها در ماه رمضان گذشته نیز به نام خدمات رفاهی بوده که منجر به افزایش ۱۰ درصدی شد، حال آنکه هنوز به درستی مشخص نیست منظور از خدمات ایستگاهی چیست و چه تغییری در وضعیت ایستگاهها رخ داده است؛ آیا باد کولر ایستگاهها زیاد شده یا افرادی در ایستگاهها استخدام شدهاند که به مسافران خدمات ویژه میدهند؟
در این باره باید گفت، بحث شناورسازی، خود مبحث جدایی است که این روزها در مقوله مسافرت و خدمات مسافری کابرد بسیاری دارد. پس از اینکه شرکتهای هوایی با این بهانه بلیتهای خود را به بالاترین نرخ ممکن رساندند، این بار شرکتهای ریلی نیز میخواهند از این ترفند بهره ببرند.
اما در استفاده از این روش این پرسش مطرح میشود که چرا دیگر اصناف نمیتوانند از این شیوه استفاده کنند و چرا در فروشگاهها و ارائه خدمات دیگر نرخها شناور نمیشود. اگر قرار است نرخها شناور باشد، مغازهدارها حتی میتوانند در زمان پیک مشتری قیمتهای خود را بالا بکشند و اداره تعزیرات هم حق ندارد در این باره اعتراضی داشته باشد.
اکنون بار دیگر و با اینکه در سال جاری یک بار قیمت بلیتهای قطار افزایش یافته، باز مسئولان راه آهن به این فکر افتادهاند که نرخهای خود را بالا ببرند.
حسن موسوینژاد، مدیرعامل شرکت حملونقل ریلی رجا با اشاره به اینکه شرکتهای ریلی فرمهای آنالیز درآمد ـ هزینه را به راه آهن دادهاند ـ گفت: شرکت راه آهن در هفته جاری نشستی برای مشخص کردن میزان افزایش قیمت بلیت برگزار خواهد کرد.
موسوینژاد با انتقاد به افزایش قیمتی که شرکت راهآهن در اوایل مرداد ماه اعمال کرد، افزود: به دلیل اینکه هر افزایش قیمتی شوکی را متوجه بازار میکند، این کار اشتباهی بود که انجام شد و بهتر بود با کمی صبر، افزایش قیمت یک بار اتفاق میافتاد.
مدیرعامل شرکت حملونقل رجا در پاسخ به اینکه آیا افزایش به معنای متنوع سازی در نرخ بلیت است یا خیر گفت: منطقی نیست خدماتی که برای آن تقاضای متفاوت وجود دارد، قیمتهایش ثابت باشد. درخواستمان این است که نرخها متنوع سازی شود.
محمد دامادی، عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: بنا بر اعلام مسئولین راه آهن، احتمال افزایش قیمت بلیت در فصل پاییز هست و شاید بخشی از آزادسازی قیمت بلیت قطار عملیاتی شود و این مرحله از آزادسازی با افزایش ۲۰ درصدی بلیت قطار آغاز خواهد شد.
دامادی درباره بایدها و نبایدهای آزادسازی نرخ بلیت قطار، با اشاره به اینکه چندی پیش شرکت راهآهن در راستای توجیه مالی بهتر شرکتهای مسافری حمل و نقل ریلی و ارائه خدمات بهتر و با کیفیت بیشتر به مردم با در نظر گرفتن افزایش نرخ حاملهای انرژی در گام دوم هدفمندی یارانهها، موضوع افزایش محدود نرخهای بلیت قطار را در دستور کار خود قرار داد، گفت: پس از این ابلاغیه شرکتهای ریلی بررسیهای خود را در این باره انجام داده و هر کدام جداگانه نتایج این بررسیها و میزان افزایش قیمت پیشنهادی با توجه به بررسیهای تخصصی و منطقی، در هر مسیر را به شرکت راهآهن ارائه دادند.
نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی افزود: پس از اینکه کار بر نرخها انجام گرفت، شرکت راهآهن ایران نیز بررسیهای مستقلی روی بهای بلیت قطار و آزادسازی نرخ بلیت قطار مسافری انجام دادند. با وجود این، آن گونه که اطلاعرسانی شده، فعلا این موضوع عملی نمیشود، زیرا این کار نیاز به بررسی و کار کارشناسی گسترده دارد و نمیتوان با بررسیهای کوتاهمدت، ساختار و راهکاری عادلانه و مناسب برای آن یافت.
