loading...
.......................
آیت الکرسی
عزاداری حسینی-محرم 1393-پادگان مجاهدین پارسیان ایران
آیت الله طالقانی - مجاهد نستوه ، انقلابی رو سفید

اخبار جدید مجاهدین

اخبار جدید مجاهدین 


حمله به اردوگاه دشمن 13دی1393


دشمن ازحمله مجاهدین با خبر بود
چراکه قبل از رسیدن
رزمندگان مجاهدین پارسیان ایران
مکان های مهم راتخریب کرده و

فقط مقر فرماندهی سالم بود
وهمه ی فرماندهان فرار کرده و فقط یک فرمانده وتعداد کمی سرباز در اردوگاه باقی مانده بودند.

 در این حمله 3مجاهد پارسیان به شهادت رسیدند.

و درآخر مجاهدین اروگاه دشمن را فتح کرده وبرای آمادگی بیشتر ارتش را به منطقه ای دیگری خواهد برد.  




تاریخ:1393/10/13

......... بازدید : 4 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (0)

اخبارپارسيان۱۰۰

((عيدسعيدفطربرايرانيان ومسلمانان مبارزايراني مبارک باد))

شما مي توانيدبراي آشنايي بيشتربه ویژه نامه عید سعید فطردر سايت ما مراجعه فرماييد.

 

برخورد موشک رژيم صهيونيستی به نزديکی بزرگترين بيمارستان غزه

تهران - ایرنا - شبکه خبری اسکای نیوز دقایقی پیش گزارش داد یک موشک اسراییلی روز دوشنبه به محوطه ای که بزرگترین بیمارستان غزه را در خود جای داده است، برخورد کرد و قربانیانی برجا گذاشت.

براساس اين گزارش،منابع بيمارستانی گفتندکه موشک به ساختمانی درنزديکی در اصلی بيمارستان ˈشفاˈ در شهر غزه برخورد کرد.

اين حملات لحظاتی پس از انتشار سخنان ˈبان کی مونˈدبیرکل سازمان ملل روی داد.

وی درگیری ها در غزه را به ˈتندباد مصنوعیˈ تشبیه کرد و گفت که محله های بسیاری با خاک يکسان شده است.

بان کی مون خواستار پايان خشونت ˈبه نام انسانیتˈ شد و اضافه کرد که رهبران طرفين درگيری بايد از خود حسن نیت نشان دهند.

وی همچنين از طرفين درگيری خواست برای پايان دادن به درگيری های در غزه، عزم سياسی داشته باشند.

دبيرکل سازمان ملل گفت که غزه در پی حملات رژیم صهيونيستی که به شهادت صدها غیرنظامی فلسطينی انجاميده است، در ˈشرايط بحرانیˈ قرار دارد.

رييس جمهور ايران درتماس تلفني بانخست وزيرترکيه تعکيد کرد:

تلاش فوری و موثر کشورهای اسلامی برای کمک به مردم مظلوم غزه

تهران- ایرنا- رییس جمهوری در گفتگوی تلفنی با رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه بر ضرورت تلاش فوری و همکاری جدی کشورهای اسلامی برای کمک موثر به مردم غزه، توقف فوری حملات رژیم صهیونیستی و رفع حصر غزه تاکید کرد.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام و المسلمین «حسن روحانی» در این تماس تلفنی اظهارداشت: اگر قاهره زمینه همکاری و کالارسانی را فراهم کند، تهران و آنکارا می توانند برای جمع آوری و ارسال کمک های انسان دوستانه منطقه و جهان اسلام جهت یاری رساندن به مردم مظلوم غزه برنامه ريزی کنند.

وی همچنین با یادآوری معضل تروریسم در عراق و سوریه ، تلاش برای تامین امنیت کشورهای منطقه را ضروری و تلاش پیگیر همه کشورهای منطقه را ضامن ایجاد و دوام امنیت دانست.



** ضرورت همکاری با ایران برای رایزنی و حل معضلات منطقه

نخست وزیر ترکیه نیز در این تماس تلفنی مراتب تبریک خود و دولت و ملت این کشور را به مناسبت عید سعید فطر به ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران ابراز و از برگزاری اجلاس وزیران امور خارجه عضو کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد در تهران که به ابتکار جمهوری اسلامی ایران در هفته آینده برگزار می شود، استقبال کرد.

رجب طیب اردوغان همچنین بر ادامه همکاری با ایران برای رایزنی و حل معضلات منطقه تاکید کرد.

رییس جمهوری اسلامی ایران و نخست وزیر ترکیه در این گفت و گوی تلفنی اظهار امیدواری کردند با پیگیری توافقات اجلاس مشترک ایران و ترکیه در آنکارا، پیوند همکاری دو کشور به طور پیوسته و پایدار ارتقا یابد.

اين شبهای کاظمين / موصل گرفتار تحجر و جاهليت است

بغداد-ایرنا-انگار نه انگار همین دو سه روز پیش بود که در همین حوالی، دو بمب منفجر شد و حداقل 30 تن به شهادت رسیدند. همین اطراف بود، همینجا که نشسته ای، دور حرم؛ با زن و بچه هایت، اما باز هم آمده ای !

هنوز تکه های کوچک گوشت و پوست دخترک 7- 8 ساله ای که در آخرین انفجار در مقابل خیابان بعدی بر روی دیوار نقش بسته و هنوز شسته نشده، به چشم می آید؛ نمی بینی یا نمی خواهی ببینی!

یکشنبه شب ، هزاران هزار مانند ابو حافظ دور حرم امامان جواد و کاظم(ع) حلقه زده اند؛ همه خانوادگی آمده اند؛ از دور ، ازنزدیک.

این شبها، براحتی نمی توان به حرم رسید، نه از باب مراد و نه از باب القبله و وسط بلواری که مخصوص تردد پیاده است، هزاران نفر بصورت خانوادگی سفره پهن کرده و آنجا را به اشغال خود درآورده اند که ادامه آن تا داخل حیاط های حرم هم می رسد.

بر سر سفره ها همه نوع غذای خوشمزه عراقی با عطر و بوی گیج کننده اش، چیده شده و فضای منطقه را پر کرده است و بچه ها بی تاب تر از همه!

نزدیک اذان است، شاید چند ثانیه مانده و هنوز پدر سرش روی برگی از قرآن است که دارد زیر لب زمزمه می کند و نگاه مادر به گنبد و بارگاه روبه رو خیره مانده، با کمی اضطراب !

هفته گذشته در همین حوالی یک خودرو بمب گذاری شده منفجر شد که طی آن 25 تن کشته شدند. یک عامل انفجاری نیز که به خود کمربندی از مواد منفجره بسته بود، خود را در میان زائران منفجر کرد و تعدادی را به شهادت رساند.

این حکایت همیشگی کاظمین است که مردمش و زائرانش ، همواره در طول 10 سال گذشته هدف حملات تروریستی بوده اند.

حالا این شبهای کاظمین، به رغم وجود تهدیدهای جدی، همچنان شاهد هزاران هزار نفری است که می آیند زیارت می کنند، دعا و مناجات سر می دهند و تهدیدهای امنیتی را اعتنایی نمی کنند.

این شبها، خیلی ها تا ساعت 12 شب که مقررات منع آمد و شد در بغداد به اجرا گذاشته می شود، در حرم و اطراف آن بسر می برند. دعای ندبه می خوانند و نمازهای دو رکعتی و زیارت امام حسین(ع).

شيعيان عراق فردا سه شنبه را عيد فطر اعلام کرده اند، از همین رو ساعتی از ظهر امروز دوشنبه نگذشته دسته دسته راهی کاظمین شده اند.

با همه اینها، اوضاع در کاظمین برای زائران حرم امامین، برغم همه تهدیدهای امنیتی خیلی سخت نیست، اگرچه حادثه هر لحظه در تعقیب آنهاست، اما در عین حال این شبها در موصل در شمال عراق، اوضاع به گونه ای ديگر است.

اهالی موصل امروز دوشنبه عید فطر (به روایت اهل سنت عراق) خود را نتوانستند همانند هرساله برگزار کنند. داعش امسال اجازه برگزاری نماز عید نداد.

مساجد موصل اکثرا توسط داعش منهدم شده و جایی برای عبادت نیست و آنجا هم که هست، افراد مسلح اجازه ورود به آن را نمی دهند.

موصل اين شبها ، گرفتار تحجر، جاهليت و خشونت است.

            

ادعای عجیب یک نماینده درباره سهم ایران از دریای خزر!

مدت اعتبار عهدنامه ترکمنچای به پایان رسیده و همه دولت‌های منطقه نیز از این موضوع آگاهند. دولت ایران نیز برای اینکه از حق ایران و تمامیت ارضی کشور دفاع کند، باید حقی را که از ایران ضایع می‌شود، به ایران برگرداند. ما باید خود را به سهمیه ۵۰ درصدی دریای خزر نزدیک کنیم.

پس از فروپاشی شوروی سابق، بار دیگر بحث‌ها بر سر رژیم حقوقی خزر آغاز شد. تعریف جدیدی از رژیم حقوقی دریای خزر همواره مورد چالش کشورهای ساحلی بوده است. برخی از کشور‌های حاشیه این دریاچه بر این باورند که مالکیت این دریا باید مشاع باشد و همه کشورهای پیرامون در صورتی که بخواهند از آن بهره‌برداری کنند، باید ‌سهم برابری داشته باشند.

به گزارش «تابناک»، اما برخی دیگر از کشور‌ها، سهم بیشتری از این دریا می‌خواهند. این در حالی است که سهم ایران نیز از این دریا تا چند سال پیش، حدود
۵۰ درصد بود که رفته رفته کاهش پیدا کرده ‌و گفته می‌شود، سهم ایران تا ۲۰ درصد پایین آمده است. برخی از مسئولان بر این باورند که کوتاهی دولت‌های پیشین، باعث این کاهش سهم شده است.

برخی از نمایندگان مجلس نیز بر این باور هستند که دولت گذشته و کوتاهی‌های که مسئولان آن دوره انجام داده‌اند، باعث شده سهم ایران از دریای خزر کاهش پیدا کند.

سید رمضان شجاعی کیاسری در این باره اظهار کرد: دریای خزر ظرفیت‌های بسیار بالایی از نظر تجاری و همچنین برخی محصولات دریایی از جمله ماهی و خاویار و حتی نفت دارد. همچنین به تازگی در این دریا، سفره‌های نفتی بزرگی کشف شده است؛ اما متأسفانه دولت به آن توجه چندانی ندارد و استخراج آن را به کشورهای دیگر منطقه واگذار کرده است که البته از این بابت نگرانیم و باید هر چه زودتر اقدامات درخوری در این زمینه انجام گیرد.

وی گفت: هم اکنون سهم بندی از دریای مازندران، سال به سال در حال کاهش است و انگار عهدنامه ترکمانچای همچنان ادامه دارد! دولت برای افزایش سهم ایران از دریاچه مازندران، باید کاری کند، ولی نمی‌کند که البته دلیل این کار هنوز مشخص و معلوم نیست در چه فکری است که اقدامی انجام نداده است.

نماینده ساری در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه سهم دریاچه مازندران، سهم ایران اسلامی است، گفت: باید با افزایش سهم دریاچه مازندران، از کیان کشور دفاع شود.

شجاعی کیاسری با تأکید بر اینکه دولت برای ساماندهی دریای مازندران بی‌برنامه است، گفت: در بحث رژیم حقوقی دریای خزر کم کاری شد و متأسفانه بخش اعظم آن را واگذار کردند، در حالی که این دریا متعلق به ایران بوده و باید بیشترین سهم بهره‌برداری از آن به ایران داده شود.

این نماینده مجلس گفت: مدت اعتبار عهدنامه ترکمنچای به پایان رسیده است و همه دولت‌های منطقه نیز از این موضوع آگاهند. دولت ایران نیز برای اینکه از حق ایران و تمامیت ارزی کشور دفاع کند، باید حقی را که از ایران ضایع می‌شود به کشورمان برگرداند. ما باید خود را به سهمیه
۵۰ درصدی دریای خزر نزدیک کنیم.

نماینده ساری با یادآوری اینکه در گذشته سهم ایران از دریای خزر
۵۰ درصد بود و در اثر ضعف دیپلماسی در دولت گذشته، این سهم به زیر ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده است، گفت: این کاهش سهمیه توجیهی ندارد و بنا بر مستنداتی که داریم، از حق بهره برداری از دریای مازندران دفاع می کنیم.

این نماینده همچنین درباره ظرفیت های گردشگری این دریا گفت: این دریاچه با اینکه می‌توانست محل خوبی برای جذب توریست و گسترش گردشگری در منطقه باشد، به دلیل بی‌اعتنایی دولت مغفول مانده و از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌شود. همه طرح‌های در این زمینه، نا‌تمام‌‌ رها شده‌اند.

برخی بر این باورند که جغرافیا به ضرر ایران، سرنوشت سهم ایران را رقم زده است؛ اما گویا جغرافیا نامهربان نیست. این تاریخ است که بیشتر برای ایران مشکل درست کرده است؛ مثلا جنگ‌های بین ایران و روس‌ها و موافقت‌نامه‌هایی که خیلی چیز‌ها را تغییر داد. اگر بدون در نظر گرفتن این شرایط تاریخی، تنها مسأله تقسیم دریا را در چهارچوب آنچه در دنیا درباره دریا‌ها معمول است، سهم ایران کاهش می‌یابد.

با توجه به اینکه طول سواحل ما زیاد نیست و وضعیت سواحل مقعر، سهم کشور ما کم می‌شود. در جغرافیا مشکلاتی هست، ولی به هر حال، مدل‌های دیگری برای انتخاب خط مبدأ نیز وجود دارد و اگر این مدل‌ها انتخاب شود، سهم ایران بیشتر می‌شود. در بحث سهم ایران نباید تنها به جغرافیا بسنده کنیم، بلکه باید به ملاحظات تاریخی نیز استناد داشته باشیم.

از سوی دیگر، در حاشیه دریای خزر به جز ایران، پنج کشور دیگر نیز اکنون سهامدارند و بخشی از این دریا از سواحل این کشور‌ها به شمار می‌آید؛ هرچند تلاش برای بازگرداندن حق ایران در موضوع دریای خزر، وظیفه ملی و میهنی همگان است، در اختیار داشتن
۵۰ درصد این دریا به مانند زمانی که شوروی سابق بود، معقول به نظر نمی‌رسد و نمایندگانی که در این باره دغدغه دارند، شایسته است بر پیشنهادهای عملی که ضامن حقوق ملی ایرانیان است، تأکید کنند.

استفاده آمریکا از ابزار «نفت» برای اعمال فشار بر عراق

به موازات تداوم بحران سیاسی در عراق ـ که با تهاجم گروه‌های تروریست تکفیری به بخش‌هایی از این کشور آغاز شد‌ ـ موضوع درخواست برخی گروه‌های کرد این کشور برای دستیابی به استقلال نیز به معضلی جدی و واقعی برای عراق تبدیل گشت. در این میان، شواهد حاکی از آن است که آمریکا می‌کوشد با دامن زدن به فضای موجود و نیز استفاده از اهرم نفت، ‌منافع خود در عراق را تأمین ‌کند.

به موازات تداوم بحران سیاسی در عراق ـ که با تهاجم گروه‌های تروریست تکفیری به بخش‌هایی از این کشور آغاز شد‌ ـ موضوع درخواست برخی گروه‌های کرد این کشور برای دستیابی به استقلال نیز به معضلی جدی و واقعی برای عراق تبدیل گشت. در این میان، شواهد حاکی از آن است که آمریکا می‌کوشد با دامن زدن به فضای موجود و نیز استفاده از اهرم نفت، ‌منافع خود در عراق را تأمین ‌کند.

 

به گزارش «تابناک»، جدید‌ترین اخبار از موضع‌گیری‌های دولت آمریکا در قبال ادعاهای برخی مقامات اقلیم خودمختار کردستان عراق در راستای استقلال طلبی، حاکی از آن است که واشنگتن تلاش دارد با رویکردی دو‌ پهلو، نسبت به حفظ منافع خود در عراق با کمترین هزینه اقدام کند.

در این زمینه، سایت خبری «زاویه» امارات خبر داده که واشنگتن از شرکت‌ها و دولت‌ها خواسته از خرید نفت منطقه کردستان عراق خودداری کنند؛ اما در عین حال، رویکرد قاطعی‌ نیز در راستای ممنوع کردن خرید نفت این منطقه توسط شرکت‌های آمریکایی در پیش نگرفته است.

کارلوس پاسکال، رئیس بخش انرژی وزارت خارجه ایالات متحده در این باره به «رویترز» گفته است: سیاست‌های واشنگتن در زمینه فروش نفت توسط منطقه کردستان به صورت مستقل، تغییری نکرده؛ اما واشنگتن امیدوار است، دولت مرکزی عراق و اقلیم خودمختار کردستان بتوانند در زمان مناسب، به توافقی در این زمینه دست یابند.

وی افزوده است: «ما به همه هشدار داده‌ایم که هر چه بخرند، ‌ریسک دارد و ما همواره ‌‌این موضوع را یادآور شده‌ایم... بغداد و اربیل باید درباره اینکه توسعه و صادرات این منابع چگونه می‌تواند بر توسعه کلی عراق کارآمد باشد، به درکی مشترک برسند».

پاسکال گفته، بدون دستیابی به توافق، خطر وقوع منازعه میان دو طرف بیشتر می‌شود.