وی گفت: آن گونه که مسئولین راهآهن اعلام کردهاند، شاید در فصل پاییز، بخشی از آزادسازی قیمت بلیت قطار عملیاتی شود که این مرحله از آزادسازی با افزایش ۲۰ درصدی بلیت قطار آغاز خواهد شد.
با این تفاسیر، به نظر میرسد که شرکتهای ریلی عزم خود را جزم کردهاند تا قیمتهای خود را بالا ببرند. هماکنون باید منتظر ماند و دید این بار مسئولان راه آهن کشور چه بهانهای برای افزایش بهای بلیت قطار در نظر خواهند گرفت؟!
حاشیه نگاری بر بررسی «سربازی گیت» در فوتبال +فیلم
پول بدهید تا تمامی نهادها را برای انجام کارتان همراه کنیم!
وقتی میبینیم برملا شدن چند ماهه این رسوایی، برخلاف تصور خیلی هایمان، تاکنون به لرزاندن هیچ جایی نرسیده، ناچاریم با مجری برنامه هم رای شویم که گفت: این رسوایی در هر جای جهان که رخ داده بود، عده زیادی استعفا میدادند و یا اخراج میشدند اما اینجا انگار نه انگار!
از رانت خواری تا اصطلاح جدیدترِ «ویژه خواری»، هر چه درباره سو استفاده برخی از منابعی که در اختیارشان قرار داده شده، برای منافع شخصی بشنویم، باز احتمالا به مخیله مان خطور نخواهد کرد که برخی هستند که مدت ها پیش از این مرحله عبور کرده و بسته رانتی فراهم میآورند!
به گزارش «تابناک»، ماجرای جعلی بودن کارت خدمت برخی فوتبالیستهای کشورمان که به فاصله یکی دو روز از اتمام فصل گذشته لیگ برتر به تیتر یک روزنامه های ورزشی تبدیل شد، شب گذشته یکی از موضوعات ویژه برنامه نود را به خود اختصاص داد تا بینندگان پر شمار این برنامه سخنانی بشنوند که در کمتر برنامه تلوزیونی دیگری میتوان شنید.
اینکه برخی فوتبالیست ها با کارت پایان خدمت جعلی در لیگ بازی کرده باشند، موضوعی بود که در سالهای گذشته سابقه داشته اما این بار حکایت نه بازی کردن با کارت جعلی، که برملا شدن راز دو باندی بود که کارت پایان خدمت اصلی (بخوانید جعلی ولی معتبر!) به برخی فوتبالیستها فروخته بودند و اینقدر این کارشان رونق داشته که میبینیم در تیم ملی فوتبال کشورمان هم از مشتریانشان به چشم میخورند!
شاید همین گستردگی کار بود که عادل فردوسی پور، مجری توانمند برنامه را مجاب کرد نام «سربازی گیت» را برای این رسوایی انتخاب کرده و بخشی از برنامه خود را معطوف به بررسی این رویداد کند؛ رویدادی که میتواند در برنامههای غیر ورزشی رسانه ملی و حتی بسیاری نهادها مورد بررسی قرار گیرد و ریشه یابی شود.
آن گونه که در برنامه نود مطرح شد، فروش کارت پایان خدمت به برخی فوتبالیست ها آنقدر حساب شده و دقیق صورت میگرفته که خریداران این محصول میتوانستند با استفاده از آن، گذرنامه بگیرند، دانشگاه بروند و همه امور زندگی خود را طبیعی پی بگیرند و از این بابت کوچکترین دغدغه خاطری نداشته باشند چراکه باند تهیه کننده این کارت ها، فکر همه جوانب کار را پیش تر کرده است.
به قول فردوسی پور، این یعنی برخی سودجویان نهادهایی مثل نظام وظیفه، اداره گذرنامه، وزارت علوم و حتی پزشکی قانونی و ثبت احوال را برای اهداف خویش به خدمت گرفته، مورد سو استفاده قرار داده و بد نام کرده باشند تا در نهایت کارتی به مشتریان بفروشند که از دید این نهادها معتبر شناخته میشود اما در حقیقت معتبر نیست!
اینکه این نهادها چه واکنشی به موضوع نشان داده یا قصد دارند در آینده نشان دهند، موضوعی است که نمیتوان درباره آن اظهار نظر کرد اما وقتی میبینیم که اوضاع رانت خواری در کشورمان تا آنجا اوج گرفته که برخی دلالان بسته های رانت خواری تدارک میبینند و از نهادهای انتظامی مثل نظام وظیفه و گذرنامه تا دیگر نهادهای کشور را برای کسب پول تحت الشعاع قرار میدهند، چارهای نخواهیم داشت جز اینکه بپذیریم اوضاع وخیم است.
این در حالی است که وقتی میبینیم برملا شدن چند ماهه این رسوایی، برخلاف تصور خیلی هایمان، تاکنون به لرزاندن هیچ جایی نرسیده، ناچاریم با مجری برنامه هم رای شویم که گفت: این رسوایی در هر جای جهان که رخ داده بود، عده زیادی استعفا میدادند و یا اخراج میشدند اما اینجا انگار نه انگار!
گویی خیلی ها پذیرفتهاند که این روال فراقانونی جزیی ناگسستنی از شرایط امروزی جامعه است و نه تنها برای فرار از آن نمیتوان کاری کرد، بلکه چه بسا بهره نبردن از آن برای حل مشکلاتی که با آن مواجهیم، یکی از راهکارهای اصولی باشد؛ آنقدر که گفته شد یکی از مسئولان نظامی در این باره گفته: بازیکنان مقصر نیستند!
اگر این باور را قبول کنیم، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و ناچاریم بپذیریم که رانتهای رقم خورده در دیگر عرصه ها نیز نباید اعتراضی به همراه داشته و با پیگیری مواجه شود؛ این در حالی است که اگر این روند را نپذیریم و این دست اتفاقات را نشانهای از وخامت اوضاع دانسته -و به قول فردوسی پور، افشای جعلی بودن کارت 105 فوتبالیست را افشای تنها بخشی از زنجیره فسادی بزرگ تر بدانیم،- ناگزیریم از تحمل برای دیدن نتایج پرونده «سربازی گیت»!
شاید بهتر است برنامه نود(شبکه ي سه) را بارها و بارها ببینیم و مسائل مطرح شده در آن را در حکم مسائلی حل نشده بدانیم تا زمانی که به آنها پاسخ داده شد، قضاوت کنیم:
توجه:اخبارپارسيان100نمي تواند اين برنامه راپخش کند.شما مي توانيدازخبرگزاري هاي ديگراين برنامه رامشاهده کنيد.
اقدام گوگل برای جلوگیری از تشویق جنایت در غزه
انسانهای بیگناهی که بسیاری از آنها کودک هستند، در غزه میمیرند. بسیاری از آنها که هنوز کشته نشدهاند، با زخمهای التیامناپذیر باید به زندگی ادامه دهند؛ بیهیچ سرپناه و خانهای. رنجهای آنها به اندازه عذابهای من و شما واقعی است. شرم بر طراحان و سازندگان این بازی و کسانی که آن را بازی میکنند... .
گوگل اقدام به حذف و معدوم کردن بازی نرمافزاری برای سیستم عامل اندروید که کاربران را تشویق به بمباران غزه میکرد، از بازار نرم افزارهای خود یعنی Play Store کرده که این امر بیش از همه در راستای اعتراضات عمومی به وجود این بازی در Play Store بوده است.
به گزارش «تابناک» در این بازی که البته از سادهترین گرافیک بازیهای دیجیتالی برای سیستم عامل اندروید نیز برخوردار است، کاربران در نقش نیروهای صهیونیست، نوار غزه را بمباران میکردند.
این در حالی است که گوگل مستقیم درباره این کار اظهارنظری نکرده، ولی یکی از سخنگویان این شرکت ـ که نخواسته است نامش فاش شود ـ به نشریه CNET گفته: ما نرمافزارها و Appهایی را که مغایر با سیاستهای گوگل باشد، از Play Store حذف میکنیم.
حدود یک هفته پیش، بازی دیجیتالی BombGaza روی Play Store ظاهر شد و پیش از آنکه ـ روز گذشته ـ گوگل آن را حذف کند، کاربران اندروید در سراسر جهان، بیش از هزار بار آن را دانلود کردند. نکته جالب اینکه در این بازی، کاربران باید نوار غزه را بمباران کنند، در حالی که باید بکوشند به شهروندان غزه آسیبی نرسد؛ بنا بر ادعای مقامات صهیونیستی در توجیه جنایات خود در نوار غزه!
این بازی آشکارا و بیپرده، تداعیگر جنگ کنونی در غزه است که رژیم صهیونیستی با موشکباران و بمباران منطقه غزه، تا کنون بیش از ۱۷۰۰ فلسطینی را به شهادت رسانده که البته بنا به گزارش رسانههای صهیونیستی، حدود ۴۰۰ کودک فلسطینی در بین جان باختگان بودهاند.