این سخنان در حالی گفته می‌شود که دولت مرکزی عراق، هشدار داده هر که نسبت به خرید نفت منطقه کردستان عراق اقدام کند،‌ مورد پیگرد قرار خواهد داد؛ این هشدار پیش از این نیز در مقاطع گوناگون از سوی مقامات عراقی به اشکال گوناگون بیان شده بود.
 
گفتنی است، تاکنون به طور مشخص اخباری مبنی بر خرید نفت منطقه کردستان عراق توسط رژیم اسرائیل به میان آمده که گفته می‌شود، با میانجیگری دولت ترکیه انجام گرفته است.

خود دولت ترکیه نیز در پی برقراری روابط مساعد با دولت منطقه خودمختار کردستان عراق، توجه ویژه‌ای‌ به منابع انرژی این منطقه نشان داده است.

در این میان، به نظر می‌رسد دولت آمریکا تلاش دارد با در پیش گرفتن مواضعی دوپهلو مانند آنچه توسط پاسکال بیان شده، از یک سو بر مخالفت خود در اوضاع کنونی با موضوع استقلال منطقه کردستان تأکید کرده و خود را طرفدار حفظ یکپارچگی عراق نشان دهد و از سوی دیگر، با انجام ندادن اقدامی جدی در این زمینه، این موضوع را در حکم ‌یک اهرم فشار علیه دولت عراق در دست خود نگه دارد تا در زمان لزوم، بتواند با افزایش فشار، نسبت به تأمین منافع خود در عراق از آن بهره گیرد‌.
 
در پایان باید اشاره کرد، از زمان اوج‌گیری بحران عراق، مقامات آمریکایی بار‌ها در موضع‌گیری‌های مختلف مدعی شده‌اند، با از میان رفتن یکپارچگی سرزمینی عراق مخالفند؛ اما در عین حال، دولت نوری مالکی را دولتی ناکارآمد می‌دانند که باید کنار ‌رود. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران با اشاره به اینکه ائتلاف دولت قانون به رهبری مالکی در یک انتخابات با مشارکت گسترده مردم به پیروزی رسیده، طرح این درخواست از سوی آمریکا غیرمنطقی بوده و با اهداف کاملاً سیاسی بیان می‌شود.

پاکستانی ها روز سه شنبه عيد سعيد فطر را جشن می گيرند.

اسلام آباد - ایرنا - کمیته ملی رویت هلال پاکستان دوشنبه شب گفت: هلال ماه شوال در غروب امروز در مناطق مختلف این کشور مشاهده شده و فردا سه شنبه هفتم مرداد (29 جولای) در پاکستان عید سعید فطر اعلام می شود

به گزارش ایرنا، مفتی ˈمنيب الرحمانˈ در گفت و گو با خبرنگاران در نشست مطبوعاتی کمیته ملی رویت هلال پاکستان در شهر کراچی مرکز ایالت سند در جنوب اين کشور افزود: شواهد قاطعی از شهرهای مختلف پاکستان از جمله جیکب آباد، جیوانی، سکهر و سيالکوت درباره مشاهده هلال ماه شوال از سوی کمیته های منطقه ای رویت هلال پاکستان دریافت شد.

وی گفت: نشست اعضای کمیته منطقه این رویت هلال در مناطق مختلف پاکستان پس از غروب آفتاد و نشست مرکزی این کميته نیز در سازمان هواشناسی این کشور در شهر کراچی همزمان انجام شد.

منیب الرحمان خاطر نشان کرد: اعلام رسمی رویت هلال ماه شوال پس از مشاوره با اطلاعات دريافت از کمیته های منطقه ای صورت گرفت.

وزارت کشور پاکستان نيز با انتشار بیانیه ای تعطیلات عيد سعيد فطر بعنوان يکی از اعياد بزرگ و رسمی مسلمانان در اين کشور را چهار روز اعلام کرد.

به گزارش بیانیه وزارت کشور پاکستان، تعطيلات رسمی عيد فطر در اين کشور از فردا سه شنبه هفتم تا 10 مرداد (29 تا اول اگوست) بمدت چهار روز اعلام شد. با احتساب روزهای تعطیلی عمومی شنبه و یکشنبه، تعطیلات عید فطر در پاکستان شش روز خواهد بود.

براساس اين گزارش؛ مردم مسلمان پاکستان با حضور در مساجد و اماکن مذهبی و عمومی به مناسبت عيد سعيد فطر را جشن های پرشکوهی برگزار می کنند.

پاکستانی ها فردا سه شنبه خود را برای برگزاری نماز عيد سعید فطر در اين روز بزرگ آماده می کنند و هم اکنون در جای جای اين کشور تابلوهای برگزاری نماز عيد در مساجد و اماکن مذهبی نصب شده است.

در شهرهای مختلف پاکستان , مسلمانان با آذين بندی مساجد ؛ اماکن مذهبی و عمومی , خيابان ها , مدارس , دانشگاه ها , هتل ها و پارک ها و خريد عید به استقبال عيد سعيد فطر می روند.

روابط داعش و گروه‌های تکفیری پاکستان تا کجا پیش خواهد رفت؟

لشکر طیبه پاکستان در حال آموزش تندروهایی است که برای جنگیدن در عراق، نخست در پاکستان آموزش می‌بینند. زیربنای همکاری داعش و لشکر طیبه با آموزش نیروهای داعش به وسیله لشکر طیبه ریخته شده ‌و در ماه‌های آتی دو طرف برنامه همکاری خود را نهایی خواهند کرد.

رسانه‌های هندی از تهدید بزرگ ناشی از آموزش تروریست‌های تکفیری برای این کشور و کشورهای همسایه خبر می‌دهند، زیرا لشکر طیبه پاکستان در حال آموزش تندروهایی است که برای جنگیدن در عراق، نخست در پاکستان آموزش می‌بینند.

به گزارش «تابناک»، به نقل از ری‌دیف از رسانه‌های پرمخاطب هند، علاوه بر حدود دو هزار تن از شهروندان چچن و نیجریه ـ که بر پایه یک گزارش سازمان ملل اکنون در صفوف نیروهای تکفیری در عراق و سوریه مشغول جنگ هستند‌ ـ خبر‌ها حاکی از این است که حدود هشتصد تبعه هند نیز به دنبال پیوستن به داعش هستند.

بنا بر این گزارش، تروریست‌های اهل چچن و نیجریه در اردوگاه‌های لشکر طیبه آموزش می‌بینند و این می‌تواند تهدیدی برای هند باشد. مقامات سازمان‌های اطلاعاتی هند نسبت به نزدیکی لشکر طیبه و گروه داعش و تبعات آن هشدار می‌دهند.

این موضوع با توجه به افزایش علاقه لشکر طیبه برای آموزش شهروندان هند نگران‌کننده‌تر خواهد بود، زیرا در گذشته لشکر طیبه به دنبال یافتن نیروهایی مناسب برای حملاتی در هند بوده است. لشکر طیبه در گذشته بیش از اینکه به دنبال نقش‌آفرینی خود در چنین حملاتی باشد، کنترل بر آن‌ها را در نظر داشته است.

بنا به گفته اطلاعاتی هند، حافظ سعید، امیرگروه جماعت الدعوه که مغز متفکر حملات
۲۶ دسامبر مومبای هند است، توانایی جمع‌آوری نیرو در پاکستان و هند برای اهداف خود را دارد.

پیش‌بینی می‌شود که روابط گروه داعش و لشکر طیبه در آینده تقویت شود. رهبر لشکر طیبه احتمالا برای تحکیم روابط داعش و طالبان نیز تلاش خواهد کرد. خروج نیروهای غربی از افغانستان در سال آینده بر اهمیت چنین روابطی خواهد افزود.

منابع اطلاعاتی هندی مدعی هستند که زیربنای همکاری داعش و لشکر طیبه با آموزش نیروهای داعش به وسیله لشکر طیبه ریخته شده ‌و در ماه‌های آتی دو طرف برنامه همکاری خود را نهایی خواهند کرد.

لشکر طیبه که در دهه
۱۹۹۰ در افغانستان به وسیله افرادی مانند عبدالله عزام و حافظ سعید تشکیل شده است، در منطقه کشمیر تحت کنترل پاکستان اردوگاه‌های آموزشی دارد و در سال‌های گذشته، روابط نزدیکی با طالبان در افغانستان و نیروهای وابسته به القاعده داشته است.

شروع عملیات در بیرون از پاکستان و افغانستان در سال‌های گذشته نشان داده که این گروه، در مسیری مشابه حرکت القاعده به دنبال برنامه‌هایی در سطح بین‌المللی خواهد بود.

لشکر طیبه از جمله گروه‌های حاضر در شبکه گروه‌های شبه‌نظامی مرتبط با هم در منطقه شرقی ایران است که گاهی با گروه‌های تروریستی فعال در شهرهای مرزی ایران نیز همکاری می‌کنند.

مازندران آماده ميزباني از موج جديدمسافران تابستانی است!

ساری - ایرنا - مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران با بیان اینکه آماده میزبانی از گردشگران تابستانی هستیم، گفت: همزمان با عید سعید فطر و آغاز دور دوم سفرها، میزبان خیل عظیمی از گردشگران خواهیم بود.

ˈدلاور بزرگ نیاˈ روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به برخی برنامه های فرهنگی و هنری استان مازندران اشاره کرد و افزود: کنسرت موسيقی ˈسیروان خسرویˈ و ˈمحمد علیزادهˈ به ترتیب هشتم و نهم مرداد در شهرستان چالوس و ساری برگزار می شود.

وی برپایی نمايشگاه ملی صنایع دستی و سوغات در قائمشهر را از جمله برنامه های فرهنگی ايام تعطيلات برشمرد و بيان داشت: همجواری اين نمايشگاه با جشنواره موسیقي اقوام ایرانی و به نمایش گذاشتن بخشی از زندگی عشايری به صورت زنده می تواند برای گردشگران جالب توجه باشد.

بزرگ نيا با بیان اینکه باید هر چه سریع تر از نگاه سنتی به موضوع گردشگری خارج شویم، گفت: با توجه به علاقه مندی مسافران و تنوع استان ها لازم است برای جذب گردشگران راهکارهای مناسب ارايه کنيم..

مديرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران اظهار داشت: با توجه به اینکه مازندران استانی برخوردار از مواهب طبيعی و خدادادی است بايد در تمامی زمینه ها از جمله ميراث فرهنگی،صنايع دستی و گردشگری خود را ارتقا دهیم.

وی به جذب گردشگر ،حفظ و از دست ندادن وضعيت موجود برای برنامه ريزی مطلوب اشاره کرد و افزود: تدوين برنامه های فرهنگی و مفرح بهترين راهکار برای افزايش حضور و مدت اقامت گردشگران است.

بزرگ نيا گفت: تيم های نظارتی اداره کل ميراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران در سراسر استان در این ايام بر نحوه خدمت رسانی بهتر به گردشگران در مراکز اقامتی و پذيرايی نظارت دارند.

وی همچنين از مردم خواست در صورت بروز هرگونه تخلف موارد را به سامانه 09669 گزارش کنند.

اخبار6/5/1393

......... بازدید : 20 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

اخبارپارسيان۱۰۰

((((((حماسه ي5مرداد1367 گرامي باد))))))

                  

اسرائیل آتش‌بس را ۲۴ساعت دیگر تمدید کرد

رژیم صهیونیستی به صورت یک جانبه آتش بس در غزه را تا ساعت ۲۴ امشب تمدید کرد.

به گزارش تسنیم به نقل از رویترز؛‌ کابینه این رژیم روز گذشته با تمدید آتش بس به مدت
۲۴
ساعت دیگر موافقت کرد اما اعلام کرد به حملات موشکی حماس نیز پاسخ خواهد داد. این در حالی است که جنبش حماس اعلام کرده است تنها در صورتی آتش بس را می پذیرد که نیروهای رژیم صهیونیستی از خاک غزه خارج شوند.

۵ گروه مقاومت فلسطین، سحرگاه امروز در بیانیه‌های جداگانه‌ای در واکنش به اعلام آتش‌بس غیررسمی ۲۴
ساعته از سوی کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی اعلام کردند، هرگونه آتش‌بس انسانی که عقب‌نشینی ارتش اسرائیل از داخل مرزهای نوار غزه و بازگشت آوارگان به خانه‌هایشان را تضمین نکند، قابل قبول نیست.

شمار کل شهدای حملات ارتش رژیم اسرائیل از آغاز حمله به نوار غزه در
۲۰ روز پیش تاکنون به ۱۱۴۷ نفر و شمار زخمی ها به حدود ۶
هزار نفر رسید.

رژیم اسرائیل با محاصره نوار غزه، حدود یک میلیون و
۷۰۰ هزار ساکن این منطقه را از حقوق اساسی خود همچون آزادی تردد، داشتن شغل با حقوق مناسب و بهداشت و آموزش محروم کرده است.

 

تکذیب حضور تکفیری ها در اردبیل

جمهوری اسلامی نوشت :

دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل با ارسال نامه‌ای به روزنامه جمهوری اسلامی درخصوص خبر چاپ شده در ستون جهت اطلاع مورخ 4/5/93 در مورد مشاهده فردی از تکفیری‌ها با سر تراشیده و لباس عربی و شمشیر به دست در اردبیل اعلام کرد: این خبر به هیچ وجه صحت نداشته و قویاً تکذیب می‌گردد. 
  گفتنی است دیروز نیز وزیر کشور حضور داعشی ها در اردبیل را رد کرد

به گزارش ایسنا، رحمانی فضلی وزیر کشور، در حاشیه نشست  با استانداران و دبیران کل احزاب و تشکل‌های سیاسی، اخبار مبنی بر «حضور افرادی با ظاهر نیروهای داعش در اردبیل و دعوت آنها از مردم برای پیوستن به این گروهک» را تکذیب کرد.

 

خیابان‌های شهرهای ایران شاهد راهپیمایی گسترده در حمایت از غزه بود

مردم ایران با شعار" ای قدس ما می‌آییم" از رژیم صهیونیستی اعلام انزجار کردند... راهپیمایی روز قدس در تهران و بیش از ۷۰۰ شهر ایران برگزار شد... مردم ایران یکصدا فریاد مرگ بر اسرائیل سر دادند

به گزارش جهان، رسانه‌های بین اللملی واکنش های زیادی به حضور حماسی مردم ایران در زهپمایی روز قدس و حمایت آنها از مقاومت فلسطین نشان دادند.

المنار: مردم ایران راهپیمایی میلیونی همبستگی با غزه برگزار کردند

شبکه المنار لبنان در گزارشی با اشاره به برگزاری مراسم روز قدس در ایران آورده است: در جمهوری اسلامی ایران راهپیمایی میلیونی به مناسبت روز جهانی قدس و در همبستگی با غزه برگزار شد.

المنار اعلام کرد: راهپیمایی میلیونی در خیابان های ایران در حمایت قدس شریف از لوث صهیونیست ها و همبستگی با ملت مسلمان فلسطین برگزار شد همانگونه که در برخی شهرهای عراق در همبستگی با ملت فلسطین راهپیمایی مشابهی برگزار شد.

این رسانه لبنانی بیان کرد: مردم عراق در برخی استان های این کشور تظاهراتی به مناسبت روز جهانی قدس در همبستگی با ملت فلسطین برگزار و تجاوز صهیونیست ها به غزه را محکوم کردند.تظاهرات کنندگان پرچم های فلسطین و پلاکاردهایی در محکومیت جنایات اسرائیل و حمایت از ملت فلسطین حمل کردند و شعارهایی در حمایت از آرمان فلسطین و سکوت بین المللی در قبال حوادث غزه سردادند.

خبرگزاری فرانسه: مردم ایران شعار "مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا" سر دادند

فرانسه به بازتاب تظاهرات گسترده مردم ایران در حمایت از مردم فلسطین و در اعتراض به اسرائیل پرداخت.

به گزارش این خبرگزاری مردم ایران در تهران و بیش از
۷۰۰ شهر دیگر در آخرین جمعه ماه رمضان با شرکت در این تظاهرات به حمایت از مردم فلسطین پرداخته و علیه اسرائیل شعار سر دادند.

خبرگزاری فرانسه در ادامه به پوشش راهپیمایی مردم در تهران وشعارهای "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" در نقاط مختلف پایتخت ایران پرداخت.

با توجه به حملات ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار بیش از
۸۰۰ نفر از مردم فلسطین که تعداد زیادی از آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند حضور مردم در این تظاهرات پررنگ‌تر از سال‌های پیش به نظرمی‌رسد.

تلویزیون الفرات: خیابان‌های شهرهای ایران شاهد راهپیمایی گسترده در حمایت از غزه بود


شبکه الفرات در گزارشی درباره برگزاری مراسم روز قدس در ایران آورده است: مردم ایران اسلامی از صبح آخرین جمعه ماه مبارک رمضان راهپیمایی میلیونی در حمایت از ملت فلسطین و همبستگی با غزه و بزرگداشت روز جهانی قدس برگزار کردند.

الفرات عراق اعلام کرد: راهپیمایی میلیونی بزرگی در خیابان های شهرهای ایران در همبستگی با ملت فلسطین و نجات قدس از لوث صهیونیست ها برگزار شد.