جالب آنکه از هنگامی که این بازی بر روی Play Store منتشر شد، اعتراضات کاربران به این App در سراسر جهان نیز آغاز شد و کاربران در پیامهای خود سازندگان و طراحان این بازی و همچنین گوگل را به دلیل انتشار این بازی شماتت کرده و از آن انتقاد کرده بودند.
روزنامه «گاردین»، چاپ لندن، برخی از این پیامها را منتشر کرده که در یکی از آنها آمده است: «این بازی به غایت شرمآور است. انسانهای بیگناهی که بسیاری از آنها کودک هستند، در غزه میمیرند. بسیاری از آنها که هنوز کشته نشدهاند، با زخمهای التیامناپذیر باید به زندگی ادامه دهند؛ بیهیچ سرپناه و خانهای. رنجهای آنها به اندازه عذابهای من و شما واقعی است. شرم بر طراحان و سازندگان این بازی و کسانی که آن را بازی میکنند».
این بازی را شرکت PLAYFTW طراحی و تولید کرده که بنا بر گزارشها، توسط فردی با نام «رومن شاپیرو» اداره میشود. این در حالی است که گوگل در سیاستهای خود، انتشار و ترویج هر گونه از خشونت و تنفر را ممنوع کرده است.
در بخشی از مفاد سیاستهای گوگل در این زمینه آمده است: ما اجازه انتشار محتوایی که گروهی از انسانها را بنا به دلایلی از جمله نژاد یا اصالت قومی، مذهب، ناتوانی و جنسیت و هویت مورد هجمه قرار دهند، نخواهیم داد.
گفتنی است، CNET اشاره کرده که اکنون بازی BombGaza روی هیچ یک از بازارهای اندروید نیست و در صورتی که پس از این نیز بر روی هر یک از این بازارها قرار بگیرد، به سرعت از آن حذف خواهد شد.
رونمایی از بخشهای ویژه طرح امر به معروف و نهی از منکر؛
طرح و برنامه مجلس برای هدایت گردشگرانی که راهی ایران نشدهاند!
چگونه است که میپذیریم جامعهمان تا اندازه بسیاری اسیر مشکلات و معضلاتی چون دروغ، ریا و ویژگیهای مذموم دیگری شده و برای رفع آن به دنبال قانونگذاری میرویم اما در مقام تدوین که قرار میگیریم، این فریضه بزرگ را به یکی دو مقوله، مثل حجاب، محدود کرده و فراموش میکنیم که اگر گردشگران خارجی در این زمینه از ما عقب باشند، احتمالا در دروغ نگفتن و...
سالانه چه تعداد گردشگر خارجی به کشورمان میآیند؟ از کجای دنیا؟ چقدر در کشورمان هزینه میکنند و از قبل آمدن ایشان به کشورمان، چه میزان عایدی به بیتالمال سرازیر شده و چه میزان به اقتصاد کشورمان کمک میشود؟ پاسخ این پرسشها و پرسشهای مشابه، اگر «نمیدانیم» نباشد، قطعا آنقدر دقیق نیست که فرق چندانی با آن ندارد!
به گزارش «تابناک»، به تازگی یکی از نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که این روزها طرح امر به معروف و نهی از منکر را برای طرح در صحن علنی در دستور کار دارد، به فرازهایی از این طرح در گفتوگو با یک خبرگزاری اشاره کرده که به نوعی حکایت از اعمال تغییراتی در پروسه ورود گردشگران خارجی به کشورمان را دارد.
نصرالله پژمانفر که پیرامون این طرح با ایسنا گفتوگو کرده، در این باره میگوید: ما قوانین اسلامی داریم که شاید برای برخی در کشور خودشان این مسائل مورد توجه نباشد. برای اینکه کسی قانون را رعایت کند، ما موظفیم قانون را به آگاهی آن فرد برسانیم؛ بنابراین، مدخلهای ورودی ما و کسانی که مجوز ورود به ایران را میدهند، باید در همان زمان این آگاهیرسانی را نسبت به تکالیفش به آن فرد در ایران بدهند... این تکالیف باید قبل از آمدن فرد اطلاعرسانی شود.
این نماینده مجلس در حالی وزارت خارجه یا نهادهای مسئول دیگر را مسئول بررسی چگونگی این اطلاع رسانی دانسته و تهیه بروشور را برای نمونه مطرح میکند که شاهد سخنان خود را آموزش قوانین در بسیاری کشورهای خارجی به گردشگران به عنوان پیش شرط ورود به آن کشورها آورده و در ادامه، اجرا نشدن آن توسط مقامات مسئول را، وفق پیش بینی صورت گرفته در قانون [منظور همان طرح است]، در وهله نخست مستوجب تذکر شفاهی گرفتن آن مقام دانسته و مرحله دوم را، عزل مسئول کوتاهی کننده میخواند.