این رسانه عراقی گزارش داد: مراجع دینی، سازمان ها، موسسات، احزاب، اتحادیه ها و جمعیت های ایرانی با بیانیه های جداگانه ای از ملت ایران خواسته بودند که مشارکت گسترده در راهپیمایی بزرگ امروز داشته باشند.

بر اساس این گزارش، قرار است در
۸۰ کشور دنیا نیز راهپیمایی های مشابهی برگزار شود و امت عربی واسلای امروز ندای امام خمینی(ره) را در ۳۵ سال قبل در قرار دادن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس لبیک می گویند. در آستانه این مناسبت رژیم صهیونیستی تدابیر امنیتی در بیت المقدس اتخاذ کرد و مسجد الاقصی شبیه یک پادگان نظامی شده است.

این رسانه عراقی گزارش داد: روز جهانی قدس امسال با تجاوز اسرائیل به غزه مصادف شده است و فلسطینی ها امسال این مناسبت را با شهدا و قربانیان خود گرامی می‌دارند و امیدوار به انتفاضه ملت اسلامی برای یاری آرمان آنها هستند.

پایگاه العهد: مردم ایران با شعار" ای قدس ما می‌آییم" از رژیم صهیونیستی اعلام انزجار کردند

مسلمانان در سراسر کشورهای جهان به مناسبت روز جهانی قدس که توسط حضرت امام خمینی ( رحمه الله علیه ) در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان هر سال به این روز نامگذاری شده است، با حضور گسترده خود در این تظاهرات از ملت مظلوم فلسطین و مسجد الاقصی حمایت کردند.

آن چه تظاهرات امسال روز جهانی قدس را از سایر مناسبت های مشابه سال های قبل متمایز ساخته این است که در روز جهانی قدس امسال رژیم صهیونیستی حملات وحشیانه ای را ضد ملت مظلوم فلسطین در نوارغزه آغاز کرده است حملات وحشیانه ای که تا به امروز بیش از
۸۱۶ شهید و بیش از ۵ هزار و ۲۴۰ نفر زخمی شده اند.

در روز جهانی قدس امسال همچنین بسیاری از فلسطینیان در شهرها و مناطق مختلف کرانه باختری هم ضمن گرامیداشت این روز جهانی در حمایت از ملت فلسطین در نوارغزه با نیروهای اسرائیلی درگیر شدند.

در جمهوری اسلامی ایران هم که این کشور به رهبری حضرت امام خمینی ( رحمه الله علیه ) بنیانگذار این حرکت جهانی و روز قدس جهانی بوده با حضور میلیونی در تهران و دیگر شهرهای این کشور این روز را گرامی داشتند و با سردادن شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و ای قدس ما می آییم از اشغالگران و استکبار جهانی خشم و انزجار خود را نشان دادند و از مقدسات اسلامی امت اسلامی در فلسطین حمایت کردند.

مردم ایران در تظاهرات روز جهانی قدس از ملت مظلوم فلسطین در نوارغزه هم اعلام حمایت کردند.

در کشورهای یمن و در منطقه القطیف شیعی نشین شمال شرق عربستان سعودی و در بحرین و سوریه هم مردم با حضور گسترده خود در تظاهرات روز جهانی قدس با ملت مظلوم فلسطین در نوار غزه اعلام همبستگی گردند و جنایات صهیونیست ها را در حق ملت فلسطین در غزه محکوم کردند.

ترند: راهپیمایی روز قدس در تهران و بیش از ۷۰۰ شهر ایران برگزار شد

خبرگزاری ترند آذربایجان ضمن بازتاب راهپیمایی روز قدس در تهران و سایر شهرهای ایران نوشت که مردم در گروه‌های ده‌‌ها هزار نفری در تهران و بیش از
۷۰۰ شهر راهپیمایی روز قدس را آغاز کرده و علیه اسرائیل و آمریکا شعار سر دادند. در این تظاهرات پرچم اسرائیل به آتش کشیده شد.

این خبرگزاری در ادامه به این امر اشاره می‌کند که بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در سال
۱۹۷۹ میلادی آخرین جمعه از ماه رمضان را به عنوان روز قدس نامگذاری کرد تا مسلمانان جهان را برای حمایت از فلسطینی‌ها و علیه اسرائیل بسیج نماید.

علاوه بر ایران در سایر کشورها شامل برخی کشورهای اروپایی نیز راهپیمایی روز قدس برگزار می‌شود.

الشرق الاوسط: مردم ایران یکصدا فریاد مرگ بر اسرائیل سر دادند

پایگاه پانوراما الشرق الاوسط با اشاره به برگزاری مراسم روز جهانی قدس در ایران آورده است: مراسم روز جهانی قدس به منظور اعلام همبستگی با ملت مسلمان فلسطین و نجات قدس از لوث صهیونیست ها که این روزها جنایات وحشیانه ای علیه فلسطینی ها مرتکب می شوند در ایران برگزار شد.

شرکت کنندگان در مراسم روز جهانی قدس شعارهای مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا ای قدس ما داریم می آییم سر دادند.

پایگاه بانوراما الشرق الاوسط گزارش داد: قرار است در
۸۰ کشور دنیا تظاهرات مشابهی برگزار شود و فریاد خشم علیه صهیونیست ها طنین انداز شود.

الجدید لبنان: مردم سراسر ایران تظاهرات میلیونی برگزار کردند


حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در تظاهرات روز جهانی قدس در مراسم این روز جهانی شرکت کرد.

در تهران پایتخت ایران و دیگر استان های این کشور تظاهرات سراسری و میلیونی ملت ایران آغاز شده است .

ملت ایران همچون سایر ملت های عربی و اسلامی در تظاهرات گرامیداشت روز جهانی قدس شرکت کردند و خشم و انزجار خود را نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی دفاع فلسطین اعلام کردند.

القدس العربی: مردم ایران راهپیمایی میلیونی در حمایت از فلسطینی‌ها برگزار کردند

القدس العربی در گزارشی از مراسم روز جهانی قدس در ایران آورده است: صبح امروز راهپیمایی های میلیونی در تهران و سایر شهرهای ایران در حمایت از ملت فلسطین وساکنان بیگناه غزه برگزار شد.

در تهران این مراسم در ساعت
۱۰:۳۰ صبح به وقت محلی آغاز شد و شرکت کنندگان در این مراسم در دانشگاه تهران به پایان می رسد و پس از آن راهپیمایی کنندگان به ادای نماز جمعه می پردازند.

القدس العربی نوشت: شرکت کنندگان در راهپیمایی شعارهایی علیه رژیم اسرائیل و در حمایت از ساکنان غزه سر دادند و شعارهایی سر دادند و پلاکاردهایی در ضدیت با اسرائیل حمل کردند و ضمن حمایت از آرمان فلسطین جنایات اشغالگران علیه مردم فلسطین را محکوم کردند.

در این مراسم تصاویر بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) حمل شد و برخی از مسئولان برجسته جمهوری اسلامی ایران شرکت داشتند و حمایت خود را از ملت فلسطین در برابر اسرائیل اعلام داشتند.

 

ایجاد ایستهای بازرسی زنانه داعش در نینوا و سرقت اموال و جواهرات زنان

ایستهای بازرسی جدید داعش که زنان گروهکش آن را اداره میکنند خانواده های آواره‌ای که از صلاح الدین به دیاله میروند را تفتیش و اموال و جواهرات گرانقیمت آنها را مصادره می‌کنند.

به گزارش «شیعه نیوز»، یک مقام آگاه در استان دیالی اظهار داشت داعش به تازگی ایستهای بازرسی در نقاط امنیتی تشکیل داده و زنان همراه با گروهکش را در این ایستها به کار گماشته است.

زنان داعشی خانواده های آواره‌ای که از صلاح الدین به دیاله میروند را تفتیش و اموال و جواهرات گرانقیمت آنها را مصادره می‌کنند.

این زنان گروهک داعش همچنین کارتهای شناسایی خانواده ها را به دقت بررسی میکنند تا مطمئن شوند نیروهای امنیتی به که دنبال آنها هستند در میان آوارگان نباشند.

در طی چند روز گذشته داعش به مسیحیان شهر موصل هشدار داد که یا باید اسلام بیاروند یا اینکه جزیه بپردازند در پی از اعلام صدها خانواده مسیحی از موصل آواره شدند البته شیعیان که از همان ابتدای ورود داعش به موصل تحت تعقیب بودند و بسیار پیشتر مهاجرت اجباری آنها از موصل آغاز شده بود.

منفجر کردن مقام امام علی و امام رضا (علیهما السلام) در کرکوک توسط داعش

داعش چندین حسینیه و مرقد دینی مربوط به شیعیان در منطقه "تازه" واقع در جنوب استان کرکوک عراق را منفجر کردند.این انفجارها با تخریب کامل مکانهای ذکر دشه همراه بوده اما تلفات انسانی نداشته است.

به گزارش «شیعه نیوز»، منابع امنیتی و شاهدان عینی روز پنجشنبه اعلام کردند تروریستهای داعش چندین حسینیه و مرقد دینی مربوط به شیعیان در منطقه "تازه" واقع در جنوب استان کرکوک عراق را منفجر کردند.

یک مقام امنیتی عراق ساعاتی پس از این جنایت اعلام کرد مکانهای منفجر شده  مقام امام علی و امام رضا (علیهما السلام) و کتابخانه میرزا جوا تبریزی و نیز یم مدرسه مربوط به دیوان وقف شیعی بوده است.

این انفجارها با تخریب کامل مکانهای ذکر شده همراه بوده اما تلفات انسانی نداشته است. داعش پس از انجام این کار تصاویری را از حسینیه ها و مراقد منفجر شده منتشر کرده است بیشتر منطقه ذکر شده شیعیان ترکمن هستند.

تروریست های داعش علاوه بر این امر چندین مقر وابسته به احزاب عراقی و ارتش عراق را نیز منفجر کردند.

منفجر کردن مقام "علی اصغر بن الحسن" (علیه السلام) توسط داعش

شبکه های رسمی عراق اعلام کردند این گروهک تروریستی پنجشنبه شب این مقام شریف که در پشت مسجد یونس شهر موصل عراق قرار دارد، را منفجر کردند.

به گزارش «شیعه نیوز»، گروهک تروریستی داعش در جدیدترین جنایت خود مقام "علی اصغر بن الحسن" (علیه السلام) در شهر موصل عراق را منفجرکردند.

شبکه های رسمی عراق اعلام کردند این گروهک تروریستی پنجشنبه شب این مقام شریف که در پشت مسجد یونس شهر موصل عراق قرار دارد، را منفجر کردند.

این مقام پس از انفجار چندین حسینیه و مراقد دینی دیگر در شهرهای مختلف عراق به ویژه موصل به دست داعش صورت می گیرد.

 

(مقصر اصلی کدام است: قاتل، مقتول، ماه عسل یا رسانه ملی؟/ ادعای جدید خانواده قاتل)

پرداختن به موضوع "قصاص" بدون رعایت جوانب دینی، در برنامه ماه عسل که روز گذشته با اعتراضات بسیاری در شبکه های اجتماعی مواجه شد، حالا با ادعایی از سوی یکی از خانواده های قاتل، که در برنامه حضور نداشتند وارد فاز جدیدی شد.

گروه فرهنگی جهان نیوز ـ در یکی از برنامه‌های چند روز گذشته "ماه عسل" که به موضوع "قصاص" اختصاص داشت در حالی نحوه قتل فرزند یکی از حاضران در برنامه تشریح شد که بسیاری از بینندگان برنامه از این اقدام فجیع قاتل، متاثر و احساسات جریحه دار این بینندگان به شکل قابل توجهی در شبکه های اجتماعی نمایان گردید.

شوی تلویزیونی برای محاکمه پدری که فرزندش به شکل فجیعی کشته شد!


ادعای پدر مقتول چه بود؟

ماجرا از این قرار بود که پدر مقتول در برنامه "ماه عسل" مدعی شد که فرزند بسیجی‌اش توسط تعدادی از جوان‌های محل، پس از
۱۷روز پیغام فرستادن، به شکل فجیعی با ضربه قاچو به جمجه‌اش به قتل می‌رسد و قاتل به همراه دوستانش ابتدا و انتهای کوچه را می‌بندند تا کسی نتواند مضروب را به بیمارستان برساند. مجری برنامه نیز لابه‌لای حرف‌های پدر مقتول سعی داشت تا وی را راضی کند تا رضایت بدهد. وی حتی در بخشی از برنامه با زیر سؤال بردن ضمنی حکم قصاص گفت: "حالا مگه اینایی که به خاطر «آدم‌کشی با چاقو» قصاص شدند چه تاثیری روی بقیه چاقوکش‌ها داشت..."

به دنبال پخش این برنامه از ماه عسل، برخی از رسانه‌ها از جمله "جهان نیوز" و حتی شبکه های اجتماعی نسبت به عملکرد مجری برنامه و محتوای برنامه که بدون در نظر گرفتن قانون الهی (قصاص) سعی در تلقین "بخشش" داشت معترض شدند. اما امروز ماجرا به شکل دیگری رقم خورد.

ادعای مادر قاتل چیست؟

در پی تماس تلفنی مادر قاتل و وکیل وی با تحریریه "جهان نیوز"، ادعای دیگری بر خلاف آنچه در ماه عسل پخش شده بود، مطرح شد! مادر قاتل ضمن تاکید بر اینکه ما خواستار حضور در برنامه "ماه عسل " هستیم و ماجرا آن‌گونه که پدر "مقتول" می گوید، نبوده است. وی درگیری و نزاع پیش آمده را اینگونه تشریح می کند: "مقتول در این نزاع تنها نبوده و با دوستانش به این درگیری آمده و شمشیر در اختیار داشته است. ضمن اینکه پسر من ضربه ای با قمه به وی نزده بلکه بدلیل هل دادن مقتول و برخورد سر وی با زمین توسط قاتل، مقتول کشته شده است؛ نه ضربه قمه به سر مقتول. همچنین وکیل قاتل مدعی شد این نکته که پدر مقتول گفته است دو سر کوچه با موتور بسته شده است که مقتول را به بیمارستان نرسانند صحت ندارد چون کوچه محل نزاع بن بست بوده و درگیری تعداد زیادی جوان با یکدیگر و رعب و وحشت مردم باعث شده کسی جرات نکند نزدیک بیاید."

ادعای وکیل قاتل چیست؟

وکیل قاتل نیز در تماس با جهان‌نیوز گفت: برنامه ماه عسل با روایت یک طرفه و با اشتباه خود، وضع خانواده قاتل را به جایی رسانده که آنها به جای آنکه از قصاص فرزندان‌شان ناراحت باشند، از آبرویی که به ناحق از آنها ریخته شده نارحت هستند.

وی اقدام پدر مقتول در معرفی کردن پسرش به عنوان یک فرد بسیجی را خلاف واقع دانست و گفت: این کار در راستای پروژه مظلوم نمایی خانواده مقتول انجام شده؛ همچنان که باقی ماجرای مطرح شده در ماه عسل داستان‌سرایی محض بود!

وی با اشاره به اینکه تاکنون چند تن از بزرگان ورزش کشور به خانه مقتول رفتند تا وی را به بخشش راضی کنند، گفت: انشای حکم، صورت گرفته اما هنوز حکم اعدام تایید و ابلاغ نشده است."

مقصر اصلی کدام است: قاتل، مقتول یا ماه عسل؟

ورای آنکه آیا ادعای خانواده مقتول صحیح است یا قاتل ـ که رسانه در مقام و جایگاه چنین قضاوتی نیست و باید به صورت دقیق در قوه قضاییه بررسی شود ـ چند نکته حائز اهمیت است.

وقتی خواسته یا ناخواسته، "ماه عسل" به مهم‌ترین و جریان‌سازترین برنامه رسانه ملی در یکی از مهمترین‌ ماه های سال تبدیل می‌شود، باید حرکات و سکنات دست اندرکاران امر بیش از پیش حساب شده و سنجیده باشد.

انتظار می‌رود "ماه عسل" که میلیون‌ها بیننده دارد، قبل از دعوت از هر مهمانی به برنامه، با بررسی دقیق و موشکافانه از همه ابعاد ماجرا مطمئن شود تا این چنین احساسات مردم به بازی گرفته نشده و از اعتماد به صداوسیما کاسته نشود.

آیا بازی با احساسات مردم بخشودنی است؟

به نظر می‌رسد بازی با احساسات مردم به هر دلیل سهوا یا عمدا برای دست اندرکاران "ماه عسل" بخشودنی نیست و لازم است علاوه بر مدیران سیما، سازندگان برنامه نیز نسبت به تردیدهای پیش آمده برای مردم پاسخگو باشند.

با مشخص شدن تناقض بزرگ برنامه ماه عسل درباره "قصاص" ماجرا فراتر از فقدان اطلاعات دینی کافی از سوی مجری و نبود یک مجری-کارشناس در برنامه رفت؛ چرا که تجربه اخیر نشان داد گویا برنامه پرمخاطب "ماه عسل" از فقر محقق برای پردازش سوژه‌ها و "دعوت از میهمان‌ها" نیز رنج می‌برد!

مشکل کدام است: قصاص یا ایجاد ابهام از سوی رسانه ملی؟

در پایان باید گفت به هر حال قتلی اتفاق افتاده است و قاتل بر اساس دستورات الهی به سزای خود باید برسد و تردیدی در این زمینه نیست که بخشش نیز امر پسندیده ای است اما مسأله این است که رسانه ملی به عنوان "دانشگاه بزرگ جامعه" نباید این چنین ابهاماتی در دعوت از مهمانان برنامه داشته باشد و مخاطبان خود را دچار تردید کند!

اخبار 5/5/1393

......... بازدید : 14 چهارشنبه 01 مرداد 1393 نظرات (0)

تاريخ ايران

کوروش بزرگ ؛ پدر ایرانیان

کوروش کبیر بزرگ مرد تاریخ ایران زمین و از جمله نوادری که تاریخ جهان به خود دیده است . انسانی والا و ابرمردی بی همتا که می توان گفت نام ایران با وجود او ایران شد و از بنیانی که او بنا نهاد برای هزاران سال ملتی واحد از اقوام آریایی واقع در فلات ایران شکل گرفت که طی قرنها تمام تمدن ها و قدرتهای کوچک و بزرگ را تحت شعاع خود قرار داد و هویت ایرانی متشکل از مادهای آذربایجان و کردستان و پارسهای جنوب و پارتهای شرق ایران زمین که ملت واحد ایران را تشکیل دادند و تاریخ چندین هزار ساله خود را دوشادوش یکدیگر و در کنار یکدیگر رقم زدند به همراه هم از این خاک و هویت دفاع کردند و با افتخار ایرانی بودن خود را به جهانیان اعلام نمودند . پارسی ها که وی آنها را از گمنامی به افتخار رسانید وی را پدر خواندند. یونانیها که وی آنها را در سواحل آسیای صغیر مقهور قدرت خویش ساخت با وجود نفرتی که غالبا به ایرانیها نشان می دادند در وی به چشم یک فرمانروای آرمانی نگریستند و یهود که وی آنها را جهت اجرای آیین و بنای معبد آزاد گذاشت ؛ وی را همچون مسیح  تلقی کردند آنچه که در مورد او جای تردید نمی گذارد اینستکه لیاقت نظامی و سیاسی فوق العاده در وجود وی  با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیده ای بکلی تازه بشمار می آمد. احوال اوبدون شک از بعضی جهات یاد آور فاتحانی چون اسکندر و ناپلئون نیز هست اما قیاس وی با آنها درست نیست. چون هر چند وی نیز مانند انها سالها از گردونه جنگی خویش پایین نیامد اما جنگ و بوی خون او را بر خلاف دیگر فاتحان مست و مغرور نکرد بر خلاف آنها هر بار که حریفی از پای در می افکند مثل یک شهسوار جوانمرد دستش را دراز می کرد و حریف افتاده را از خاک بر می گرفت . احترام او به عقاید دینی عاقلانه ترین و زیرکانه ترین سیاستی بود که در چنان دنیایی به او اجازه داد تا اقوام مختلف متمدن و نیمه وحشی را بدون مشکلی در کنار هم اداره کند و آنها کنار هم بیاسایند و در سرزمین او ضعیفان در سایه اقتدارش در آرامش زندگی كنند. اینگونه بود که کوروش ؛کوروش بزرگ شد .در تاریخ جهان سرداران و شاهان فاتح بسیاری ظهور کردند که جز نفرت و نام بد از خود بجا نگذاشتند اما چرا بعد از گذشت  ۲۵۰۰سال باید از طرف جامعه جهانی ۲۹ اکتبر به نام روز جهانی کوروش بزرگ نامگذاری شود؟ چرا روز جهانی اسکندر وچنگیز یا هیتلر را نداریم!  آری دوستان گرامی نیاکان ما اینچنین بودند و برگهای زرین تاریخ ایران زمین را رقم زدند ما نیز از همان خون و تباریم ودر همان خاکی زندگی می کنیم  که آنها زندگی می کردند.

 

گزیده ای از سخنان دکتر علی شریعتی

 

-  هر چیزی را نفهمیده انکار کردن، رویه ی دیگر همان تعصبی است که در عوام‌ سراغ داریم که خیلی چیزها را نفهمیده، باور دارند.

 

- هیچ‌گاه تنهایی و کتاب و قلم، این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا، کسی از من نخواهد گرفت. دیگر چه می‌خواهم؟ آزادی چهارمین بود، که به آن نرسیدم و آن را از من گرفتند.

 

- امروز حتی به معلم کودکستان، به مادر یک بچه ی سه چهار ساله می‌گویند به بچه فتوی مده! امر و نهی مکن، تشریح کن، استدلال کن، آگاه کن، بگذار سوال کند، انتقاد کند، علت هر امر یا نهی را خود درک کند، مگو که چون من پدرت هستم، مادرت هستم، معلم‌ات هستم، بزرگ ‌ترت هستم می‌گویم، بشنو، عمل کن، فضولی موقوف!

 

- تکرار و تقلید و ترجمه؛ از این سه تای منفور همیشه بیزارم.

 

- اسلام منطقی تر و جدی تر از آن است که به آن چه در زندگی بی ثمر است و بر روی اذهان بی اثر، در آخرت پاداش دهد، و عملی که نه برای خلق خدمتی باشد و نه برای خود اصلاحی، ثواب داشته باشد.

 

- اگر تنهاترین تنها شوم، باز خدا هست، او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین‌ها بی ثمر است.اگر تمامی گرگ ها هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد، تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی. ای پناه ابدی! تو می‌توانی جانشین همه بی پناهی‌ها شوی.

 

- مرگی که ضرری برای هیچ کس نداشته باشد، بی ارزش ترین مرگ هاست.

 

- چه گران ‌بهایند انسان هایی كه بزرگواری ‌ها و عظمت‌های خوب و دوست داشتنی و زیبایی‌هایی لطیف و قیمتی انسانی را دارند و خود از آن آگاه نیستند. این از آن مقوله نفهمیدن‌هایی است كه به روح، ارجمندی متعالی و عزیزی می ‌بخشد.

 

- با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو. در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش.

 

- وقتی در صحنه‌ی حق و باطل نیستی

  هر کجا خواهی باش

  چه به نماز ایستاده باشی

  چه به شراب نشسته باشی

  هر دو یکی است.

 

- برای كوبیدن یک حقیقت، خوب با آن حمله مكن، بد از آن دفاع كن.

 

- من در سرزمینی زندگی می کنم که در آن دویدن، سهم کسانی است که نمی رسند و رسیدن، حق کسانی که نمی‌دوند.

 

- او (امام علی) حاكمی بود كه بر پهنه‌های بزرگی در آفريقا حكم می‌راند، اما زندان سياسی نداشت. حتی يک زندانی سياسی و قتل سياسی. و طلحه و زبير قدرت‌مندترين شخصیت‌های بانفوذ و خطرناكی كه در رژيم او توطئه كرده بودند هنگامی كه آمدند و بر خروج از قلمرو حكومت‌اش اجازه خواستند و می‌دانست كه به يك توطئه‌ی خطرناک می‌روند، اما اجازه داد. زيرا نمی‌خواست اين سنت را برای قداره‌ بندان و قلدران به جای گذارد كه به خاطر سياست، آزادی انسان را پامال كنند.

 

-  در زندگی طوری باش که: آنان‌که خدا را نمی‌شناسند، تو را که می‌شناسند، خدا را بشناسند.

 

- مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.

 

- من رقص دختران هندو را بيش‌تر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آن ها از روی عشق و علاقه می‌رقصند، ولی پدر و مادرم از روی عادت و ترس نماز می‌خوانند.

 

- امام حسین، بزرگترین شکست خورده ی پیروز تاریخ بشر است.

 

- روشنفکر، پیامبر زمان خویش است. کار روشنفکر ادامه ی کار ابراهیم، زرتشت، موسی، عیسی، محمد، علی و حسین است.

 

- می خواهم  بگویم:

فقر، همه جا سر می كشد

فقر، گرسنگی نیست ، عریانی  هم  نیست

فقر، چیزی را  " نداشتن " است ولی  آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست  .......

فقر، همان گرد و خاكی است كه بر كتاب های فروش نرفته ی یك كتاب فروشی می نشیند ......

فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ‌ كه روزنامه های برگشتی را خرد می كند ......

فقر، كتیبه ی سه هزار ساله ای است كه روی آن یادگاری نوشته اند .....

فقر، پوست موزی است كه از پنجره ی یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود .....

فقر، همه جا سر می كشد ........

فقر ، شب را " بی غذا "  سر كردن نیست

فقر ، روز را  " بی اندیشه " سر كردن است

 

 

-  قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام كه هر وقت در كوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم می پرسند " چه كسی مرده است؟ " چه غفلت بزرگی كه می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل كرده است .

 

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یك افسانه موزه نشین مبدل كرده ام . یكی ذوق می كند كه ترا بر روی برنج نوشته،‌ یكی ذوق میكند كه ترا فرش كرده ،‌ یكی ذوق می كند كه ترا با طلا نوشته ، ‌یكی به خود می بالد كه ترا در كوچك ترین قطع ممكن منتشر كرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی كنیم ؟

 

قرآن ! من شرمنده توام اگر حتی آنان كه ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند كه خلایق به پای موسیقی های روزمره می ‏نشینند. اگر چند آیه از ترا به یك نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...

 

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یك فستیوال مبدل شده ای حفظ كردن تو با شماره صفحه ، ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یك معرفت است یا یك ركورد گیری. ای كاش آنان كه ترا حفظ كرده اند،‌ حفظ كنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نكنند خوشابه حال هركسي كه دلش رحلي است براي تو. آنان كه وقتي تو را مي خوانند چنان حظ ميكنند گويي كه قرآن همين الآن بر ايشان نازل شده است.

 

آن چه ما با قرآن كرده ايم تنها بخشي از اسلام است كه به صليب جهالت كشيديم .

 

 

شيعه در شروع سلسله قاجار 

پايه گذاري  نظام  سياسي  و اجتماعي  مذهب  شيعه  امروز

         نتيجه  آنچه  در بخش  پنجم  گفتيم ، اين  بود كه : تشيّع  «اثني  عشري » از سال  907 قمري  كه  توسط  شاه  اسماعيل  صفوي  مذهب  رسمي  ايران  شد، تا اول  سلسله  قاجاريه  دورانهاي  مختلفي  را پشت سر گذاشت . در دوران  شاهان  پرقدرت  صفوي ، گرچه  شاهان  احترام  زياد به  علماي  شيعه  مي گذاشتند، ولي  علما قدرت  كافي  براي  دخالت  در كار سياست  و دولت  نداشتند. پس  از اينكه  سلطنت  به  دست  شاهان  ضعيف  صفوي  افتاد، قدرت  علماي  شيعه  كم  كم  زياد شد تا اينكه  در زمان  شاه  سلطان  حسين  نفوذ علماي  دين  به  حد اعلاي  خود رسيد و حكومت  و سلطنت  تحت  نفوذ آنان  قرار گرفت . در اين  دوران  علما به  جاي  توجه  به  كشورداري  كوشش  خود را به  ترويج  مبالغه آميز تشيّع ، نشر احاديث  رسيده  از آنان  (بدون  توجّه  زياد به  صحّت  احاديث )، توسعه  مراسم  مذهبي  اعم  از جشنها و يا عزاداري  و روضه  خواني ، مخالفت  با تصوّف ، مبارزه  با اقليتهاي  مذهبي ، ابراز خشونت  و آزار سنّي ها، و گاه  لعن  بر خلفاي  سه  گانه  (ابوبكر و عمر و عثمان ) معطوف  مي داشتند. اين  طرز رفتار موجب  چند دستگي  مردم  ايران  شد. عدّه اي  عقيده اي  به  مبالغات  ديني  عقيده  نداشتند، گروهي  (خصوصاً قزلباشها) به  تصوّف  پابند بودند، گروهي  مبارزه  با اقليتهاي  مذهبي  (خصوصاً سنّيان ) را صلاح  نمي دانستند؛ تا اينكه  افغانهاي  سنّي  از سنّي  كشي  و سنّي  آزاري  ايرانيان  به  تنگ  آمدند و به  ايران  حمله  كردند. در حمله  افغانها «مذهب  شيعه » كه  بيش  از 200 سال  وسيله  يكپارچگي  مردم  در مقابل  دشمنان  خارجي  و نگهداري  استقلال  كشور شده  بود، ديگر نتوانست  وظيفه  خود را در وحدت  ملّي  ايران  و يكپارچگي  و دفاع  از كشور انجام  دهد، نتيجه  آنكه  يك  دسته  افغاني  «سنّي  مذهب » سلسله  پر قدرت  صفويه  را شكست  دادند و دستگاه  علماي  شيعه  را هم  برچيدند.

           سقوط  صفويه  دوران  سختي  را براي  علماي  شيعه  به  وجود آورد. پس  از شكست  ايران  از افغانها، يك  دوران  پنجاه  ساله  فترت  به  وجود آمد كه  مدّتي  افاغنه  و سپس  نادر شاه  و بعد زنديه  حكومت  مي كردند. در اين  دوره  فعاليت  و نفوذ علماي  شيعه  در امور حكومتي  به  صفر رسيد، اصفهان  از مركزيت  علمي  افتاد، و تقريباً همه  علماي  مشهور به  «عتبات  عاليات » مهاجرت  كردند. ولي  در آنجا نيز علماي  مكتب  اصولي ، كه  در دوران  صفويه  قدرت  را در دست  داشتند، نفوذ و پايه  خود را از دست  داده  بودند و به  جاي  آنان  علماي  «مكتب  اخباري » در حوزه هاي  علميه  تفوّق  پيدا كرده  و كارها را در دست  داشتند.

           چنان  كه  در بخش  قبلي  گفتيم ، «مكتب  اخباري » يكي  از مكاتب  فقهي  شيعيان  اثني  عشري  است  كه  توسط  شيخ  محمّد امين  استرابادي  در زمان  شاه  عباس  اول  به  وجود آمد. (1)

           پيروان  اين  مكتب  به  «فقه » و «اجتهاد» عقيده اي  نداشتند و كاربرد «عقل » را (كه  يكي  از منابع  فقهي  علماي  شيعه  است ) در امور ديني  جايزه  نمي شمردند و به  جاي  همه  اينها متكّي  به  احاديث  رسيده  از امامان  (بدون  توجّه  زياد به  صحّت  يا كذب  آنان ) بودند.

           تفوّق  علماي  اخباري  بر مركز علمي  نجف  تا حدود اوايل  روي  كار آمدن  سلسله  قاجار در آن  زمان  ادامه  داشت  فقيهي  مشهور به  نام  «وحيد بهبهاني » ظهور كرد و پايه  فقه  امروزي  شيعه  اثني  عشري  را گذاشت  و دوره  جديدي  در بين  علماي  شيعه  «اصولي » به  وجود آورد.

           «بهبهاني » مكتب  اخباري  را منع  و اخباريون  را «مرتد» اعلام  كرد و پس  از چندي  او و شاگردانش  با كوشش  زياد توانستند به  كلي  اخباريون  را از ميان  بردارند.

           مقارن  از رونق  افتادن  مكتب  اخباري  در عتبات  عاليات ، در ايران  آغامحمّدخان  قاجار (شاهي  شيعه  كه  نماز و روزه  او ترك  نمي شد) مانند شاه  اسماعيل  با شمشير خود حكومت  ايران  را به  دست  آورد و زمينه  براي  فعاليت  مجدّد علماي  «اصولي » در ايران  مهيا شد.

           علماي  اصولي  از ابتداي  قاجاريه  تا امروز بر تمام  تعليمات  مذهبي  و حوزه هاي  علميه  شيعه  اعمّ از عتبات  و ايران  نظارت  و تسلط  خود را حفظ  كرده اند.

 

 دورانهاي  مختلف  روابط  علما و حكومتها

         فعاليت  علماي  شيعه  را از ابتداي  سلسله  قاجار تا امروز به  پنج  دوره  متفاوت  مي توان  تقسيم  كرد:

           1 ـ دوره  اول : دوران  شروع  دخالت  علما در سياست  و كار حكومت  است .اين  دوران  از اول  قاجار شروع  مي شود و تا آخر سلطنت  فتحعلي  شاه  ادامه  مي بايد. مشخصّه  اين  دوره ، تكميل  و توسعه  مباني  فقه  امروزي  شيعه  اثني  عشري ، پيدا شدن  مراجع  تقليد درجه  يك  و ازدياد نفوذ علماي  دين  و دخالت  آنان  در كار سياست  و امور دولت  است . اين  دوره  با انقلاب  كبير در فرانسه ، جدا شدن  دين  از دولت  و سياست ، ظهور ناپلئون  و شروع  تمدّن  جديد در اروپا مقارن  است .

           2 ـ دومين  دوره : دوران  كوشش  متجدّدين  براي  آوردن  تمدّن  جديد اروپا به  ايران  است .

           اين  دوره  از ابتداي  سلطنت  طولاني  ناصرالدين  شاه  شروع  مي شود و با شروع  نهضت  مشروطه  در زمان  مظفرالدين  شاه  پايان  مي بايد. مشخصّه  اين  دوره ، عبارت  است  از: شروع  نفوذ تمدن  اروپايي  در ايران  و تقسيم  علما به  دو گروه : يك  گروه  موافق  تمدّن  جديد (علماي  تجدد طلب ) و گروه  ديگر علمايي  كه  مخالف  تقليد از تمدّن  جديد بودند (علماي  محافظه كار يا بنيادگرا).