این در حالی است که روند تذکر دادن به شهروندان بیگانه در سالیان متمادی پس از انقلاب، تا کنون این گونه بوده که در همان آغاز ورود ایشان به کشور، از ایشان خواسته میشود حجاب خود را رعایت کنند، در غیر این صورت به ایشان اجازه ورود داده نخواهد شد؛ خواه آن افراد، گردشگران باشند و خواه مقامات دیگر کشورها.
تا اینجای ماجرا به نظر میرسد که یا پرداختن به این موضوع در راستای تأکید قانونی بر آنچه در عالم واقع رخ میدهد، باشد یا آنکه دلالت بر گسترش اقدامات قانونی برای مجاب کردن گردشگران خارجی در رعایت قوانین کشورمان باشد، ولی در هر دو صورت، آنچه ناگفته مانده، ضرورت توجه خاص به این وجه امر به معروف و نهی از منکر است.
این اشکال هنگامی خودنمایی میکند که میبینیم پژمانفر در ادامه میگوید: «متأسفانه کسانی که از خارج میآیند، بعضا بسیار بیشتر از هنجارشکنان داخل کشور، رعایت این ضوابط را میکنند»؛ تعبیر این سخنان یعنی در قیاس با برخی هنجارشکنان داخلی، گردشگران خارجی بیشتر قوانین کشورمان را رعایت میکنند که اگر تعداد اندک ایشان و فرهنگ متفاوتی که در آن زندگی میکنند را هم در ماجرا دخیل کنیم، به نوعی درخواهیم یافت که خیلی خیلی زود است به امر به معروف و نهی از منکر ایشان برسیم.
اما از این وجه ماجرا که بگذریم، اینکه میبینیم هیچ طرحی برای جذب گردشگران خارجی و بهره بردن از دریای عظیم جذابیتهای کشورمان برای کمک به اقتصاد کشور، اشتغال آفرینی و... در مجلس بررسی نمیشود، ولی در نقطه مقابل، اعمال محدودیتهایی چون آموزش دیدن گردشگران ورودی مورد بحث و بررسی است، قطعا جای تأمل دارد.
زمانی میبینیم نمایندگان کمیسیون فرهنگی به جای آنکه به دنبال طرحی باشند که به جذب گردشگر خارجی و اشاعه فرهنگ ایرانی به واسطه ایشان در دیگر کشورها کمک میکند و میتواند چهره ناخوشی که دیگران از کشورمان در جهان ترسیم کردهاند، با تصویری درست تغییر دهد، جا دارد از چرایی توجه به امر به معروف و نهی از منکر خارجیها، ناراحت شویم.
هنگامی که میبینیم بمباران خبری برخی کشورها موجب شده گردشگران از سفر به ایران حذر کرده و «یک کلاغ چهل کلاغ شدن» روایات نادرست برخی، روز به روز به لاغر شدن بیش از پیش گردشگری کشورمان برسد، چه ضرورتی دارد به جای چشم پوشی، عیب و ایرادات گردشگران را دیده و برای رفع و رجوع آن، به بروشور و کلاس و آموزش بپردازیم؟
وقتی که کمتر نگرانی در جامعه نسبت به نوع پوشش و رفتار و کردار خارجیها در کشورمان وجود دارد و چه بسا خیلی هایمان دلنگرانیم که مبادا نهی از منکر نشدگان داخلی مزاحمتی برای ایشان درست کرده و خاطره بدی در ذهن ایشان به جای بگذارند، چه عاملی موجب میشود که در مجلس بر روی دوم ماجرا را بیشتر تأکید کرده و آن گونه رفتار کنیم که گویی اثر منفی گردشگران بر جامعه ما بیشتر است تا اثر منفی جامعه ما بر ایشان؟
چگونه است که میپذیریم جامعهمان تا حدود زیادی اسیر مشکلات و معضلاتی چون دروغ، ریا و ویژگیهای نکوهیده دیگری شده و برای رفع آن طرح امر به معروف و نهی از منکر را کلید میزنیم، ولی به مقام تدوین قانون که میرسد، این فریضه بزرگ را به یکی دو مقوله، مثل حجاب، محدود کرده و فراموش میکنیم که اگر گردشگران خارجی در این زمینه از ما عقب باشند، احتمالا در دروغ نگفتن و ریا نکردن از ما جلوتر هستند!
تااخباریی دیگرخدانگهدار