           شاه  (ناصرالدين  شاه ) به  تقليد ظواهر تمدن  اروپايي  علاقه  داشت ، ولي  با پذيرش  زير بناي  آن  تمدّن  (دموكراسي ، آزادي  عقيده ، دانش  و صنعت  و تكنولوژي  جديد) مخالف  بود و در نتيجه  كشور ايران  از مسابقه  ترّقي  و پيشرفت  غرب  عقب  ماند. اما نفوذ سياستهاي  اروپايي  به  ايران ، در اين  دوره  توسعه  يافت . مشخصّه  اين  دوره  دادن  «امتيازات  مختلف  به  اروپاييان » است  كه  منجربه  مخالفت  علما و صدور فتواي  «تحريم  تنباكو» شد و شاه  و حكومت  ناچار به  لغو اين  امتياز و پرداخت  خسارت  فراوان  شدند.

           3 ـ سومين  دوره : دوران  قيام  علماي  تجدّد طلب  و مبارزه  آنان  براي  تغيير رژيم  و خودكامگي  شاهان ، برقراري  رژيم  مشروطه  و قبول  برخي  از رسوم  تمدن  غرب  است . اين  دوره  از اول  نهضت  مشروطه  تا سقوط  قاجاريه  ادامه  داشت . مشخصّه  اين  دوران  عبارت  است  از: مبارزه  داخلي  بين  علماي  دين ، اختلاف  آنان  در تفسير حكومت  مشروطه  يا مشروعه ، حدود آزادي  مردم  و تعيين  حدود اختيارات  مردم  در تعيين  سرنوشت  كشور.

           4  چهارمين  دوره ، دوران  ازدياد نفوذ تمدن  غرب  در ايران  است . اين  دوره  از اول  سلطنت  رضا شاه  تا سقوط  سلطنت  محمّدرضا شاه  پهلوي  ادامه  داشته  است . مشخصّه  اين  دوره  عبارت  است  از: تقليد روز افزون  تمدن  غرب  در ايران ، دو فرهنگي  شدن  مردم  ايران  (گروهي  طرفداران  فرهنگ  غرب  و گروهي  وابستگان  به  فرهنگ  سنّتي )، كوشش  طرفداران  فرهنگ  غرب  در حذف  دخالتهاي  علما در امور اجتماعي  و سياسي  و سعي  در جدايي  مذهب  از دولت .

           در آخر اين  دوره ، طرفداران  فرهنگ  سنّتي  به  رهبري  علماي  دين  قيام  كردند و با انقلاب  اسلامي ، رژيم  سلطنتي  برچيده  شد و كشور ايران  براي  اولين  بار در تاريخ  داراي  حكومتي  كاملاً مذهبي  (مذهب  شيعه  اثني  عشري ) گرديد.

           5 ـ پنجمين  دوره ، دوران  بعد از انقلاب  اسلامي  است  كه  مشخصّه  آن  عبارت  است  از: در دست  گرفتن  مسئوليت  مستقيم  اداره  مملكت ، براي  اولين  مرتبه  در تاريخ  1400 ساله  شيعه  از طرف  علماي  دين  و به  نيابت  امام  غايب ، مواجه  شدن  علماي  دين  با مشكلات  اجرايي  كشور و مسائل  بين المللي  و اقتصادي ، كوشش  براي  از ميان  برداشتن  «هجوم  فرهنگ  غرب »، جلب  توجه  دنيا به  اينكه  آيا حكومت  مذهبي  در آستانه  قرن  21 مي تواند وظايف  خود را كه  «تقوا و عدل  اسلامي » است  انجام  دهد، يا بايد براي  اين  كار روشهاي  متداول  در ممالك  غربي  را سرمشق  قرار دهد.

 1 ـ پايه گذاري  مكتب  امروزي  شيعه

           مكتب  امروزي  شيعه  را فقيه  بزرگ ، آقا ميرسيّد محمّدباقر بهبهاني ، مشهور به  «وحيد بهبهاني »، مقارن  با شروع  سلسله  قاجاريه ، پي ريزي  كرد و شاگردان  او هر كدام  در تكميل  آن  كوشيدند. در ابتداي  سلطنت  ناصرالدين  شاه  فقيه  بزرگ  ديگري  به  نام  «شيخ  مرتضي  انصاري » ظهور كرد و آنچه  را كه  وحيد بهبهاني  آورده  بود، تكميل  نمود و نتيجه  آن  فقهي  است  كه  تا امروز يگانه  مكتب  بلامنازع  شيعه  اثني  عشري  است  و تمام  فقها و علماي  دويست  سال  اخير تابع  و پيرو اين  مكتب  مي باشند. (2)

           مهم ترين  چيزي  كه  «وحيد بهبهاني » مي گفت ، اين  بود كه : «اجتهاد در شيعه ، برخلاف  آنچه  «اخباريون » مي گويند، مشروع  است ». او توانست  بساط  مكتب  اخباري  را پس  از سالها حكومت  بلامنازع  بر فقه  شيعي  در هم  بپيچد و مكتب  خاص  خود را به  جاي  آن  بنشاند. وحيد بهبهاني  شاگردان  و پيروان  مبرز و نخبه اي  داشت  كه  روش  او را به  درستي  حفظ  كردند.

           «وحيد بهبهاني » هم  از لحاظ  شخصي  و هم  از لحاظ  طرز فكر از همان  نسل  علماي  زمان  صفويه  و ادامه دهنده  افكار آخوند ملّا محمّدباقر مجلسي  است ؛ بدين  معني  كه  گرچه  وحيد بهبهاني  «مجَدِد مكتب  اصولي » و مخالف  شديد «مكتب  اخباري » است  ولي  اين  مخالفت  فقط  محدود به  قسمتي  از عقايد اخباريون  است  كه  به  اجتهاد و مجتهد اعتقاد نداشتند و اجتهاد را در شيعه ، كه  از زمان  كليني  رسم  شده  بود، يك  بدعت  مي دانستند، ولي  با قسمت  ديگر اعتقاد اخباريون  «كه  پيروي  از احاديث  و اخبار رسيده  از ائمه  اطهار» را، پايه  اصلي  اعتقادات  خود قرار مي دادند، موافق  بود و به  آن  عمل  مي كرد؛ به  طوري  كه  كتب  نوشته  شده  از طرف  شاگردان  و شاگردان  شاگردان  وحيد بهبهاني ، تا زمان  حاضر، مملو از مطالبي  است  كه  متكي  به  احاديثي  هستند كه  بزرگان  شيعه  (كليني ، صدوق  و طوسي ) آنها را در كتب  خود نياورده اند. (3)

           وحيد بهبهاني  در زمان  كريم خان  زند و آغامحمّدخان  قاجار زندگي  مي كرد و نزديك  به  نود سال  عمر كرد و در سال  1205 فوت  نمود. (4)

           شاگردان  وحيد بهبهاني  از زمان  آغامحمّدخان  قاجار تا اول  سلطنت  ناصرالدين  شاه  تمام  حوزه هاي  علميه  را در عتبات  عاليات  و اصفهان  در دست  داشتند و مردم  ايران  از آنها تقليد مي كردند. (5)

 

 مراجع  تقليد، نماينده  امام  عصر

           يكي  از مطالبي  كه  وحيد بهبهاني  مطرح  و پيگيري  كرد و شاگردانش  هم  آن  را دنبال  كردند، مربوط  به  لزوم  تبعيت  شيعيان  از مجتهد و تعيين  شرايط  و وظايف  وي  است . در نوشته هاي  وحيد بهبهاني  و رسالات  و كتبي  كه  شاگردان  او نوشتند، بر چند اصل  مهم  زير تكيه  شده  است :

           1 ـ شيعيان  دو دسته  مي باشند: يا مجتهدند و يا مقلّد. كسي  كه  مجتهد نيست ، بايد از يك  مجتهد تقليد كرده  و از دستورات  و فتواهاي  او تبعيت  كند. فقها «مجتهد» را كسي  مي دانند كه  بتواند اجتهاد كند؛ يعني : «بتواند با ادلّه  عقليه  كليه  فروع  فقهيه  را از منابع  اصولي  آن  يعني  قرآن ، سنّت ، عقل  و اجماع  (اجماعي  كه  مورد قبول  شيعيان  است ؛ نه  اجماعي  كه  سنّيان  بدان  معتقدند) استنباط  كند». علاوه  بر آن  مجتهد بايد عادل  هم  باشد. «عادل » يعني  كسي  كه  كار بد نكند و گناهان  كبيره  مرتكب  نشود و در انجام  كار خوب  كوشا باشد. (6)

           2 ـ يكي  از وظايف  مجتهد «امر به  معروف  و نهي  از منكر» است  كه  در قرآن  مجيد به  دفعات  آمده  است . مجتهد وظيفه  دارد بگويد چه  كارهايي  خوب  است  و شيعيان  بايد انجام  دهند و چه  كارهايي  بد است  و شيعيان  نبايد انجام  دهند. و به  اين  دليل  كه  امر دين  منحصر و محدود به  نماز و روزه  و طاعات  و عبادات  نيست ، يك  شيعه  بايد در تمام  كارهاي  خود «امر به  معروف  و نهي  از منكر» را رعايت  كند. (7)

           3 ـ علماي  دين  و مراجع  تقليد براي  «شاهان  و حكّام » هم  استثنا قائل  نشدند و آنها را هم  شامل  جزو مردم  عادي  شمردند كه  يا بايد خود مجتهد باشند و يا بايد از يك  مجتهد تقليد كنند و از نظريات  و فتاوي  او تبعيت  نمايند، خصوصاً در امور مملكت  داري  و سياست ، چرا كه  در اسلام  سياست  هم  جزو امور دين  است . (8)

           با اين  مكتبي  كه  وحيد بهبهاني  و شاگردان  او ارائه  مي كردند، در حقيقت  «شاه  و حكّام » دستگاه  اجرايي  مجتهدين  مي شدند و علاوه  بر مشكل  مشروعيت  حكومت  شاهان  در غياب  امام ، مشكل  جديدي  شد. به  همين  جهت  علما از زمان  قاجار تا انقلاب  اسلامي  هرگز نتوانستند مشروعيت  كامل  براي  سلطنت  شاهان  قاجار و پهلوي  قائل  شوند. در دوره  قاجار و زمان  رضا شاه ، علما انتظار داشتند به  نحوي  در كار حكومت  شريك  باشند و نظريات  آنان  مورد توجّه  قرار گيرد. به  طور خلاصه  مي توان  گفت  كه  اصل  «مجتهد و مقلّد» منشاء و ريشه  تمام  اختلافات  علما با شاهان  قاجار و پهلوي  بوده  است .

           4 ـ اصل  ديگري  كه  قبلاً هم  بود، ولي  توسط  وحيد بهبهاني  و پيروان  مكتب  او احيا و تأكيد شد؛ اين  است  كه  مجتهد نايبان  عام  امام  غايب اند و وظيفه  دارند جامعه  را هدايت  كنند و حتي  بر جامعه  حكومت  نمايند». (9)

           قسمت  اخير (كه  مي گويد مجتهدان  نايبان  عام  امام  غايبند) موجب  شد شيعيان  اثني  عشري  آنچه  از وجوهات  شرعي  كه  به  «سهم  امام  ( 7 )» اختصاص  دارد، و نيمي  از «خمس » واجب  است ، به  هر مجتهدي  كه  به  او اعتماد دارند و او را به  نيابت  عامه  امام  ( 7 ) مي شناسند و يا به  علماي  دين  كه  از طرف  آن  مجتهد اجازه  يا وكالتي  براي  دريافت  «سهم  امام » دارند، پرداخت  كنند. در مذهب  شيعه  «خمس » از ساير وجوهات  شرعي  مهم تر است . خمس  بر هفت  چيز واجب  مي شود: منفعت  كسب ، معدن ، گنج ، مال  حلال  مخلوط  به  حرام ، جواهري  كه  به  واسطه  غوّاصي ، يعني  فرو رفتن  در دريا به  دست  مي آيد، غنيمت  جنگ ، زميني  كه  كافر ذمي  از مسلمان  بخرد». (10) شيعيان  از منافعي  كه  به  شرح  بالا به  دست  مي آورند، بايد يك  پنجم  آن  منافع  را (پس  از كسر مخارج ) به  عنوان  خمس  بپردازند.

           پرداخت  وجوهات  شرعيه  به  مجتهدين ، خصوصاً «سهم  امام  كه  نيمي  از خمس  است » موجب  شد مجتهدين  براي  كارهاي  خود اعتبارات  لازم  را به  دست  آورند و قدرت  و نفوذ آنها بيشتر شود. علاوه  بر آن  چون  پرداخت  كننده  اصلي  خمس ، «تجّار و كسبه » هستند؛ رابطه  مخصوصي  بين  آنها و علماي  دين  پيدا شد و اين  رابطه  دو طرفه  بود. در تمام  دوران  قاجاريه  و پهلوي  هرگاه  منافع  تجّار به  خطر مي افتاد، علما به  كمك  آنان  مي رفتند؛ مانند مسأله  «تحريم  تنباكو» و هرگاه  علما مي خواستند يك  برنامه  سياسي  يا اجتماعي  را اجرا كنند، تجّار از آنان  پشتيباني  مي كردند، مانند نهضت  مشروطيت  و انقلاب  اسلامي .

           يكي  ديگر از وجوهات  شرعي  كه  هر مسلمان  بايد پرداخت  كند، «زكات » است . زكات  بايد به  فقرا و مستحقّان  كه  در سوره  «توبه » در قرآن  مجيد مشخص  شده  است ، پرداخت  شود؛ ولي  لازم  نيست  زكات  از طريق  مجتهد به  مستحق  آن  پرداخت  شود؛ بلكه  خود شخص  مي تواند زكات  مال  خود را به  هر كس  كه  او را مستحق  و مشمول  بداند بپردازد. اين  امر موجب  شد آن  رابطه  پولي  كه  بين  تجّار و علماي  دين  پيدا شده ، بين  كشاورزان  كوچك  (كه  معمولاً مشمول  پرداخت  زكات  نمي شوند) و علما به  وجود نيايد، و احتمالاً به  همين  سبب  كشاورزان  هم  در قيامها و مبارزات  علما شركت  ننموده اند (11).

           موضوع  «امر به  معروف  و نهي  از منكر» كه  به  شرح  بالا از وظايف  مجتهدين  شمرده  شد، از ابتداي  صفويه  باعث  اختلافات  زيادي  بين  علما و دولت  بوده  است . علماي  ديني  معتقد بوده اند كه  هرچه  در «سنّت » نباشد و جديد باشد «بدعت » است  و شريعت  را متزلزل  مي كند و طبق  اصل  «امر به  معروف  و نهي  از منكر» بايد با آن  مبارزه  كرد. حتي  تغيير لباس  سربازان  و استفاده  از يونيفورم هايي  مشابه  لباس  سربازان  خارجي  (كه  براي  اولين  بار عباس  ميرزا در ارتش  نوين  خود متداول  كرد)، به  دستور علما حرام  شناخته  شد. اين  موضوع  پايه اي  براي  مخالفت  علما با هرچه  از فرنگ  و فرنگي  تقليد شود شد. اين  امر در تمام  دوره  قاجار از آغامحمّد خان  تا اواسط  سلطنت  ناصرالدين  شاه  توسط  تمام  علماي  دين  به  شدت  مراعات  مي شد، به  طوري  كه  حتي  تأسيس  مدارس  و تدريس  علوم  جديد، به  احتمال  اينكه  بعضي  از آن  علوم  و خاصّه  آن  چه  به  نام  «طبيعيات » ناميده  مي شود، با اعتقادات  ديني  اسلامي  سازگار نباشد، تا اواخر سلطنت  ناصرالدين  شاه  ممنوع  بود.

           امر به  معروف  و نهي  از منكر مشكل  بزرگ  ديگري  هم  به  وجود آورد و آن  اين  بود كه : عباس  ميرزا در نظام  نامه  ارتش  نوين  خود انضباط  و اطاعت  محض  از مافوق  را با با تأكيد بسيار روي  آن  گنجانيد و سزاي  عدم  اطاعت  از اوامر مافوق  را مجازاتهاي  شديد تعيين  كرد. گرچه  از روزگار باستان  و حتي  در جنگهاي  رسول  اكرم  ( 6 ) انضباط  و اطاعت  از مافوق  هميشه  وجود داشته ، ولي  وقتي  مشاورين  خارجي  عباس  ميرزا (يعني  افسران  فرانسوي ) اين  امر را مطرح  كردند، علماي  دين  آن  را خلاف  «امر به  معروف  و نهي  از منكر» دانستند.

           اين  مشكل  حتي  پس  از پيروزي  انقلاب  اسلامي  توسّط  عدّه اي  مطرح  شد و گفته  شد: «سرباز حق  ندارد اگر دستور مافوقش  مخالف  شرع  است ، انجام  دهد! تا اينكه  خميني  رهبر جمهوري  اسلامي  يك  فتواي  رسمي  در لزوم  اطاعت  از مافوق  در ارتش  صادر كرد و موضوع  مسكوت  شد.

 

 انتخاب  مرجع  تقليد

           موضوع  اينكه  «مردم  يا مجتهدند و يا مقلّد» موجب  شد شيعياني  كه  مجتهد نبودند، براي  خود مرجع  تقليدي  انتخاب  كنند. گرچه  قبلاً هم  شيعياني  كه  طرز اجراي  رسوم  ديني  را نمي دانستند، از يك  عالم  ديني  سئوال  مي كردند و طبق  آن  عمل  مي نمودند، ولي  هرگز اين  طور نبود كه  شيعيان  «مراجع » معيني  داشته  باشند و منحصراً از آنها تقليد كنند. انتخاب  مرجع  تقليد، از ابتداي  قاجاريه  كه  متداول  شد، آزادانه  و به  عهده  خود مردم  بوده  است . هر شيعه  وظيفه  دارد تحقيق  كند و عالم ترين  (= اعلم ) مجتهد عصر خود را انتخاب  كند و از او تقليد نمايد. و چون  عامه  مردم  قادر به  تشخيص  اعلميت  نيستند، و معمولاً امكان  «اعلميت » يك  نفر بسيار نادر است ، عملاً مردم  از مجتهدين  مختلف  تقليد مي كنند. شهرت  يك  مرجع  تقليد از روي  تعداد مقلّدين  او تعيين  مي شود و كثرت  مقلّدين  هر مرجع ، از روي  ميزان  وجوهات  شرعي  كه  شيعيان  براي  او مي فرستند معلوم  مي شود. (12)

           مجتهديني  كه  از زمان  وحيد بهبهاني  تاكنون  به  مقام  مرجعيت  تقليد رسيده اند، همه  داراي  مشخصات  و سابقه  مشابه  بوده  و در شرايط  زير همگي  مشترك  بوده اند:

           1 ـ همگي  در حوزه هاي  علميه  مشهور، دروس  «مقدّماتي » و «سطح » و «خارج » را تمام  كرده  و مجتهد جامع الشرايط  شده  و لااقل  از يكي  از مراجع  بزرگ  تقليد «اجازه  اجتهاد» در دست  داشته اند.

           2 ـ همگي  سالها در حوزه هاي  علميه  مشهور تدريس  كرده  و در حوزه  درس  آنان  تعداد زيادي  طلبه  حضور يافته  است .

           3 ـ همگي  ضمن  تدريس  علم  «فقه » و علم  «اصول  فقه » ساير علوم  ديني  را نيز تدريس  كرده  و در اين  موضوع  شهرت  يافته اند.

           4 ـ همگي  تأليفات  زياد (اعم  از كتاب ، رساله  و حاشيه نويسي ) داشته  و كتب  آنها در حوزه هاي  علميه  مورد بحث  و نقد قرار گرفته  است . مراجع  تقليدي  كه  كتب  آنها به  عنوان  كتاب  درسي  در حوزه هاي  علمي  تدريس  شود، از مقام  شامخ تر و مبرزتري  برخوردار هستند. (به  عنوان  مثال  از كتب  مشهور دو كتاب  تأليف  شيخ  مرتضي  انصاري ؛ يكي  به  نام  «فرائد الاصول » (= رسائل ) و ديگري  به  نام  «مكاسب » يا «مستأجر» و همچنين  كتاب  «كفايه الاصول »، تأليف  آخوند خراساني  كه  سالها است  در همه  حوزه هاي  علميه  الزاماً تدريس  مي شود).

           5 ـ اكثر مراجع  تقليد (نه  همگي  آنان ) رساله اي  هم  در باب  طرز اجراي  فروع  دين  منتشر مي كنند كه  به  آنها «رساله  علميه » اطلاق  مي شود. اين  رسالات  تقريباً همگي  مشابه  يكديگرند؛ مگر اينكه  در جزئيات  استثنا داشته  باشند و يا اينكه  احياناً مطالب  جديدي ، كه  از آن  به  «مسائل  مستحدثه » تعبير مي شود، مانند: سفته ، بيمه  و سرقفلي  در آن  ذكر شود كه  مرحوم  آقا محسن  حكيم  (م  1381 ق ) براي  اولين  مرتبه  در رساله  علميه  خود آوردند.

           امام  خميني  (ره ) نيز مطالبي  چون ) امر به  معروف  و نهي  از منكر، مسائل  سياسي  و دفاع  از كشور، تلقيح  مصنوعي ، پيوند اعضاي  بدن  انسان ، كار در مؤسسات  غير مسلمان  و امثال  آن  را براي  اولين  مرتبه  در رساله  توضيح المسائل  خود نوشتند و در رساله  «تحرير الوسيله » حتي  مسائل  تغيير جنسيت ، راديو و تلويزيون ، بليط  بخت آزمايي ، احكام  سفر با هواپيما و مسافرت  به  سيارات  ديگر و احكام  اسلام  در آن  سيارات  را هم  بحث  نموده اند. (13)

           6 ـ مراجع  تقليد همگي  اعلم  بوده اند. «اعلم » يعني  دانشمندترين  علما. اعلم  ممكن  است  در جهان  شيعه  اعلم  باشد و در آن  زمان  كسي  به  اعلميت  او آگاه  نباشد (مانند «شيخ  انصاري » در زمان  ناصرالدين  شاه ) و يا در ناحيه  خود اعلم  باشد مانند «حجه الاسلام » شفتي  در زمان  محمّد شاه  كه  اعلم  علماي  اصفهان  و تمام  نواحي  اطراف  آن  بود. بهترين  معيار براي  تشخيص  اعلميت ، تعداد و شهرت  شاگردان  مجتهد است . «قصص  العلما» در شرح  حال  شيخ  جعفر نجفي  (كاشف الغطاء) مي نويسد: «پس  از فوت ، پسرش  شيخ  علي ، به  جاي  پدر به  تدريس  ادامه  داد. شيخ  حسن  كه  برادر كوچك  بود به  شيخ  علي  گفت : وصيت  پدر آنست  كه  هر يك  از اولاد كه  «افقه » است  (يعني  علم  فقه  را بهتر مي داند) به  جاي  او بنشيند و تدريس  كند و من  افقه  مي باشم  ... شيخ  علي  در جواب  گفت : من  قطع  اين  مشاجره  را به  نحو احسن  خواهم  نمود، پس  من  از نجف  به  كربلا مي روم  و تو به  جاي  پدر بنشين . اگر طلّاب  در نجف  ماندند و به  درس  تو حاضر شدند، پس  تو «افقه » خواهي  بود و به  وصيّت  عمل  كن  و اگر طلّاب  مجلس  تو را شكستند و در كربلا جمع  شدند، پس  من  «افقه » خواهم  بود. پس  شيخ  علي  به  كربلا آمد و طلّاب  مجلس  شيخ  حسن  را شكستند و به  كربلا آمدند و به  مجلس  درس  شيخ  علي  حاضر شدند. چون  شيخ  حسن  حال  را بدين  منوال  ديد، به  كربلا آمد و برادرش  شيخ  علي  را به  نجف  برد و به  جاي  پدر نشانيد». اين  امر يك  بار ديگر هم  پس  از فوت  شيخ  انصاري  (در زمان  ناصرالدين  شاه ) اتّفاق  افتاد. اعتماد السلطنه  در كتاب  «المآثر و الا´ثر» مي نويسد: «بعد از فوت  شيخ  انصاري  (1281 ق ) ميرزا حبيب  رشتي  و ميرزا حسن  شيرازي  هر دو مرجع  مساوي  بودند، در سال  1287 ميرزا حسن  به  زيارت  مكّه  رفت  و در مراجعه  در سامرا سكني  گزيد ... ملّا محمّد كاظم  خراسان  و گروهي  از شاگردان  شيخ  انصاري  از نجف  به  سامرا رفتند. در اين  موقع  شاگردان  مبرز او، از جمله  ميرزا حسين  آشتياني ، شيخ  جعفر تستري ، آقا حسين  نجم  آبادي ، ميرزا عبدالرحيم  نهاوندي  و عدّه اي  ديگر در خانه  ميرزا حبيب  رشتي  جمع  شدند و تصميم  گرفتند ميرزاي  شيرازي  را به  عنوان  مرجع  جهان  تشيّع  معرفي  نمايند.» (14)

           تاريخ  نشان  داده  است : انتخاب  مرجع  تقليد از ابتدا تاكنون ، يعني  در دويست  سال  گذشته ، چه  قبل  از مشروطيت ، چه  در دوران  مشروطيت ، چه  در زمان  شاهاني  كه  به  امور ديني  علاقه مند بودند و چه  در زمان  شاهاني  كه  مي خواستند دين  از دولت  جدا باشد، چه  در زمان  حكومتهاي  ديكتاتوري  و چه  در دورانها دموكراسي ، هميشه  به  نحو طبيعي  و بدون  دخالت  دولتها (يا خارجيان ) و بدون  تقلّب ، از روي  نهايت  تقوي  و ايمان  و پاكي  انجام  گرفته  و مشابه  آن  در هيچ  كدام  از كشورهايي  كه  ادّعاي  دموكراسي  مي كنند، پيدا نشده  است ؛ چرا كه  در آن  كشورها، اگر به  طور مستقيم  در انتخابات  دخالت  نكنند، از طريق  تبليغات  و صرف  اموال  فراوان  و حزب  بازي  در تصميم  رأي دهندگان  دخالت  مي كنند، در صورتي  كه  در انتخاب  مرجع  تقليد شيعه  اثني  عشري ، نه  حزب  بازي  هست ، نه  تبليغ  و نه  خرج  پول ، نه  صندوق  انتخابات  و نه  رأي  انداختن ، و نتيجه  آن  هم  هميشه  صحيح  بوده  است .

           شيعيان  معتقدند كه  شخص  «امام  زمان » (عج ) در معرفي  و تعيين  «مرجع » مهم ترين  عامل  معنوي  مي باشند.

 

 رساله  توضيح المسائل

         همان طور كه  در بخش  سوم  توضيح  داده  شد، از زمان  امامان  رسم  بوده  كه  شيعيان  سئوالات  ديني  خود را مي نوشتند و براي  امام  مي فرستادند، ايشان  جوابها را مي نوشتند و پس  مي فرستادند. پس  از امامان  مردم  سئوالات  ديني  خود را از مجتهدين  بزرگ  مي پرسيدند و آن  مجتهدين  و يا مقلّدين  آنها اين  سئوال  و جوابها را تكثير كرده ، در اختيار ديگران  مي گذاشته اند.

           رساله هاي  جديد هم  از روي  همان  روش ، به  صورت  پاسخ  (فتوي ) در مسائل  ديني  است ؛ منتهي  ديگر سئوال  (حقيقي  يا فرضي ) در آن  ذكر نمي گردد بلكه  فقط  پاسخها به  ترتيب  احكام  دين  نوشته  مي شود. آيت اللّه  عظمي  بروجردي  نام  رساله  خود را «توضيح  المسائل » گذاردند، پس  از ايشان  بيشتر مراجع  ديگر هم  همين  نام  را براي  رساله  خود انتخاب  كرده اند؛ به  استثناي  آيت اللّه  العظمي  آقا سيّد ابوالحسين  اصفهاني  كه  رساله  خود را «وسيله  النجاه » ناميدند كه  كتاب  «تحريرالوسيله » امام  خميني  هم  تحشيه  آن  است  (15)

 

 مراجع  تقليد شيعه  در دو قرن  اخير

         به  طوري  كه  قبلاً گفته  شد، در زمان  آغامحمّدخان  قاجار، بزرگ ترين  فقيه  شيعه  «وحيد بهبهاني » بود كه  در سال  1208 وفات  كرد و شاگرد مبرز او «سيّد مهدي  بحرالعلوم » جاي  او نشست . بحرالعلوم  هم  در سال  1212 هم  زمان  با آغامحمّدخان  قاجار از دنيا رفت .

           در زمان  فتحعلي  شاه  مدت  بيست  سال  «شيخ  جعفر نجفي » در نجف  و «ميرزا ابوالقاسم  محقّق  قمي » در اصفهان  مراجع  درجه  يك  شيعه  اثني  عشري  بودند. اين  اولين  مرتبه  بعد از سقوط  صفويه  بود كه  يكي  از مراجع  تقليد، مركز كار و تدريس  خود را به  اصفهان  منتقل  مي كرد و از اين  تاريخ  به  بعد حوزه  علميه  اصفهان  مجدداً شهرت  به  دست  مي آورند.

           پس  از فوت  اين  دو فقيه  تا آخر سلطنت  محمّدشاه  قاجار فرزندان  شيخ  جعفر يكي  بعد از ديگري  در نجف  مرجع  تقليد شدند. ابتدا شيخ  علي  نجفي  پسر شيخ  جعفر كاشف  الغطاء، پس  از او برادرش  شيخ  حسن  نجفي  و هم  زمان  با شيخ  حسن ، شيخ  محمّد حسن  نجفي ، پسر شيخ  علي  نجفي  از مراجع  تقليد درجه  اول  شوند. مرجعيت  «شيخ  محمّد حسن  نجفي » مقارن  با سلطنت  محمّدشاه  قاجار است .

           در حوزه  علميه  اصفهان ، همان طور كه  گفتيم ، تا اواسط  سلطنت  فتحعلي  شاه ، ميرزا ابوالقاسم  محقّق  قمي ، يگانه  مرجع  درجه  اول  بود. از سال  1231 كه  او فوت  كرد، سيّد محمّد باقر شفتي  و حاج  ابراهيم  كلباسي  در اصفهان  مراجع  تقليد شدند. سيد محمّد باقر شفتي  را «حجه  الاسلام » مي ناميدند.

           پس  از فوت  شيخ  محمّد حسن  نجفي  در نجف ، شاگرد مبرز او «شيخ  مرتضي  انصاري » مرجع  تام  و بلا معارض  تمام  شيعيان  جهان  شد و آن  با اول  سلطنت  ناصرالدين  شاه  قاجار مقارن  بود. پس  از شيخ  مرتضي  انصاري  مرجعيت  به  شاگرد او حاج  ميرزا محمّد حسن  شيرازي  (صادر كننده  فتواي  منع  استعمال  تنباكو در زمان  ناصرالدين  شاه ) رسيد. ميرزاي  شيراز هم  مانند شيخ  انصاري  مرجعيت  تام  و بلا معارض  داشت .

           ميرزاي  شيرازي  يك  سال  قبل  از كشته  شدن  ناصرالدين  شاه  در گذشت . در زمان  مظفرالدين  شاه  مرجعيت  تقسيم  شد. در اين  زمان  آخوند ملّا كاظم  خراساني  (م  1329)، ميرزا محمّدتقي  شيرازي  (م  1238 در سامراء) سيّد محمّد كاظم  طباطبايي  يزدي  (م  1337) و آقا سيّد اسماعيل  صدر، همگي  مراجع  درجه  اول  بودند.

           در زمان  احمد شاه  قاجار و اوايل  سلطنت  پهلوي ، حاج  ميرزا محمّد حسين  غروي  ناييني ، حاج  سيّد ابوالحسن  اصفهاني  و سپس  حاج  آقا حسين  طباطبايي  قمي  در عتبات  و آقا شيخ  عبدالكريم  حائري يزدي  در قم  مراجع  درجه  اول  بودند. اين  براي  اولين  مرتبه  است  كه  «قم » محل  سكونت  يك  مرجع  تقليد درجه  اول  شد.

           پس  از آقا شيخ  عبدالكريم  حائري ، آقاي  آقاحسين  بروجردي  در قم  مرجع  تام  بلا معارض  بودند. پس  از ايشان  مرجعيت  تقسيم  شد و آقايان  محسن  حكيم ، سيّد محمود شاهرودي ، سيّد احمد خوانساري ، حاج  آقا روح اللّه  خميني ، آقا سيّد كاظم  شريعت  مداري ، آقا سيّد محمّدرضا گلپايگاني  و سپس  آقا سيّد ابوالقاسم  خويي ، آقا سيّدعلي  سيستاني  و آقا سيّد عبدالاعلي  سبزواري  مراجع  درجه  اول  در «نجف » و «قم » بودند و بدين  ترتيب  قم  داراي  چندين  مرجع  درجه  اول  شد تا انقلاب  اسلامي  كه  امام  خميني  رهبريت  و مرجعيت  تام  ايرانيان  را به  دست  گرفت . (16)

 

 مشروعيت  حكومت  قاجار

           همان  طور كه  قبلاً به  تفصيل  گفته  شد، علماي  شيعه  اثني  عشري  تقريباً هميشه  حكومت  را حق  مُسَلّم  امام  مي دانستند، ولي  چون  سلسله  صفويه  براي  اولين  بار دين  رسمي  ايران  را «شيعه  اثني  عشري » اعلام  كرده  بود، پس  از اينكه  نسب نويسان ، نسب  شاه  اسماعيل  را به  امام  موسي  كاظم  رساندند، علما موضوع  «مشروعيت » حكومت  آنها را مسكوت  گذاشتند.

           وقتي  آغا محمّد خان  قاجار به  سلطنت  رسيد، فقط  به  نيروي  شمشير خود متكّي  بود و مشكلات  خود را با كشتار دسته  جمعي  مخالفان  حل  مي كرد؛ لذا زياد نگران  اينكه  علما حكومت  او را مشروع  يا نامشروع  بدانند نبود؛ اما از آنجا كه  كشور ايران ، محصور ميان  كشورهاي  سنّي  مذهب  محصور شده  بود سعي  كرد از كار شاهان  صفوي  پيروي  كند و نيروي  «مذهب » را تقويت  نمايد و آن  را در اختيار خود بگيرد تا بتواند در مواقع  لزوم  احساسات  ملّي  مردم  را از طريق  مذهب  تحريك  كند و براي  دفاع  از كشور به  كار بگيرد. بدين  سبب  به  ملاّ محمّدحسن ، سمت  «ملاّباشي » داد و براي  او احترم  بسيار قائل  شد و آقا محمّد علي  «بهبهاني » را كه  از فقهاي  مشهور آن  زمان  بود، مجتهد دربار كرد تا بگويد كه  دربار شاه  از يك  مجتهد جامع الشرايط  تقليد مي كند. آغا محمّدخان ، مانند شاهان  صفوي ، «امام  جمعه » و «شيخ  الاسلام » هر شهر را شخصاً تعيين  مي كرد. بدين  ترتيب  علما در زمان  آغا محمّدخان  فقط  دخالت  محدودي  در امور كشوري  و شاهي  پيدا كردند.

           فتحعلي  شاه  كه  به  سلطنت  رسيد، برخلاف  آغا محمّدخان  شاهي  علاقه مند به  مذهب  بود و سعي  مي كرد كه  در صلح  و آرامش  زندگي  كند و تا مي تواند با مردم  به  مهرباني  رفتار نمايد، تا شايد قساوتها و آدم كشي هاي  عمويش ، آغا محمدخان ، از ياد مردم  برود. لذا علاوه  بر اينكه  «سيّد محمد طباطبايي  را در سمت  «مجتهد دربار» نگهداشت  تا موضوع  تقليد شاه  از مجتهد به  نحوي  حل  شود، براي  كسب  محبوبيت  و احراز حقّانيت  و به  دست  آوردن  نوعي  مشروعيت  به  تكاپو افتاد. ابتدا براي  ايجاد رشته  نسبي  و فاميلي  با سلسله  صفويه  تلاش  كرد تا بالاخره  با نوشتن  دو كتاب  تاريخ  به  نام  «سلوك  الحكام » و «شمايل  خاقان » به  وسيله  ميرزا تقي خان  فراهاني ، قاجار به  «سادات  صفوي » پيوند داده  شدند.

           براي  حل  كردن  مشكل  شرعي  شاه  به  زيارت  عتبات  عاليات  مشرّف  شد. در اين  مسافرت  فتحعلي  شاه  با علماي  مقيم  در عتبات  عاليات  ملاقات  كرد. «قصص  العلما» مي نويسد: «شيخ  جعفر كاشف  الغطاء كه  مرجع  تقليد و اعلم  علماي  آن  زمان  بود، فتحعلي  شاه  را اذن  در سلطنت  داد و او را نايب  خود قرار داد، البته  با چند شرط : كه  در هر فوجي  از لشكر مؤذّني  (كسي  كه  اذان  مي گويد) قرار دهد، امام  جماعت  در ميان  لشكر داشته  باشد و هر هفته  يك  روز وعظ  كرده  و تعليم  مسائل  كنند». (17)

           علاوه  بر آن  ملاّ احمد نراقي  (فقيه  مشهور و يكي  از استادان  شيخ  مرتضي  انصاري  و سيّد محمّد باقر شفتي ) نيز استدلال  كرد كه  ولايت  (= حكومت ) حقّ امام  زمان  است  و در غيبت  امام  زمان  حقّ «فقيه » است . اگر فقيه  عالي  قدري  شخصاً نخواهد حكومت  را بپذيرد، مي تواند آن  را وكالتاً بر عهده  پادشاه  عصر بگذارد.

           بدين  وسيله  حكومت  به  فتحعلي  شاه  تفويض  گرديد و فتحعلي  شاه  نوعي  «مشروعيت » يافت . ولي  پس  از فتحعلي  شاه  عدّه اي  از علما با اين  «فرضيه  بازي » و «نظر بازي » ملاّ احمد نراقي  مخالفت  كردند كه  مؤثرترين  آنها شيخ  مرتضي  انصاري ، شاگرد همان  ملاّ احمد نراقي  است  كه  در زمان  ناصرالدين  شاه  بزرگ  ترين  فقيه  و اولين  مرجع  تقليد بلامنازع  تمام  شيعيان  جهان  شد. مخالفت  شيخ  مرتضي  انصاري  با راه  حلي  كه  ملاّ احمد نراقي  ارائه  كرده  بود، در رابطه  و رفتار علماي  دين  با ناصرالدين  شاه  اثر بسيار گذاشت  و با وجود اينكه  برخي  ديگر از علما مانند شيخ  فضل  اللّه  نوري  (شاگرد ميرزاي  شيرازي ) نظريه  ملاّ احمد نراقي  را تأييد كردند و سخني  درباره  نامشروع  بودن  سلاطين  وقت  نگفتند، با اين  همه  نامشروع  بودن  سلطنت  قاجار هميشه  مايه اي  براي  مخالفت هاي  علماي  شيعه  اثني  عشري  با سلاطين  بود. (18) عدم  مشروعيت  سلطنت  قاجار در بين  برخي  علما چنان  شدّت  داشت  كه  حتي  حاضر نبودند با دختران  شاه  ازدواج  نمايند. ميرزا محمّد تنكابني  در «قصص  العلما» مي نويسد: «... ضياءالسلطنه  كه  يكي  از دختران  خاقان  مغفور فتحعلي  شاه  بود و نهايت  مشهوره  در كمال  مال  و جمال  بود، فتحعلي  شاه  از مرحوم  آخوند ملاّ حسن  يزدي  (صاحب  مهيج  الاحزان ) خواهش  نمود كه  ضياءالسلطنه  را به  فرزند آخوند تزويج  نمايد، قبول  نكرد» همچنين  مي نويسد: «ميرزاي  قمي ، «صاحب  قوانين » را پسري  بود و مرحوم  فتحعلي  شاه  خواهش  نمود كه  يكي  از دخترهاي  خود را به  پسر ميرزا داده  باشد... ميرزا از خداي  تعالي  خواست  كه  اگر بايد شاهزاده  به  مزاوجت  پسر من  در آيد، پس  پسر مرا مرگ  بده . پس  از اين  دعا پسر ميرزا در ميان  حوض خانه  غرق  شد و وفات  يافت ». (19)

           مخالفت  علما با شاهان  طوري  بود كه  مرحوم  حاج  ميرزا حسن  شيرازي  كه  فتواي  تحريم  تنباكو را صادر كرد، مكرر اين  «حديث » را ذكر مي كرد: «اگر شما علما را در خانه  شاهان  ديديد، بگوييد كه  علما بدند و شاهان  هم  بدند. و اگر شما شاهان  را در خانه  علما ديديد، بگوييد علما خوب  و شاهان  هم  خوبند». در دوران  قاجار هر دو روش  ديده  مي شد؛ گاهي  علما به  در خانه  شاهان  و گاهي  شاهان  به  در خانه  علما مي رفتند (20).

           اين  اختلافات  علما و شاهان  و اينكه  علما خود را «نماينده  امام  غايب » مي دانستند و مي گفتند: «شاهان  چون  مجتهد نيستد، بايد از مجتهدان  تقليد كنند»، دويست  سال  ادامه  يافت  تا شروع  «قيام  امام  خميني » كه  مايه  و پايه  اصلي  براي  پي ريزي  رژيم  جمهوري  اسلامي  و ولايت  فقيه  شد. (21)

 

 توسعه  روز افزون  نفوذ علما

         همان  طور كه  گفتيم ، شروع  سلطنت  قاجاريه  با انقلاب  فرانسه  هم  زمان  بود در اثر انقلاب  فرانسه  نفوذ و قدرت  علماي  مسيحي  و كليساها در فرانسه  و متعاقب  آن  در اروپا، پس  از قرنها، از ميان  رفت . پس  از انقلاب  فرانسه ، ناپلئون  روي  كار آمد. حكومت  ناپلئون  با سلطنت  فتحعلي  شاه  مقارن  بود. همان  روزگاري  كه  ناپلئون  ممالك  اروپا را يكي  بعد از ديگري  فتح  مي كرد و دست  كليساها را از دخالت  در كارهاي  دولتي  كوتاه  مي نمود، فتحعلي  شاه  در ايران ، تا آنجا كه  مي توانست  علما را دعوت  مي كرد كه  از عتبات  عاليات  به  ايران  بيايند او از نظريات  و فتواهاي  آنان  تبعيت  مي كرد و كارهاي  مملكتي  را با نظر آنان  انجام  مي داد.

           در زمان  فتحعلي  شاه ، مانند زمان  شاه  سلطان  حسين  علما به  حداكثر نفوذ خود رسيدند و در تمام  وقايع  مهم  مملكتي  دخالت  داشتند. (22)

           حتي  فتحعلي  شاه  علما را به  مأموريتهاي  دولتي  مي فرستاد، مانند «آقا محمّد ابراهيم  شيخ  الاسلام  خويي » كه  به  استامبول  فرستاده  شد تا نامه  تبريك  شاه  را به  سلطان  مصطفي  چهارم  برساند و «علي  اصغر ملاّباشي » كه  به  عنوان  وزير همراه  استاندار به  كرمان  فرستاد.

           در سياست  خارجي ، خصوصاً در مورد روابط  ايران  با عراق . عراق  دخالت  زيادي  داشتند. گرچه  تحت  تصرّف  عثماني  بود، ولي  حاكم  نواحي  مقدّسه  با نظر ايران  انتخاب  مي شد. در سال  1219 قمري  دولت  ايران  اختلافي  با عراق  پيدا كرد و ارتش  خود را به  طرف  بغداد روانه  كرد. «علي  پاشا»، حاكم  بغداد «شيخ  جعفر نجفي » (كاشف  الغطاء) را براي  وساطت  فرستاد و ارتش  ايران  متوقّف  شد. چندي  بعد (سال  1234 ق ) باز روابط  ايران  و عراق  در مورد كردستان  تيره  شد و «آقا احمد كرمانشاهي » مجتهد مقيم  كربلا واسطه  شد. در 1236 قمري  «شيخ  موسي  نجفي »، فرزند شيخ  جعفر واسطه  بين  ايران  و عراق  شد و دولت  ايران  از قشون كشي  صرف نظر نمود. (23)

           فتحعلي  شاه  به  تعمير و طلاكاري  اماكن  مقدّسه  علاقه  زيادي  داشت . طلا كاري  گنبد كربلا كه  در زمان  آغا محمّدخان  انجام  گرفته  و بعد خراب  شده  بود مجدداً با آجرهاي  طلا ساخته  شد، گلدسته هاي  آنجا هم  طلا كاري  شد و ضريح  نو ساخته  شده  از طلا در كربلا كار گذاشته  شد، «شاه  چراغ  شيراز» تعمير شد، در قم  «دَرِ طلا» و «ضريح  طلا» نصب  گرديد و ايوان  جلو تعمير، مرمر كاري  و كاشي  كاري  شد. علاوه  بر اينها «مدرسه  فيضيه » در قم  ساخته  شد و مدرسه  «امام  حسن  عسگري » تعمير گرديد. يك  دارالشفا (بيمارستان )، چند كاروانسرا و حمام  در قم  ساخته  شد و ساكنان  قم  از پرداخت  ماليات  معاف  شدند. هداياي  نقدي  زيادي  از طرف  شاه  و وزرا و مردم  به  آستانه  قم  ارسال  مي شد، كتابهاي  زيادي  در امور ديني  نوشته  شد و علما تشويق  شدند از عراق  به  ايران  بيايند. عدّه  زيادي  از علما در تهران  ساكن  بودند و شاه  براي  اينكه  اعتقاد مذهبي  خود را ثابت  كند، مرتباً از آنها ديدار مي كرد، شاهزادگان  و وزرا هم  رفتار شاه  را الگوي  خود قرار داده  بودند و سعي  مي كردند علما را از خود راضي  كنند و ثابت  نمايند كه  افرادي  با تقوا هستند. فتحعلي  شاه  مساجد زيادي  ساخت ، ساختمان  مسجد جمعه  تهران  كه  به  نام  «مسجد شاه » مشهور شد و ساخت  آن  در زمان  آغا محمّدخان  شروع  شده  بود، در زمان  فتحعلي  شاه  تمام  شد. علاوه  بر اينها ساليانه  صد هزار تومان  نقد و صد هزار مَن  گندم  توسط  ملاّ اسماعيل  مازندراني  (مقسّم  الصدقات ) بين  سادات  و علما تقسيم  مي شد (24).

           فتحعلي  شاه  هم  رسم  آغا محمّدخان  را ادامه  داد و مانند شاهان  صفوي ، براي  هر شهر يك  «شيخ الاسلام » و يك  «امام  جمعه » انتخاب  مي كرد. چون  فتحعلي  شاه  شيخ  الاسلام  را از بين  مجتهدين  مورد اعتماد مردم  آن  شهر انتخاب  مي كرد، معمولاً مردم  او را به  شيخ  الاسلامي  قبول  داشتند و شيخ  الاسلام ها هم  اغلب  فارغ  از نفوذ دولت ، آراي  خود را ابراز مي كردند. وقتي  كه  مسجد جمعه  تهران  تمام  شد، شاه  نامه اي  به  «ميرزا ابوالقاسم  قمي »، فقيه  مشهوري  كه  در اصفهان  زندگي  مي كرد، نوشت  كه  شخصي  را براي  امامت  اين  مسجد معرفي  كند. او هم  يكي  از شاگردان  خود «سيّد محمّد باقر شفتي » را معرفي  كرد، ولي  شفتي  با وجود اصرار زياد، امامت  مسجد را قبول  نكرد اين  موجب  بالا رفتن  اعتبار وي  شد و بعدها از بانفوذترين  مجتهدان  ايران  شد. اين  كار شفتي  نشان  داد كه  با وجود تمام  كوششي  كه  فتحعلي  شاه  مي كرد، باز هم  از نظر بيشتر علما حكومت  او مشروع  نبود (25).

           يكي  از مظاهر قدرت  علما كه  در زمان  قاجاريه  خيلي  متداول  شد، «بست  نشستن » در خانه  آنها بود (26) افرادي  به  نام  «فرار از ستمگري  حكومتهاي  نامشروع » به  خانه  علما كه  (پشتيبان  ضعفا و يگانه  مرجع   مشروع  بودند) پناه  مي آوردند و بست  مي نشستند، دولت  هم  نمي توانست  آنان  را از خانه  علما بيرون  بكشد و مورد تعقيب  قرار دهد؛ حتي  اگر دزد يا قاتل  بودند (27). علما هم  با بست  نشستن  آنها در خانه هايشان  مخالفت  نمي كردند؛ چون  بست  نشستن  اعتبار آنها را بالا مي برد.

           اولين  كسي  كه  با بست  نشستن  در خانه  علما مخالفت  كرد، «اميركبير» بود كه  بست خانه  حاج  ميرزا علي  اصغر تبريزي  شيخ الاسلام  و امام  جمعه  تبريز را شكست  و سپس  بست  حاج  سيّد زين العابدين  امام  جمعه  تهران  و ساير علما را ممنوع  كرد. سپهسالار هم  در اين  راه  كوشش  كرد، ولي  اين  بست  شكستنها موقّتي  بود و باز متداول  گشت  تا اينكه  رضاشاه  از اوايل  كودتا بست  نشستن  را در همه  جا به  كلي  ممنوع  كرد. بعد از رضا شاه  هم  كوششي  در به  برقراري  مجدّد «بست  نشستن » در خانه  علما انجام  نشد، ولي  «بست  نشستن » در مجلس  شوراي  ملّي  در زمان  محمّدرضا شاه  باز متداول  شد و رجال  سياسي  چندين  بار از آن  استفاده  كردند.

           البته  در دوران  قاجار، برخي  اوقات  علما هم  از طرف  دولت  تنبيه  مي شدند. مثلاً در سال  1229 قمري  ملاّ محمّد تقي  زنجاني ، پيشنماز يكي  از مساجد تهران ، با مرد مستي  مواجه  شد. ملاّ با مريدانش  به  محله  ارمني ها حمله  كرده ، خمره هاي  شراب  را شكستند. شاه  به  عنوان  اين  كه  ارمني ها تحت  حفاظت  اسلام  هستند، دستور داد زيان  ارمني ها پرداخت  گردد و ملاّ محمّد تقي  از تهران  تبعيد شد. همچنين  در سال  1230 قمري  ملاّ حسن  نامي  در يزد با هوداران  خود به  خانه  «شاه  خليل  اللّه »، امام  اسماعيلي ها، حمله  كرد و شاه  خليل  اللّه  و دو نفر از مريدانش  كشته  شدند. حاكم  يزد، ملاّ حسن  را دستگير و به  تهران  اعزام  داشت . در تهران  شاه  ملاّ را فك  كرد و ريشش  را تراشيد. فتحعلي  شاه  براي  جبران  خسارت ، دختر خود سرو جهان  خانم  را به  ازدواج  آقاخان  محلاّتي  پسر شاه  خليل الله  كه  به  جاي  پدر رئيس  فرقه  اسماعيلي  شده  بود داد و او را حاكم  قم  كرد تا فرقه  اسماعيليه  راضي  باشند (28).

           روابط  شخصي  فتحعلي  شاه  با بزرگ ترين  مرجع  تقليد زمان  خود «شيخ  جعفر نجفي  كاشف  الغطاء» حسنه  بود، به  طوري  كه  گفتيم ؛ فتحعلي  شاه  در سال  تاجگذاري  به  نجف  نزد شيخ  جعفر رفت  و او فتحعلي شاه  را نايب  خود قرار داد وبا شرايطي  اجازه  سلطنت  را به  او داد، ولي  «قصص  العلما» مي نويسد: «چند سال  بعد فتحعلي  شاه  به  جهت  امري  از جناب  شيخ  (جعفر نجفي ) دلتنگ  شد... تا زماني  كه  شيخ  وارد تهران  شد. پادشاه  به  امين الدوله  گفت  كه  من  ديدن  از شيخ  نمي كنم  و حكم  كرد كه  او را به  خانه  شاهي  راه  ندهند. شيخ  روزي  به  عزم  ديدن  پادشاه  وارد ارك  شد. حجاب  و دربانان  و حوسه  و ملازمين  استقبال  شيخ  نمودند و دست  مباركش  را بوسيّدند... شاه  به  امين الدوله  گفت  كه  چون  به  مجلس  آيد، براي  او تعظيم  و تكريم  نمي كنيم ؛ پس  چون  شيخ  خواست  كه  از درجات  قصر بالا برود، بلند «يا اللّه » گفت . سلطان  بي اختيار از جاي  برخاست  و به  استقبال  شيخ  شتافت  و دست  شيخ  را گرفت  و از پله  بالا آورد، پس  نشستند. بعد از انقضاي  مجلس  امين الدوله  به  سلطان  عرض  كرد: «شما فرمايش  داشتيد براي  شيخ  تواضع  نكنيد، چگونه  قضيه  به  عكس  نتيجه  داد؟» سلطان  فرمود: «چون  شيخ  صداي  اللّه  اكبر بلند كرد، ديدم  كه  ماري  عظيم  روبروي  من  حاضر است  و مي خواهد بر روي  سينه  من  بجهد و مرا اذيت  كند؛ پس  بي اختيار از جاي  خود برخاستم  و دست  شيخ  را گرفتم ، از آن  پس  مار مفقود شد».

           يكي  ديگر از مجتهدين  معروف  زمان  فتحعلي  شاه ، «حاجي  ملاّ احمد نراقي » است  كه  در نجف  نزد سيّدمهدي  بحرالعلوم  و شيخ  جعفر كاشف  الغطاء تحصيلات  خود را تمام  كرد و پس  از چندي  به  ايران  آمد و در كاشان  ساكن  شد. هنگامي  كه  ملاّ احمد در كاشان  زندگي  مي كرد، حاكمي  مأمور كاشان  شد كه  مرد ظالمي  بود و حاجي  ملاّ احمد او را از كاشان  بيرون  كرد. «قصص  العلما» (29) مي نويسد: «فتحعلي  شاه  حاجي  ملاّ احمد را از كاشان  احضار كرد و در مجلس  با او تغيّر نمود كه  شما در اوضاع  سلطنت  اخلال  مي نماييد و حاكم  را اخراج  مي كنيد... حاجي  ملاّ احمد آستين  بالا زد، هر دو دست  به  آسمان  بلند كرد، چشمانش  پر از اشك  شد و عرض  كرد: «بار خدايا، اين  سلطان  ظالم  حاكم  ظالمي  بر مردم  قرار داد، من  رفع  ستم  نمودم  و اين  ظالم  بر من  متغيّر است ». چون  خواست  نفرين  كند، فتحعلي  شاه  بي اختيار از جاي  برخاست  و دستهاي  حاجي  را گرفت  و به  زير آورد و در مقام  معذرت  بر آمد و حاجي  را از خود راضي  ساخت » (30)

           اكثر علماي  زمان  فتحعلي  شاه ، به  شدت  با «صوفيه » مخالف  بودند و شاه  هم  براي  ارضاي  علما، طرفداران  صوفيه  را كه  بين  شاهزادگان  و حكّام  زياد بودند از كار بر كنار مي كرد.

           در زمان  فتحعلي  شاه  مخاصمات  علماي  «مكتب  اصولي » با علماي  «مكتب  اخباري » به  پيروزي  اصوليها منجر شد و مكتب  اخباري  به  كلّي  از بين  رفت ، ولي  مكاتب  ديگري  مانند «مكتب  شيخي » توسط  شيخ  احمد احسائي  ظهور كرد.

           به  طور خلاصه  فتحعلي  شاه  بيشتر از تمام  شاهان  بعدي  خود به  اصول  شيعه  معتقد و به  مسائل  مذهبي  علاقه  نشان  مي داد. او اغلب  با علما در مورد مباحث  فقهي  به  مناظره  مي پرداخت  و مايل  بود علما را در «فقه » و «اصول » عالم  بدانند. احترام  زيادي  كه  فتحعلي  شاه  و حكّام  ولايات  به  علما مي گذاشتند، موجب  شد كه :

           1 ـ ميزان  نفوذ و دخالت  علما در كارهاي  دولتي  خصوصاً امور اجتماعي  و قضايي  بسيار زياد شود.

           2 ـ دادگاههاي  شرع  قدرت  زيادي  به  دست  آورند.

           3 ـ جمع آوري  زكات  كه  هميشه  امري  اختياري  بوده ، در برخي  موارد حالت  الزام  و اجبار به  خود بگيرد.

           4 ـ تعداد علماي  دين  و مدارس  ديني  بسيار زياد شود.

           5 ـ بست  نشستن  در خانه  علما گسترش  يابد.

           6 ـ كليه  امور مربوط  به  قراردادها و عقدنامه هاي  ازدواج ، عقود و خريد و فروش  و تقسيم نامه  اموال  موروثي ، وصيتها، قباله ها و ديگر اسناد به  وسيله  ممهور كردن  آنها به  مهر «مجتهد» انجام  مي گرفت  و دولت  در اين  كار دخالتي  نداشت .

           7 ـ تمام  موقوفات  عام  تحت  نظر مجتهدين  قرار گرفت .

           با وجود اينكه  فتحعلي  شاه  حقيقتاً متدّين  بود و از تمام  شاهان  قبل  از خود بيشتر در توسعه  قدرت  علما اقدام  كرد، معذالك  علما فتحعلي  شاه  را شاهي  «ستمگر» مي دانستند، نه  شاه  عادل ؛ به  طوريكه : «مهد عليا مادر فتحعلي  شاه  به  نجف  رفت  و در آنجا به  خانه  شيخ  جعفر نجفي ... رفته  و به  شيخ  عرض  كرد كه  چون  پسرم  شاه  است ، لهذا ظلم  و ستم  از او و بستگان  ما به  رعايا واقع  مي شود. از شما مستدعيم  كه  قسمي  فرموده  باشيد كه  خداي  تعالي  از گناهان  ما در گذشته  و ما را با صديقه  كبري  ( 7 ) محشور نمايد». (32)

......... بازدید : 17 دوشنبه 30 تیر 1393 نظرات (0)

تاريخچه ي  شنا:

تاريخچه ي شنا درجهان:

تاریخچه
شواهد باستان شناسی نشان می دهند كه قدمت شنا و شنا كردن به 2500 سال قبل از میلاد در تمدن مصر و بعد از آن در تمدن های آشور و یونان و روم باستان باز می گردد. آنچه از گذشته آموزش شنا می دانیم بر اساس یافته هایی است كه از « حروف تصویری » هیروگلیف مصریان به دست آورده ایم. یونانی های باستان و رومی ها شنا را جزو برنامه های مهم آموزش نظامی خود قرار داده بودند ، و مانند الفبا یكی از مواد درسی در آموزش مردان بوده است. شنا در شرق به قرن اول قبل از میلاد باز می گردد. ژاپن جایی است كه شواهد و مداركی از مسابقات شنا در آن وجود دارد. در قرن هفدهم به دستور رسمی حكومتی شنا به صورت اجباری در مدارس تدریس می شد .

مسابقات سازمان یافته شنا در قرن 19 میلادی قبل از ورود ژاپن به دنیای غرب شكل گرفت. از قرار معلوم مردم ساحل نشین اقیانوس آرام، به كودكان هنگامی كه به راه می افتادند یا حتی پیش تر شنا می آموختند. نشانه هایی از مسابقات گاه و بی گاه میان مردم یونان باستان وجود دارد و همچنین یكی از بوكسورهای معروف یونان شنا را به عنوان تمرین در برنامه ورزشی خود گنجانیده بود. رومی ها اولین استخرهای شنا را بنا كردند و گفته می شود كه در قرن اول پیش از میلاد « گی یس می سی ینس »Gaiusmaecenas اولین استخر آب گرم را ساخت.

برخی عدم تمایل اروپائیان به شنا را در قرون وسطی ترس از گسترش و سرایت عفونت و بیماری های مسری می دانند از طرفی شواهدی وجود دارد كه نشان می دهد در سواحل بریتانیای كبیر در اواخر قرن 17 میلادی از شنا در آب به عنوان وسیله ای برای درمان استفاده می شود. البته تا پیش از قرن نوزدهم شنا به عنوان تفریح و ورزش در میان مردم جایگاهی پیدا نكرد. زمانی كه نخستین سازمان شنا در سال 1837 تأسیس شد در پایتخت بریتانیا یعنی لندن ، 6 استخر سر پوشیده وجود داشت كه مجهز به تخته شیرجه بودند. در سال 1846 اولین مسابقه شنا در مسافت 440 یارد در استرالیا بر پا شد كه بعد از آن هر ساله نیز به اجرا در آمد. باشگاه شنای « متروپولیتین »Metropolitan لندن در سال 1869 تأسیس شد كه بعدها به انجمن شنای غیر حرفه ای تغییر نام پیدا كردكه در واقع هیئت رئیسه شنای غیر حرفه ای بریتانیا بود. فدراسیون های ملی شنا در چندین كشور اروپایی در سال 1882 تا 1889 شكل گرفتند.

 

تاريخچه ي شنا درايران:

تاریخچه شنا به عنوان یك ورزش ، در ایران ، بسیار كوتاه است و به طور كلی هم این رشته از ورزش به نسبت دیگر رشته ها در كشور ما چندان پیشرفتی حاصل نكرده است. در حالی كه به جهت موقعیت جغرافیایی ایران كه در شمال و جنوب كشور به دریا متصل است و هم به جهت تأكیدات مذهبی، می بایستی این ورزش را مورد توجه قرار می دادند.

در قدیم ، مكان هایی شبیه استخر سرپوشیده در حمام ها می ساختند ، به نام چال حوض.

این چال حوض ها ، كه حداكثر از 10 متر تجاوز نمی كرد، برای شنا كردن و آب بازی بود.

در اطراف چال حوض ها، سكوهایی به ارتفاع 2 یا 3 متر وجود داشت كه از بالای آن به درون آب می پریدند و عملیاتی مانند پشتك و وارو انجام می دادند.

روشنایی چال حوض ها از سوراخ كوچكی كه در سقف بود، تأمین می شد. در این گونه آبگیرهای غیر بهداشتی ، هیچ گونه مقرراتی وجود نداشت و هر كس می توانست قبل از استحمام یا پس از آن وارد چال حوض شود و به آب بازی و شنا ( كه به معنای واقعی هم شنا نبود) بپردازد. تا سال 1314 در سراسر ایران حتی یك استخر شنا هم نبود و فقط در اردوگاه نظامی اقدسیه تهران یك استخر برای آموزش شنا به دانشجویان دانشكده افسری ساخته بودند.

در سال 1314 ، استخر دیگری در باغ فردوس شمیران احداث شد كه به وزارت فرهنگ تعلق داشت. نخستین استخری كه برای استفاده ورزشكاران و تعلیم اصول جدید شنا به آنها به وجود آمد، در سال 1314در منظریه تهران بود كه یك مربی ورزش خارجی به نام « گیبسون » بر آن نظارت می كرد. پایه های ورزش شنای نوین در ایران از همان استخر منظریه گذاشته شد.

در حال حاضر ، استخرهای خصوصی ، آزاد یا دولتی بسیاری در تهران و شهرهای مختلف ایران هست و نوجوانان و جوانان ، به ویژه در فصل تابستان ، استقبال زیادی از ورزش شنا می كنند.

......... بازدید : 5 چهارشنبه 25 تیر 1393 نظرات (0)

ماه رمضان

 

ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما، آن را وارد می‌کند و به ما فرصت می‌دهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. آنچه که در پیش می‌آید، گزیده‌ای از رهنمودها و فرمایشات گرانبهای مقام معظم رهبری در نمازهای جمعه تهران و دیدار با کارگزاران جمهوری اسلامی درباره اهمیت و فضیلت ماه مبارک رمضان است.

ضیافت خاصان پروردگار

شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است و جا دارد که مؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هر چه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهی است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم می‌نشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسان‌ها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهره‌مندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.

درهای آسمان، درهای بهشت

در روایت داریم که درهای آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی رابطه قلبی انسان با خدا در این ماه آسان‌تر از همیشه است.

در روایت داریم که درهای بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی به برکت روزه و توجه و خشوعی که لازمه روزه است، فرصت و توفیق کار نیک برای انسان وجود دارد. البته فرصت به معنای تحقق آنچه انسان از آن فرصت جستجو می‌کند، نیست؛ اراده و دنبال‌گیری و خواست و حرکت ما را لازم دارد. در هر حال این فرصت وجود دارد و ما می‌توانیم از آن بهره ببریم و استفاده کنیم.

قطعه‌ای از بهشت

ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما، آن را وارد می‌کند و به ما فرصت می‌دهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت می‌شوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور می‌کنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسف شود. این ماه رمضان است. ماه ضیافت الله است. ماه لیله القدر است.

برکات ماه مبارک رمضان

به برکت ماه رمضان، برای مسلمان فرصتی پیش می آید که باید از آن در جهت تقویت حیات معنوی و نشاط مادی خود استفاده کند. یکی از درس های بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آنرا فرا بگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعای روزهای ماه رمضان می گوییم: «اللهم اغن کل فقیر. اللهم اشبع کل جائع. اللهم اکس کل عریان». این دعا فقط برای (مفاتیح الجنان: دعای یومیه ماه مبارک رمضان) خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظف بدانند. این مبارزه،‌ یک وظیفه همگانی است. در آیات قرآن می خوانیم: «ارایت الذی یکذب بالدین* فذلک الذی یدع الیتیم* و لا یحض علی طعام المسکین» (ماعون/ آیات۳-۱). یکی از نشانه های تکذیب دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بی تفاوت باشد و احساس مسئولیت نکند. در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگی و تشنگی و نرسیدن به آنچه اشتهای نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. این باید ما را به احساس مسئولیتی که اسلام در قبال مسئله مهم فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند.

مواسات در رمضان

همه باید خود را موظف به مواسات بدانند. مواسات یعنی هیچ خانواده ای از خانواده های مسلمان و هم‌میهن و محروم را با دردها و محرومیت‌ها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست کمک رسانی به سوی آنها دراز کردن. امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسان هایی است که دارای وجان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر این که یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است.

به همسایه ها و فقرا رسیدگی کنید. یکی از عواملی که نمی گذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند،‌ به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرف‌گرایی و تجمل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف،‌ روزبه روز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوع تر خوردن، متنوع تر پوشیدن و دنبال نشانه ¬های مُد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن،‌ تشویق شوند. چه ثروت‌ها و پول‌هایی که در این راه‌ها هدر می-رود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز می ماند!

آموزه های علمی از ماه مبارک رمضان

بزرگ‌ترین درس ماه رمضان، خودسازی است. اولین و مهم‌ترین قدم خودسازی هم این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادی نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنی و دقت ببیند و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد. این از عهده خود ما برمی آید و این تکلیفی بر دوش ماست. به هم رحم کنید تا خدای متعال به شما رحم کند، کسانی که دستشان باز است، دست تعدی به سمت منافع و مصالح دیگران دراز نکنند. کسانی که زرنگی و هوش و امکانات و قدرت و مسئولیت و توانایی های گوناگون فردی و اجتماعی دارند، از این توانایی‌ها در راه تعدی به دیگران استفاده نکنند. خود را بنده خدا بدانیم؛ در مقابل بقیه بندگان جدا، خود را موظف به همراهی، احسان، نیکی و رعایت انصاف بدانیم؛ آنگاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد بارید؛ ما را شستشو خواهد داد و برکات خود را بر ما نازل خواهد کرد. البته این وظیفه همه است؛ ولی کسانی که در جامعه تکن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ کلمه ای در میان مردم دارند، بیش از دیگران در مقابل این بار سنگین – بار خودسازی و محدود کردن قوای خود از تجاوز به دیگران – مسئولند. جوانان، با صحیفه سجادیه أنس بگیرند؛ زیرا همه چیز در این کتاب ظاهراً دعا و باطناً همه چیز، وجود دارد.

تعداد صفحات : 10

درباره ما
Profile Pic
وبسایت مجاهدین پارسیان ایران- سلسله آموزشي واطلاع رساني
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    پارسيان 100چه سايتي است؟
    نام اعضا(مهم):

      نام عضا(مهم):

      ا-ح

      ف-ح

      ع-ب

      م-ج

      د-ا

      ع-م

      ر-د

      م-د

      و-ص

      ن-ص

      ع-ص

      ن-ک

      ف-م

      ن-چ

      س-د

      ا-م

      ح-ع

      ج-خ

      و...

    16آذر- روزدانشجو

    16آذر- روز دانشجو

    گرامی داشت دانشجویان شهید 

    ذانشگاه تهران


    آمار سایت
  • کل مطالب : 47
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 40
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 49
  • بازدید سال : 318
  • بازدید کلی : 4,245
  • اخبارپارسیان100

    توجه:

    اخبارپارسیان100 

    از این پس بطور ویدیو پخش می شود.

    برای بهتر دیدن ویدیو هابه صفحه ی اصلی

    وبسایت مراجعه نمایید.